هوشمندی در سنجش رقبا

هوشمندی در سنجش رقبا

حمید کارگر

هفدهمین جلسه هیأت مدیره شرکت سهامی فرش ایران در ۱۳ تیرماه ۱۳۱۵ با حضور آقایان کاشف، نوروزی، توانا (اعضای هیأت مدیره) و آقای حاجی رضا جورابچی (عضو علی البدل) و آقای هیلد براند (مدیرعامل) تشکیل شده است. جلسه ای طولانی و سرشار از مباحثه که “طرز مشی شرکت در داخله” و “خط مشی شرکت در خارجه” را در دستور کار داشته است.

در این نشست مواردی همچون مواد اولیه، رنگ، اندازه، نقشه، تفتیش(نظارت فنی)، تبلیغات، احصائیه، بودجه و اصلاح اساسنامه مورد کنکاش و واکاوی قرار گرفته است که بازخوانی هر یک از این موارد شاید تکرار دردهای کهنه امروز هنر- صنعت فرش دستباف ایران به شمار آید و البته نشانه ای است از هوشمندی و درایت پیشینیان این حوزه.

آنچه برای بازخوانی در این نوشتار برگزیده ام، دقت نظر گردانندگان شرکت سهامی فرش ایران بیش از ۸۰ سال پیش در لزوم توجه به رقبا و دیگر کشورهای تولیدکننده فرش بوده است.
شاید امروز و با گسترده شدن ادبیات تجاری، بازاریابی و بازارشناسی در جامعه و با استوارشدن نهادهای گوناگون اقتصادی و ظهور انواع دانشکده های بازارمحور و پیدایش و انتشار انواع نشریات در حوزه اقتصاد و بازار، ضرورت توجه به شیوه عمل رقبای تجاری امری بدیهی و آشکار به شمار آید و همگان بر این باور باشند که برای بسط و توسعه فعالیت های تجاری ناگزیر باید چشمی هم به دیگر فعالان و کنشگران این حوزه داشت که گاه در قامت همکار رخ می نمایانند و گاه در هیبت رقیب.

اما با وجود این باور همگانی، در حوزه هنر- صنعت فرش دستباف آنچنان که باید و شاید در سنجش و بررسی وضعیت رقبا کوشا نبوده ایم و حتی گاه به سهو یا به عمد چشم بسته ایم و دلخوش بوده ایم به تکرار شعارهایی همچون “بی رقیب بودن فرش ایرانی”، “رهبر بودن فرش ایران در بازار جهانی این محصول” و… در حالی که بی گمان فرش دستباف ایران که تا همین چندی پیش شاخص ترین کالای صادراتی غیرنفتی این دیار به شمار می آمد برای بازیابی روزگار خوش گذشته، نیازمند این نگاه جامع و هوشمندانه به اقتضائات دنیای تولید و تجارت و گوشه چشم داشتن به نوع کنشگری دیگر کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده فرش دستباف است .

شگفتی و تحسین آنجا رخ می نمایاند که لا به لای اوراق و اسناد خاک گرفته و قدیمی هنر- صنعت فرش ایران توصیه های اکید متولیان دیروز این حوزه آشکار می شود که دیدن رقیب را بر خود فرض دانسته اند:

“شرکت مکلف است اطلاعات لازم را راجع بقالی بافی در سایر نقاط دنیا اعم از قالی ماشینی و دست بافت تحصیل و در جریان ترقی و تنزل آنها بوده و با قالیهای ایران مقایسه نماید.”

هیأت مدیره شرکت سهامی فرش ایران بر خود تکلیف کرده اند که رقیب را بشناسند. آن هم نه فقط در حوزه فرش دستباف که با ذکاوت و هوشمندی در آن سالها که هنوز فرش ماشینی مانند امروز تکثیر و فراگیر نشده بود، این کالا را نیز به چشم رقیبی دیده اند که باید پاییدش و باز نه فقط شناخت رقیب در حد یک بار گردآوری اطلاعات که یک پایش دایمی که همواره میزان پیشرفت و پسرفت آنان را نیز بسنجد و باز نه تنها سنجش ترقی یا تنزل رقیب بلکه مقایسه آن با وضعیت فرش ایران.

سطری کوتاه اما تکلیفی بزرگ و کاربردی که پس از گذشت چند دهه، نیاز امروز ما نیز هست.


سنجش رقبا شرکت سهامی فرش ایران

بخشی از هفدهمین صورتجلسه هیئت مدیره شرکت سهامی فرش ایران

مراقبت و نگهداری فرش دستباف

فرش دستباف کالایی است گران‌بها که برای نگهداری آن باید برنامه دقیق و مرتبی داشت تا کمترین آسیب به آن برسد. بر اساس تجربه، مشاهده شده است که بیشترین آسیب دیدگی فرش‌های دستباف به ترتیب عبارتند از ساییدگی، پوسیدگی، بیدخوردگی و در هم آمیختن رنگ، با رعایت مواردی که در این راهنما ارایه می‌شود کمترین میزان آسیب دیدگی برای فرش ایجاد خواهد شد و مصرف کننده فرش می‌تواند تا مدت بیشتری از داشتن فرش دستباف خود لذت برده و در هنگام فروش آن نیز بهره بیشتری ببرد. همچنین با رعایت این دستورالعمل سرمایه ملی ایران که همانا کالای هنری فرش دستباف است، بهتر نگهداری شده و در موقع صادرات فرش کهنه، ارز بیشتری برای مملکت حاصل خواهد شد.

مراقبت‌های عمومی

  1. فرش دستباف را روی سطح هموار مانند سنگ، موزاییک، سرامیک، پارکت و … پهن کنید. این سطح باید صاف، خشک و عاری از گرد و خاک باشد.
  2. فرش دستباف بر روی سطح گچی، خاکی یا آهکی نباید گسترده شود. این مواد به علت قلیایی بودن باعث تجزیه پشم و ابریشم خواهند شد.
  3. هرچند فرش دستباف به اندازه کافی سنگین است که حرکت آن را محدود کند، ولی در طول زمان ممکن است در یک جهت حرکت کند. در این صورت برای جلوگیری از حرکت فرش می‌توان از ترمز فرش که به صورت قطعه‌ای از لاستیک خاص است و در زیر فرش می‌گذارند از حرکت آن جلوگیری نمود.
  4. از قرار دادن اشیای سنگین دارای پایه‌های باریک مانند مبلمان بر روی فرش دستباف خودداری کنید. این امر باعث فشرده شدن فرش دستباف شده و در طولانی مدت ممکن است که اثر آن از بین نرود. در صورتی که به اجبار باید این کار انجام شود، بهتر است با قرار دادن زیر مبلی (چوبی یا پلاستیکی) زیر پایه مبل نیروی وارده را پخش کرد تا آسیب کمتری ایجاد کند و حداقل ماهی یکبار، محل پایه مبل را تغییر داد.
  5. راه رفتن مداوم بر روی قسمت خاصی از فرش باعث ساییدگی فرش در آن محل خواهد شد. برای جلوگیری از این اتفاق می‌بایست حداقل هر شش ماه یکبار، فرش را سر و ته کرد تا پرزهای فرش امکان یابند به حالت اولیه برگردند و مقاومت بیشتری داشته باشند.
  6. ریشه‌های فرش در صورتی که تردد زیادی روی آن‌ها صورت گیرد ممکن است آسیب ببینند. بهتر است در این صورت ریشه‌ها با پارچه پنبه‌ای لفافه دوزی شود.
  7. از قراردادن گلدان و یا درختچه بر روی فرش و یا ریشه آن خودداری کنید. اغلب پوسیدگی فرش‌ها ناشی از آب اضافه پای گلدان‌ها است.
  8. از استفاده مواد سفیدکننده برای شست و شو فرش یا ریشه آن خودداری کنید. این مواد باعث پوسیدگی زود هنگام فرش خواهند شد.
  9. از قراردادن فرش دستباف در زیر نور مستقیم خورشید، مثلا کنار پنجره، خودداری کنید. در صورت لزوم، می‌توان از رو فرشی برای محافظت فرش استفاده کرد و بهتر است که هر دو یا سه ماه یکبار برای جلوگیری از نایکنواختی فرش، آن را سر و ته نمود.

مراقبت‌های هفتگی

  • نظافت فرش از نظر گرد و خاک و آشغال کنترل شود. در صورت لزوم با استفاده از جاروبرقی ساده (بدون برس) آن را جارو کنید. توجه کنید هرقدر فرش کمتر جارو شود عمر آن بیشتر خواهد بود، بنابراین فقط در مواقع لزوم این کار انجام شود.
  • در صورت مشاهده لکه بر روی فرش، مطابق توضیحات ارائه شده در این راهنما عمل کنید. در صورتی که لازم باشد با یک قالیشویی حرفه‌ای مانند قالیشویی شرکت سهامی فرش ایران، تماس بگیرید.

مراقبت‌های ماهیانه

  • لبه‌های فرش را بدون آن‌که نیازی به جابجایی مبلمان باشد بلند کرده و زیر آن را جارو و با یک دستمال مرطوب و یا «تی» تمیز شود.
  • اشیاء سنگینی که روی فرش قرار دارند مانند پایه مبلمان و میز چند سانت جابجا شوند تا از فشار به یک قسمت جلوگیری شود.

مراقبت‌های سالیانه

  • با استفاده از جارو برقی برس‌دار و یا جاروی دستی، سطح فرش را جارو بزنید. دقت شود در صورت استفاده از جارو برقی برس‌دار، استفاده از آن در قسمت ریشه‌ها خودداری شود زیرا ممکن است ریشه‌ها درون برس جارو گیر کرده و باعث صدمه ریشه‌ها شود. آخرین مرحله جارو کشی در جهت خواب فرش باشد تا پرزهای فرش مرتب شده و نقوش وضوح خود را به دست آورند.

دکترای فرش دست‌باف؛ بودن یا نبودن؟ مسئله این است!

سیدمحمدمهدی میرزاامینی، دانش‌آموخته فرش دست‌باف


چند روز گذشته خبری در خروجی برخی سایت‌ها و کانال‌ها با این مضمون قرار گرفت: «سرفصل دکترای فرش در انجمن علمی فرش ایران با حضور نمایندگان برخی دانشگاه‌ها بررسی شد». این خبر برای من که چند سالی در رشته فرش درس خواندم و تدریس کردم چندان تازه نبود. حدودا از سال ۱۳۹۳ زمزمه‌های راه‌اندازی دکترای فرش را شنیده بودم؛ اما این بار قضیه جدی‌تر است و به نوعی از زمزمه، نقل، گفت و شنود وارد مرحله عملیاتی شده و شواهد نشان می‌دهد به زودی این مقطع تحصیلی به مجموعه آموزش عالی فرش اضافه خواهد شد.
از یک سو عده‌ای این خبر را به فال نیک گرفتند و امیدوارند که راه‌اندازی دکترای فرش چرخه آموزش عالی را در این رشته تکمیل کند و دانش‌آموختگانی را تربیت کند تا با پژوهش و ابزار علم در مسیر پیشرفت فرش گام بردارند. این گروه همچنین از این‌که این اتفاق ایران را علی‌رغم تمام مشکلات در صدر دنیا از حیث توسعه آموزش عالی فرش قرار می‌دهد خرسندند.
از سوی دیگر دغدغه مهمی که ذهن دست‌اندرکاران و فعالان حوزه دانشگاه و فرش را درگیر ساخته این است که آیا فرش به مقطع دکترای نیاز دارد؟ آیا آموزش دانشگاهی فرش تاکنون به شکلی موفقیت‌آمیز عمل کرده که وارد مقطع تازه‌ای در سطح دکترای شود؟ آیا خروجی مقاطع کارشناسی و کارشناسی‌ارشد فرش درمانی بر دردهای این هنر-صنعت بوده است؟ آیا دانش‌آموختگان مقاطع پیشین سامان مناسبی در بازار کار یافته‌اند؟ آیا…؟
اما حقیقت چیست و چطور باید به مقطع دکترای فرش نگاه کرد؟ نگاهی که از دایره انصاف خارج نشود؛ نه هوادار سینه چاک باشد و نه مخالف سفت و سخت! در ادامه چند رویکرد را با هم مرور می‌کنیم؛ قضاوت با شما.

نگاه اول: دکترای فرش حق ایران است! سهم ایران است!

ایران سال‌های سال است که با نام فرش در دنیا شناخته می‌شود و از حیث تنوع محصولات، طرح و رنگ، قدمت، کیفیت، کمیت تولید و صادرات، نام و نشان معتبر و بین‌المللی و… در دنیا سرآمد است. هرچند این موارد در چند سال اخیر افت و فرودهای محسوسی داشته؛ اما همچنان نقش ایران در بازار جهانی فرش دست‌باف قابل توجه است. این نگاه با این شرایط معتقد است ایران باید در توسعه آموزش عالی فرش و آموزش آکادمیک آن هم حرف نخست را در دنیا بزند و برترین جایگاه را داشته باشد. پس ارائه مقاطع تحصیلی متنوع از مدرسه و کاردانی تا دکترای حتی دیر هم اتفاق افتاده و مسئولان باید زودتر و سریع‌تر نسبت به طرح و تایید دکترای کمر همت راست کنند و به سنگ اندازی‌ها و مخالفت‌های احتمالی تا جایی‌که مانع این مسیر پیشرفت نشود توجهی نکنند. این نگاه توسعه تحصیلات تکمیلی فرش را مصداق توسعه فرش در محور آموزش و پژوهش می‌داند و هر گونه نقد و نظر در مسیر آن را مادامی که به کیفیت آن کمک می‌کند می‌پذیرند؛ اما اگر مانع آن شود بر نمی‌تابد و معتقد است نباید به آن توجه کرد و باید ادامه داد.

 اگر معتقد به این نظر و رویکرد باشیم، دکترای فرش اتفاقی خوشایند و میمون است که باید آن را به فال نیک گرفت.

نگاه دوم: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو

در سال‌های گذشته توسعه آموزش عالی و دانشگاه‌ها در کشور مسیر صعودی را طی کرده و ایران را به کشوری دانشگاه خیز(!) تبدیل کرده است. از یک سو سیاست‌های کلان کشور و دولت‌ها همواره از توسعه آموزش عالی حمایت کرده است و از سوی دیگر در جامعه امروز داشتن تحصیلات دانشگاهی یک ضرورت اجتماعی برای هر فردی به شمار می‌آید. این خواست حکومتی و این میل اجتماعی به تحصیلات عالیه دست‌به‌دست هم داده‌اند تا هر ساله شاهد ایجاد رشته‌های تازه دانشگاهی یا توسعه کمی رشته‌های موجود باشیم. در چنین شرایطی، فرش که از مصداق‌های بارز فرهنگ و هنر ایران و موثر در رویکرد اقتصاد مقاومتی است چرا نباید در این میان سهم قابل توجهی داشته باشد؟! چرا نباید دکترای فرش داشته باشد؟! به طور مداوم بسیاری از رشته‌ها و عنوان‌های شغلی بی‌اهمیت در کشور با کمیت‌های بالا و بدون توجیه ایجاد شده‌اند و توسعه می‌یابند؛ اما نوبت به فرش که می‌رسد با کلی توجیه و مانع فرهنگی، هنری، اجتماعی و اقتصادی روبه‌رو می‌شود! نوبت به فرش که می‌رسد نگاه برخی به آموزش عالی ایده‌آلیستی می‌شود و رای بر عدم توسعه آن می‌دهند! به طور طبیعی در این نگاه فرش بیشتر از هر حوزه دیگری در دانشگاه مُحق توسعه و توجه است و پس از تکمیل چرخه آن باید تلاش کند نواقص و محدودیت‌های خود را برطرف کرده و کارآمد شود.

 اگر معتقد به این نظر و رویکرد باشیم، باز هم دکترای فرش رویدادی خوش و نیکو است و باید با توان مضاعف به استقبال و حمایت آن برویم.

نگاه سوم: بدون توقف تا دکترای فرش

از سال ۱۳۷۵ تاکنون که آموزش عالی فرش در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد در بیش از ۳۰ واحد دانشگاهی ارائه شده است، تعداد زیادی دانشجو در این رشته وارد دانشگاه و سپس دانش‌آموخته شده‌اند. این طیف که در مدت بیش از دو دهه تعداد کمی هم نیستند، ممکن است به طور طبیعی علاقه‌مند باشند دوره تحصیل خود را در رشته و تخصص خودشان به اتمام برسانند. حال اگر چنین امکانی برای آن‌ها فراهم نباشد، مجبورند در رشته دیگری -یعنی آنچه در آن تخصصی ندارند یا کمتر تخصص دارند- به درجه دکترای برسند. این به معنی هدر رفتن استعداد و تخصص آن‌هاست، آن هم فقط به علت کامل نبودن چرخه آموزش عالی فرش از مدرسه تا دکترای. حال اگر برنامه‌ریزی شود که دکترای فرش این چرخه را کامل کند در واقع هدایت تحصیلی جمعیت چندهزار نفری دانش‌آموختگان فرش در مسیر شفاف و مشخصی قرار می‌گیرد و دانشجو دغدغه‌ای از نظر ادامه تحصیل در رشته تخصصی خود نخواهد داشت.
در حال حاضر بنا به گزارش سازمان سنجش کشور سالانه ۵۴۰ نفر در مقطع کارشناسی و ۱۱۰ نفر در مقطع کارشناسی‌ارشد فرش پذیرفته می‌شوند که اگر سالانه ۵۰ نفر هم در مقطع دکترای فرش جذب شوند این هرم آموزشی با نسبت مشخص و معقولی شکل می‌گیرد. پس ضروری است برای تکمیل هدایت تحصیلی این طیف مقطع دکترای فرش را هرچه زودتر راه‌اندازی کرد تا از هدر رفت نیروهای متخصص دانشگاهی جلوگیری کرد که حدود ۶ سال در دانشگاه درس خوانده‌اند.

 اگر معتقد به این نظر و رویکرد باشیم، دکترای فرش یک ضرورت آموزش عالی فرش است و جای چانه‌زنی باقی نمی‌گذارد و باید سریع‌تر آن را برنامه‌ریزی و عملیاتی کرد.

نگاه چهارم: چه چیزی توسط چه کسی و به چه فردی آموزش داده می‌شود؟

رشته فرش یک رشته سنتی است که در همه سده‌های گذشته به همین صورت (سنتی) در جامعه و بین اهالی هر شهر و روستا آموزش داده شده است. یکی از چالش‌های ابتدایی راه‌اندازی این رشته که تاکنون نیز به صورت کامل حل نشده این است که چه محتوایی، توسط چه کسی به چه فردی، چگونه و با اتکا به چه منابعی منتقل شود؟ امروز هم این سوالات و نیازها در مقاطع کارشناسی و به ویژه کارشناسی‌ارشد به درستی پاسخ داده نشده است!
مقطع دکترای یک مقطع کاملاً تخصصی است و نمی‌توان بدون تامین زیرساخت‌های مناسب و لازم به آن وارد آن شد. آیا استادانی که قرار است در این مقطع به خدمت گرفته شوند محتوا و نگاه جدیدی را از روش متفاوتی به دانشجو منتقل خواهند کرد یا قرار است همان‌ها که در کاردانی و کارشناسی و کارشناسی‌ارشد بوده را بار دیگر با نام دیگری مرور کنند؟ نه این است که بسیاری از دانشجویان و دانش‌آموختگان فرش در مقطع کارشناسی و کارشناسی‌ارشد از تکراری بودن محتوا و سرفصل دروس و نیز مدرسان رشته گله‌مندند و هیچ راهکاری برای آن نیست؟! آیا نه این است که استادان یا صرفا نظری به فرش نگاه می‌کنند یا صرفا عملی و این دو در هیچ کجا به هم نمی‌رسند و دانشجو مسیر ارتباط این علم و عمل را هیچ‌گاه نمی‌یابد و در نتیجه وقتی می‌خواهد وارد بازار کار شود گویی هیچ نمی‌داند و نقطه سر خط؟! آیا منابع جدیدی برای مطالعه و پژوهش در دسترس قرار گرفته یا همچنان کتاب مستطاب قالی ایران و چند منبع پر تکرار دیگر در مقاطع قبلی منابع بلامنازع این مقطع هم خواهند بود؟! طبیعی است که تا این مشکلات در مقاطع پایه کارشناسی و کارشناسی‌ارشد بعد از گذشت ۲۳ سال همچنان پابرجاست، ادامه و توسعه این وضع توجیهی ندارد و قرار هم نیست مقطع دکترای فرش معجزه کند.

 اگر معتقد به این نظر و رویکرد باشیم، دکترای فرش گام نهادن بر مسیری سست است که ارتقا و پیشرفت آموزش و پژوهش فرش را نمی توان برای آن متصور شد زیرا در عمل ابزار و امکانات آن حتی در حدود نازل‌تر از دکترای (کارشناسی وکارشناسی ارشد) بعد از گذشت بیش از دو دهه همچنان فراهم نشده است.

نگاه پنجم: معضل همیشگی ارتباط دانشگاه و بازار

در کشورهای توسعه یافته -و حتی در حال توسعه- آموزش عالی به عنوان بال‌های توسعه و پیشرفت جامعه عمل می‌کند و در حوزه صنعت به بالندگی صنعت و در بخش‌های فرهنگ و هنر نیز به بهبود و ارتقای این حوزه‌ها یاری می‌رساند. در این وضعیت دانشگاه و جامعه در مسیر هم‌افزایی حرکت می‌کنند نه بی‌تفاوت به هم و شاید در تقابل هم! که اگر این همراهی و هم‌سویی نباشد، عملاً دانشگاه نهادی عَبث و سرمایه سوز و هزینه بر در جامعه است که چه بسا نبودش موثرتر از حضورش باشد.
با این وصف در سال‌های گذشته و در حوزه فرش دست‌باف چقدر بر هم‌افزایی و همراهی دانشگاه و جامعه فرش تاکید شده است؟ چقدر دانشگاه به نیازهای بازار فرش توجه داشته است؟ چه دستاوردی حاصل شده است؟ آیا اصلاً برای نهاد دانشگاه اثرگذاری بر جامعه تخصصی فرش دست‌باف امری مهم، کلیدی و راهبردی بوده است؟ یا همین که عده‌ای متقاضی ورود به دانشگاه وارد و پس از چندی خارج شوند، تکلیف و مسئولیت دانشگاه تمام است و میزان کارآمدی و تاثیرگذاری دانش‌آموخته در جامعه به آن مربوط نمی‌شود؟
نتایج بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد در طول دو دهه گذشته، دانشگاه و جامعه فرش در تعاملی موثر و محسوس با یکدیگر نبوده و نیستند. دانشجویان و دانش‌آموختگان یا انگیزه و توانایی فعالیت در بازار کار را ندارند یا با وجود داشتن دغدغه و انگیزه، توانسته‌اند مهارت‌های کافی و لازم را به دست آورند؛ اما نتوانسته‌اند سهمی برای خود در بازار کسب کنند -که البته تعداد این طیف در مقایسه با کل جامعه دانش‌اموختگان بسیار اندک و محدود است-. بستر بازار کار فرش دست‌باف سنتی است و کمتر به سوی دانشگاه دست همکاری دراز کرده و از طرفی مبحث کارآفرینی در شرایط فعلی کشور دانش و توان و مهارت مضاعفی می‌خواهد که متاسفانه دانشگاه از این حیث هم دانش‌آموختگانی تهی از توان و انگیزه تربیت کرده است. از این رو مادامی که ارتباط دانشگاه و بازار به مرز مشخصی از تاثیر متقابل و هم‌زبانی و هم‌افزایی نرسیده، عملا توسعه همین مقاطع تحصیلی (کارشناسی و کارشناسی‌ارشد) هم جای تامل دارد چه برسد به توسعه دانشگاه در مقطعی عالی‌تر!

 اگر معتقد به این نظر و رویکرد باشیم، ادامه تحصیلات تکمیلی فرش عاقلانه نیست و در شرایط خاص کشور که دولت بر تاثیر بیشتر نهادهای وابسته خود –چابک‌سازی و کیفی‌سازی به جای تمرکز بر کمیت- و صرفه‌جویی‌های اقتصادی تاکید دارد کاری بیهوده و بر خلاف منافع کشور است.

نگاه ششم: در مسیر تقویت یا تضعیف مقاطع پایه؟

در هرم آموزش عالی همواره مقاطع پایه کمیت بیشتری دارند و کیفیت این مقاطع بر تحصیلات تکمیلی آن رشته موثر است. در سال‌های گذشته با توسعه مقاطع کارشناسی و کارشناسی‌ارشد مقطع کاردانی فرش از بین رفته است. در مقطع کارشناسی نیز اتفاق مشابهی در حال رخ دادن است به شکلی که در سال ۱۳۹۷ حتی نیمی از صندلی‌های دانشگاه‌ها در مقطع کارشناسی هم پر نشده و بسیاری از دانشگاه‌ها با شرایط ویژه‌ای در فرایند تکمیل ظرفیت سعی در پر کردن صندلی‌های موجود دارند.
این در حالی است که تمام متقاضیان کنکور کارشناسی‌ارشد فرش کمتر از ۲۵۰ نفر هستند؛ اما پنج دانشگاه فعلی مجری کارشناسی ارشد فرش ۱۱۰ دانشجو سالیانه می‌پذیرند که اگر در یکی دو سال آینده چند دانشگاه دیگر به جمع مجریان کارشناسی‌ارشد بپیوندند عملا کنکور کارشناسی‌ارشد معنی خاصی ندارد و همه متقاضیان در یکی از دانشگاه‌های مجری پذیرفته می‌شوند.
این نکته را هم مد نظر داشته باشیم که از کل حدود ۲۵۰ نفری که در کنکور ثبت‌نام کردند حدود ۲۰ درصد اصلاً در جلسه آزمون حاضر نشده‌اند! یکی از دانشگاه‌های مجری کارشناسی‌ارشد فرش که سهم قابل توجهی در ظرفیت این مقطع دارد به علت استقبال کم متقاضیان از مقطع کارشناسی به صورت کامل کارشناسی فرش را تعطیل کرده؛ اما هر سال نسبت به پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی‌ارشد اقدام می‌کند.
با چنین وضعیتی تصور کنید که دکترای فرش هم به این چرخه افزوده شود. در این شرایط عملاً مقطع کارشناسی در سایه قرار می‌گیرد و کیفیت آن -هرچند در حال حاضر هم شایسته نیست- وضعیت نامطلوب‌تری پیدا خواهد کرد. به این معنی که منابع، اساتید و توان دانشگاه‌ها بیشتر به سمت توسعه تحصیلات تکمیلی سوق پیدا خواهد کرد و عملاً استقبال از این مقاطع (ارشد و دکترای) هم بیشتر خواهد بود چون ارزش مدرک مقاطع پایه با آمدن دکترای کم و کمتر می‌شود و مقاطع پایه چنان که تاکنون رخ داده از این چرخه حذف می‌شوند. همانطور که کاردانی فرش برخلاف ظرفیت‌هایی که می‌تواند داشته باشد امروز حذف شده و کارشناسی فرش هم در شرایط مشابهی قرار دارد. با بررسی اجمالی این نکته پر واضح است که این نوع خط توسعه تحصیلات تکمیلی جز این که به تضعیف مقاطع پایه و بعد حذف آن‌ها بینجامد، تاثیری در این چرخه ندارد و پس از مدتی با یک آموزش عالی ابتر روبه‌رو هستیم که حتی همین شرایط نیم خط امروز را هم ندارد.

 اگر معتقد به این نظر و رویکرد باشیم، با دکترای فرش خواسته یا ناخواسته تیشه به ریشه آموزش عالی فرش در مقاطعی چون کاردانی و کارشناسی می‌زنیم و رای بر توسعه فرش در مقطع دکترای امری خطا و به دور از عقلانیت است.

نگاه هفتم: بی‌توجه به حال بازار در مسیر توسعه

اگر آمار تولید و صادرات فرش دست‌باف از دهه ۷۰ که مقارن تولد فرش در دانشگاه است را مرور کنیم، روندی نزولی را –با نوسانی اندک- شاهد خواهیم بود. در سال‌های اخیر نیز با توجه به تنگ‌تر شدن دایره تحریم‌ها و سایر مشکلات ناشی از آن در داخل کشور، این جریان نزولی شیب تندتری یافته به شکلی که پیش‌بینی‌های آماری نشان می‌دهند در سال ۱۳۹۸ نرخ صادرات به رقمی زیر ۲۰۰ میلیون دلار می‌رسد و ایران از صدرنشینی در بازار جهانی دور می‌شود.
درحالی‌که در سال‌های گذشته ایران با سهمی بین ۳۰ تا ۴۰ درصدی در بازار جهانی فرش دست‌باف یکه تازی می‌کرد، اکنون در شرایطی قرار گرفته که سهمی حدود ۱۵ درصد از بازار جهانی را دارد و هند با سهمی افزون بر ۲۰ درصد جای ایران را در بازارهای جهانی گرفته است. در چنین وضعیتی پرسش این است که آموزش عالی فرش در قریب به دو دهه که از عمر آن می‌گذرد با تمام فراز و فرودهایی که داشته چقدر در جلوگیری از چنین وضعیتی نقش داشته است؟ اگر نقشی داشته، کجا و چگونه است؟ اگر نداشته موانع آن چه بوده و هست؟ باید چگونه عمل کند که نکرده؟ و آیا ارتقای تحصیلات تکمیلی فرش تا سطح دکترای درمان این وضع است؟ اگر درمان نیست آیا بهتر نیست مسئولان امر بیشتر بر درمان آن متمرکز شوند تا به توسعه آن که تاکنون در مسائل حوزه فرش اثر محسوس و قابل تاملی نداشته است؟
این حرکت نظام آموزش عالی فرش در صدور مجوز احتمالی به دکترای فرش، یک فرار به جلو غیر مسئولانه است تا به جای این‌که مشکل را در جای درست ریشه‌شناسی و درمان کند، عملاً بی‌تفاوت به آنچه رخ داده صرفاً به دنبال تکمیل پازلی گنگ و نامفهوم و بی‌اثر است. اگر آموزش عالی فرش به درستی در جامعه فرش وارد شود و دغدغه‌مندانه به مسائل و مشکلات آن ورود کند قطعا این درخت مسیر تعالی و رشد خود را پیدا می‌کند و دکترای فرش هم جزیی از این مسیر است؛ اما صد افسوس که عجولانه فقط در پی تکمیل آن هستیم بی آن‌که بدانیم پس از تکمیل این چرخه چه در انتظار آن است!

 اگر معتقد به این نظر و رویکرد باشیم، همچون سه دیدگاه قبلی حرکت به سمت طرح و تصویب و اجرایی کردن دکترای فرش یک نشانی و مسیر غلط است که جز تحمیل هزینه بر کشور و جامعه فرش سود دیگری ندارد.

نگاه هشتم: کیفیت را دریابیم

در تمام بخش‌های یک سازمان کیفیت و راهکارهای تضمین کیفیت یک اصل مهم و انکارناپذیر است. تجربه اجرای رشته فرش در دانشگاه‌ها نشان می‌دهد کیفیت ارائه رشته فرش در هر مقطعی در دانشگاه‌های مختلف -هرچند در ذیل نهادی مثل وزارت علوم هدایت می‌شوند- بسیار با هم متفاوت است؛ اما آیا این تفاوت منجر به ارائه راهکاری برای کمتر کردن انحراف موجود در برخی دانشگاه‌ها -که تعداد آن‌ها کم هم نیست- شده است؟ آیا تضمینی وجود دارد که مقطع دکترای هم به صورت قارچ‌گونه رشد نکند و هر دانشگاهی با هر توان و کیفیتی نسبت به ارائه آن اقدام نکند؟ اگر وجود دارد چرا تجربه مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد چنین چیزی را تایید نمی‌کند؟ چرا دانشگاه‌ها بدون در نظر گرفتن زیرساخت‌ها به صورت قارچ‌گونه در کشور رشد می‌کنند؟ یا اصولا ارزشیابی‌ای از کیفیت دانشگاه‌ها و رشته و گرایش اجرا شده در آن‌ها انجام می‌شود (؟!) که توسعه کمی و کیفی بر مبنای آن انجام شود؟ در پژوهشی که در مقطع نوپای کارشناسی‌ارشد فرش انجام شده، تمام شاخص‌ها در همه ۵ دانشگاه کشور کمتر از حد متوسط گزارش شده است و چطور ممکن است در چنین شرایطی رای بر ادامه این روند بی‌کیفیت بدهیم جز این که بپذیریم اساسا جریان کیفی در این مسیر مهم و راهبردی نیست؟ که اگر این است و تایید می‌شود دکترای فرش هم اتفاق تازه‌ای را رقم نخواهد زد و دردی از جامعه فرش را دوا نخواهد کرد. جز این که طول دوره تحصیل را از ۲ به ۴ و سپس ۶ و نهایتا ۱۰ سال می‌رساند و این فقط منجر به بی‌کیفیت‌تر شدن آموزش عالی فرش می‌شود. فرض کنید اگر تصویری که اندازه آن برای ۲ در ۲ سانتی‌متر تعریف شده، بی‌توجه به ابعاد آن و بدون تمهید خاصی آن را به ۱۰ در ۱۰ سانتی‌متر تبدیل کنیم قطعا حاصل کار این است که به جای یک تصویر باکیفیت کوچک یک تصویر بی‌کیفیت بزرگ داریم و هرچقدر بیشتر اصرار بر بزرگ‌تر کردن آن کنیم، کیفیت آن کمتر و کمتر می‌شود؛ مگر این‌که برنامه و تمهیدی دیگر برای این بزرگ شدن بیاندیشیم که شوربختانه شواهد و قرائن نشان می‌دهد برخلاف همه صحبت‌های انجام شده، در بر همان پاشنه قبل می‌چرخد و خبری از یک تحول در آموزش عالی فرش نیست.

 اگر معتقد به این نگاه و رویکرد باشیم، دکترای فرش حاصلی جز تکرار تجربه‌های ناکام مقاطع گذشته ندارد؛ با این توضیح که این مقطع عالی‌تر و بالاتر از مقاطع گذشته است و قطعا انتظار از آن نیز بالاتر است و اگر نتواند انتظارات را برآورده کند مهر بی کیفیتی محکم‌تر بر پیشانی آن حک خواهد شد.

حاصل سخن

توضیحات و دیدگاه‌های فوق هر کدام زاویه دیدی را برای نگریستن به اتفاق تازه آموزش عالی فرش (دکترای فرش) دارند که شما می‌توانید همراه یک یا چند مورد آن باشید و رای یا نظری موافق یا مخالف آن هم داشته باشید؛ اما این همه جریان نیست. چنانچه این مقطع بخواهد به صورت عملیاتی به دانشگاه‌ها ابلاغ و اجرایی شود، نیاز به یک برنامه درسی جامع به مثابه یک سند علمی راهبردی دارد که این نوشتار اصلاً به آن ورود نکرده و این موضوع خود مجال و بحثی مفصل می طلبد؛ اما آنچه در این نوشتار بر آن تاکید شد بیشتر بر این محور است که آیا این مقطع باشد یا نباشد؟ از این رو این یادداشت از نگاه‌های موافق و مخالف متعددی به این مقطع نگاه کرده و ادله و تجربیاتی در نفی یا تایید هر یک مطرح شده است که البته جای پاسخ و نقد هر نگاه محفوظ است.
حاصل این بحث تقریبا طولانی این است که چه این مقطع به تصویب برسد و اجرایی شود و چه نشود و ناکام بماند، مادامی که نگاه تک بعدی و صنفی به آموزش عالی فرش جاری باشد، آش همین آش و کاسه همین کاسه است. مولف، خود به عنوان یک دانش‌آموخته کارشناسی و کارشناسی‌ارشد فرش که رساله دکترای خود را هم بر موضوع ارزشیابی آموزشی رشته فرش متمرکز کرده و همچنین در دانشگاه‌های مختلفی در رشته فرش تدریس داشته، همواره موافق و مدافع توسعه تحصیلات تکمیلی فرش بوده است؛ اما به شرطی که همراه با اثر‌گذاری آن در جامعه فرش و در زندگی دانش‌آموختگان آن باشد که اگر جز این باشد چه بخواهیم و چه نخواهیم این رشته محکوم به فنا است و همه تلاشمان از این گفتار و مقاله‌ها و پایان‌نامه و… این است که چنان روزی هرگز مباد.

از برترین‌های فرش دست‌باف تقدیر شد

از برترین‌های فرش دست‌باف تقدیر شد

ششمین همایش گره طلایی، یادواره استاد رشتی زاده به همت بنیاد رشتی زاده با حضور جمعی از فعالان هنر-صنعت فرش دستباف ایران صبح روز شنبه ۱۶ آذرماه ۱۳۹۸ در محل تالار مرکزی شهر قم برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران در این همایش ابتدا رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دست‌باف قم ضمن خوش آمد گویی به میهمانان همایش؛ فرش ایرانی را زینت‌بخش موزه‌های معتبر و مهم جهان دانست و اظهار داشت: فرش نمادی از فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی است و در برخی خانواده‌ها نیز یک فرش خوش آب و رنگ نمادی از منزلت اجتماعی خانواده به شمار می‌آید.
ابوالفضل رجبیان بیان داشت: نسل‌های گذشته این هنر صنعت ملی را به ما سپردند و باید از آن صیانت کنیم.
وی همچنین فرش ماشینی را یکی از معضل‌های پیش روی فرش دست‌باف قم دانست و افزود: تولیدکنندگان فرش ماشینی، طرح موردنظر خود را از فرش دستباف قم کپی‌برداری و شبیه‌سازی می‌کنند و نوعی غش در معامله را برای مشتریان فرش ایرانی به وجود می آورند.
رئیس انجمن هنرمندان طراح و نقاش فرش دست‌باف قم نیز در این آیین با اشاره به اینکه سارقان طرح و نقش فرش با عزم جدی به سمت فرش دست‌باف قم هجوم آوردند، گفت: تمام طرح‌های فرش دست‌باف قم بدون هیچ ملاحظه‌ای و به بهای اندکی به تولیدکنندگان فرش‌های ماشینی به فروش می‌رسد.
علی‌اصغر خوش‌گفتار بابیان اینکه برای جلوگیری از این اقدام و حفظ مالکیت فرش قم هیچ راهی جز ثبت آن نیست، گفت: کسانی که برای فرش قم‌ سرمایه‌گذاری میلیاردی انجام دادند، باید مبلغ ناچیزی را نیز برای ثبت طرح آن هزینه کنند.
رئیس انجمن علمی فرش ایران سخنران بعدی این همایش بود که با اشاره به روند کاهشی صادرات فرش دست‌باف ایران، تبلیغات را یکی از راهکارهای حفظ و گسترش بازار دانست.
حمید کارگر وضعیت کنونی صادرات فرش کشور را هشدارآمیز خواند و گفت: فرش دست‌باف در مقاطع مختلف افت‌وخیزهایی را داشته و هرازگاهی یک عامل بیرونی مانند تحریم فشارهایی منجر به کاهش صادرات را وارد کرده است؛ اما در مقطع کنونی این روند کاهشی بسیار شتابناک شده است.
وی افزود: درحالی‌که در پایان سال ۹۶ میزان صادرات فرش از کشور ۴۲۶ میلیون دلار بود این رقم در پایان سال گذشته به ۲۳۸ میلیون دلار رسید و متاسفانه در سال جاری کاهش بیشتری را تجربه می‌کند که این میزان افت صادرات در چند دهه اخیر سابقه نداشته است.
کارگر با اذعان به اینکه باید برای هماوردی با رقیبان و همچنین حفظ و توسعه بازار موجود تدبیر کنیم ادامه داد: شاید درباره یک عامل بیرونی مانند تحریم نتوانیم کاری کنیم -هرچند در سطح سیاسی و در بستر دیپلماسی راهکارهایی دارد-، ولی در زمینه خودتحریمی‌ها و انواع فشارهایی که در داخل بر خودمان تحمیل می‌کنیم مانند افزایش نادرست تعرفه ابریشم وارداتی، امکان اتخاذ تدابیر لازم برای گذر از این مشکل‌ها وجود دارد.
رئیس انجمن علمی فرش ایران افزود: جدا از این موارد، می‌توان از ابزارها و راهکارهایی برای بهبود شرایط، حفظ بازارهای فعلی و نفوذ به بازارهای جدید بهره برد که یکی از موثرترین آن‌ها «تبلیغات» است.
صاحب امتیاز و مدیرمسئول مجله طره در ادامه به تشریح ویژگی های قابل تأکید فرش دست‌باف ایران در فرایند تبلیغات پرداخت و از جمله به پشتوانه‌های فرهنگی، هنری، تاریخی و ملی، وجود نگاه مثبت در بازارهای جهانی نسبت به دست‌بافته‌های ایرانی، تنوع تولیدات از نظر طرح و نقش، رنگ، اندازه، قیمت و جنس الیاف، گستردگی و پراکندگی تولید فرش دست‌باف، سازگار بودن مواد اولیه مصرفی در فرش دست‌باف با محیط‌زیست و سلامت انسان، وجود نیروی کار ماهر در هنر- صنعت فرش دست‌باف در ایران، وجود شبکه توزیع و فروش در بسیاری از کشورها و قابلیت نوآوری گسترده در طرح و رنگ اشاره کرد.
رئیس پیشین مرکز ملی فرش ایران در بخش دیگری از سخنانش با مرور برخی تجربه‌های ناکام تبلیغاتی در دوره‌های پیشین، با بهره‌گیری از روانشناسی و نظریه‌های مرتبط با مقوله یادگیری، چهار شیوه «شرطی‌سازی»، «نفی و اثبات»، «طرح ناگهانی» و «استدلالی» را در امر تبلیغات بررسی کرد و چگونگی بهره‌گیری از این شیوه‌ها در تبلیغ فرش ایرانی را تشریح کرد.
در ادامه ششمین همایش گره طلایی زنده‌یاد رشتی زاده از ۷ تن از برترین‌های فرش دست‌باف تقدیر شد:
سریه انجمن (بافنده برگزیده)، محمدحسین سیف (برگزیده مشاغل وابسته)، ابراهیم میرزائی (طراح و نقاش برگزیده)، سهیل بیگدلی (پدیدآورنده برگزیده)، بابک زبرجدی (صادرکننده برگزیده)، محمدمهدی صفدرزاده حقیقی (برگزیده ویژه) و آرش حیدریان (برگزیده خلاقیت).
در ادامه با اعلام برگزیدگان چهارمین مسابقه طراحی استاد رشتی‌زاده از علی دادخواه و محمد کوکبی به عنوان برگزیدگان این دوره از مسابقه تقدیر شد. معرفی و نمایش چگونگی تولید فرش ایرانی به نمایش درآمده در موزه‌ای در چین و یک دقیقه سکوت به احترام هنرمندان نامدار فرش ایرانی به پیشنهاد تورج ژوله از دیگر بخش‌های ششمین همایش گره طلایی زنده‌یاد رشتی زاده بود که روز شنبه ۱۶ آذرماه ۹۸ در زادروز این پیشکسوت پرآوازه فرش ایران برگزار شد.

آگهي مزايده فروش خودرو

خودرو مدل رنگ شماره پلاک محل استقرار
پیکان ۱۳۷۹ سفید ۵۳ایران ۸۹۷ ق ۷۳ کرج
وانت نیسان ۱۳۷۲ آبی ۷۱ایران ۹۵۴ د ۵۴ کرج
وانت نیسان ۱۳۷۴ سفید ۵۱ایران ۵۱۶ د ۶۵ بیجار
وانت نیسان ۱۳۷۴ سفید ۱۹ایران ۷۸۷ ق ۴۲ کرج
وانت تویوتا دو کابین ۱۹۸۹ سفید ۵۱ایران ۶۹۷ د ۶۹ سنندج
وانت تویوتا تک کابین ۱۹۸۹ سفید ۳۶ایران ۹۴۹ ق ۱۳ کاشمر
وانت تویوتا تک کابین ۱۹۸۹ سفید ۹۹ایران ۲۷۷ د ۷۵ یزد
وانت نیسان ۱۳۷۴ سفید ۲۳ایران ۵۹۳ ق ۳۱ اردستان
پژو ۴۰۵ GLX ۱۳۸۴ بژ ۸۸ایران ۳۴۹ ه ۴۹ تهران
وانت مزدا ۱۳۷۱ سبز زیتونی ۳۲ایران ۴۶۳ م ۸۷ شهرکرد
وانت تویوتا ۱۹۸۹ سفید ۹۵ایران ۸۶۹ ل ۳۸ زابل
وانت تویوتا ۱۹۸۹ سفید ۹۹ایران ۶۱۶ م ۶۵ یاسوج
وانت تویوتا ۱۹۸۹ سفید ۵۳ایران ۵۳۲ ق ۶۸ گلپایگان
پیکان ۱۳۷۶ سفید ۹۹ایران ۱۳۱ ن ۲۲ بیرجند

شرايط مزايده

۱-  تعداد خودروهاي قابل فروش ۱۴ دستگاه به شرح جدول فوق است

۲- مزايده گزار:  شرکت سهامی فرش ایران

۳- ميزان تضمين شركت در مزايده ۵/۰۰۰/۰۰۰ ریال براي هر خودرو مي باشد كه بايد طي رسيد بانكي جداگانه به حساب شماره ۳۱۸۵۱۸۰۶۸  یا شماره شبا ir890180000000000318518068 نزد بانک تجارت  شعبه فردوسی شمالی  واريز و به ضميمه مدارك ارسال گردد.

۴- متقاضیان می بایست  مدارک مورد نیاز و نیز پیشنهاد قیمت خود را به طور مجزا در پاکتهای الف و ب به شرح ذیل و به صورت لاک و مهر شده ، حداکثر تا ساعت ۱۶ روز شنبه مورخ ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ به نشانی: خیابان فردوسی شمالی بالاتر از چهارراه استانبول روبروی نوفل لوشاتو پلاک ۳۵۷  کد پستی :۱۱۴۵۶۱۵۶۱۱ پست سفارشی  نمایند.

پاکت الف شامل :

_ مدارک شناسایی متقاضی (کپی صفحه اول شناسنامه و در صورت داشتن توضیح کپی صفحه اخر و کپی کارت ملی )

_ اصل فیش واریزی

توضیح : متقاضیان حقوقی میبایست علاوه بر کپی اساسنامه شرکت و اخرین اکهی روزنامه رسمی ،مدارک شناسایی اعضای هیات مدیره را نیز ارسال نمایند.

پاکت ب شامل:

 فرم پیشنهاد قیمت و شرایط شرکت در مزایده می باشد.

۵- پيشنهاد قيمت به ازاي هر دستگاه خودرو بايد در پاكت جداگانه و لاك و مهر شده با قيد نوع خودرو  و نام و نشانی و تلفن تماس ، پشت پاكت ارائه گردد

۶- مزايده گزار در قبول يا رد هريك از پيشنهادات اختيار تام داشته و هيچ گونه ادعا و اعتراضي دراين زمينه مسموع نخواهد بود.

۷- كليه هزينه هاي نقل و انتقال، ماليات، عوارض قانوني- اخذ خلافي، مطابق قانون و  هزينه كارشناسي و هزینه چاپ اگهی مزایده  به عهده برنده مزايده خواهد بود.

۸- پيشنهادات ناقص و مبهم ، مخدوش و بدون سپرده و پیشنهاداتی که بعد از انقضای مهلت مقرر واصل شود  مورد تأييد نبوده و ترتيب اثر داده نخواهد شد.

۹- کمسیون برگزاری مزایده ابتدا سپرده شرکت در مزایده متقاضیان ( پاکت الف) را بررسی و پس از احراز صحت مبلغ واریزی و مطابقت ان با میزان مقرر برای شرکت در مزایده ، اقدام به بازگشایی پاکت پیشنهاد قیمت (پاکت ب ) خواهد نمود.

توجه: تاریخ بازگشایی پاکتهای پیشنهادات یک هفته پس از اتمام مهلت تحویل پیشنهادات می باشد که در صورت تغییر به اطلاع متقاضیان خواهد رسید.

۱۰- برنده مزايده ظرف مدت يك هفته از تاريخ اعلام نتيجه مزايده مي‌بايست براي انجام معامله حاضر شود در غير اينصورت عدم حضور وی و یا عدم واریز کل وجه به حساب به معنی انصراف تلقی شده و سپرده برنده ضبط و طبق مقررات با نفر دوم معامله خواهد شد.(شرایط مذکور برای نفر دوم نیز حاکم میباشد)

تبصره: بالاترین قیمت پیشنهادی ، مبنای تعیین برنده مزایده خواهد بود.

۱۱- برنده مزايده بايد حداکثر ظرف یک هفته کل مبلغ خودرو را نقداً به حساب شرکت( که متعاقبا اعلام خواهد شد) واريز نمايد.

۱۲- در صورتی که برنده از پیشنهاد خود اعلام انصراف نماید سپرده شرکت در مزایده وی به نفع  شرکت ضبط خواهد شد و مراتب فوق به برنده دوم ابلاغ میگردد در صورت عدم اقدام از ناحیه برنده دوم نیز سپرده شرکت در مزایده وی ضبط خواهد شد.

توضیح: پس از تنظیم مبایعه نامه بین برنده مزایده و شرکت ، مدارک و مستندات مربوطه جهت انجام مقدمات نقل و انتقال ، توسط شرکت به دفترخانه اسناد رسمی ارسال میگردد لذا به محض اعلام دفترخانه اسناد رسمی مبنی بر اماده شدن استعلامها و اسناد مربوطه جهت انجام تشریفات نقل و انتقال قطعی خودرو خریدار موظف است ضمن هماهنگی با شرکت حداکثر تا یک هفته در دفترخانه حضور یافته و همزمان با انتقال قطعی خودرو نسبت به پرداخت سایر هزینه های موضوع بند ۷ و ۱۱ اقدام نماید.

۱۳- اسناد مالکیت فقط به نام برنده مزایده منتقل خواهد شد و برندگان مزایده حق واگذاری اتومبیل برنده شده در مزایده را قبل از صدور برگ فروش و انتقال سند به نام برنده مزایده و اشخاص دیگر نخواهد داشت.

۱۴- سایر موارد پیش بینی نشده طبق آیین نامه معاملاتی و سایر قوانین و مقررات جاری اقدام خواهد شد.


تصاویر خودروها

پیکان سفید مدل ۱۳۷۶

۹۹ایران ۱۳۱ ن ۲۲


وانت تویوتا تک کابین سفید مدل ۱۹۸۹

۹۹ایران ۲۷۷ د ۷۵


پژو ۴۰۵ GLX بژ مدل ۱۳۸۴

۸۸ایران ۳۴۹ ه ۴۹


وانت مزدا سبز زیتونی مدل ۱۳۷۱

۳۲ایران ۴۶۳ م ۸۷


وانت نیسان سفید مدل ۱۳۷۴

۵۱ایران ۵۱۶ د ۶۵


وانت تویتا سفید مدل ۱۹۸۹

۵۳ایران ۵۳۲ ق ۶۸


وانت نیسان سفید مدل ۱۳۷۴

۲۳ایران ۵۹۳ ق ۳۱


وانت تویوتا سفید مدل ۱۹۸۹

۹۹ایران ۶۱۶ م ۶۵


وانت تویوتا دوکابین سفید مدل ۱۹۸۹

۵۱ایران ۶۹۷ د ۶۹


وانت نیسان سفید مدل ۱۳۷۴

۱۹ایران ۷۸۷ ق ۴۲


وانت تویوتا سفید مدل ۱۹۸۹

۹۵ایران ۸۶۹ ل ۳۸


وانت تویوتا تک کابین سفید مدل ۱۹۸۹

۳۶ایران ۹۴۹ ق ۱۳


وانت نیسان آبی مدل ۱۳۷۲

۷۱ایران ۹۵۴ د ۵۴


پیکان سفید مدل ۱۳۷۹

۵۳ایران ۸۹۷ ق ۷۳


جلسه هفدهم حراج فرش در سال ۱۳۹۸

از سلیقه مشتری تا تبلیغات

حمید کارگر


شرکت سهامی فرش ایران به عنوان دیرپاترین نهاد در هنر- صنعت فرش دستباف این سرزمین، گنجینه ای از خاطرات و تجربه ها را با خود به یادگار دارد که کنکاش در آنها سرشار از آموزه هایی برای امروز خواهد بود.
یکی از این یادگارها، صورت جلسه های تنظیم شده در این شرکت است که بازخوانی آنها خالی از لطف نیست و بر آنیم تا با تورقی در این سطور، اندوخته ای برای امروزمان بیابیم.

«صورت مجلس شرکت سهامی فرش ایران در یوم یکشنبه هجدهم بهمن ۱۳۱۴
جلسه با حضور آقایان کورس، نوذری، کاشف هیئت مدیره و مسیو هیلد براند مدیرعامل شرکت در ساعت ده در بانک فلاحتی و صنعتی تشکیل گردید.»

در این جلسه موارد متعددی در دستور کار قرار داشته است که یکی از آنها مشخص کردن شرح وظایف مامور اعزامی شرکت به خارج از کشور است. در صورتجلسه در این زمینه چنین آمده است:

“مراسله که بعنوان آقای قزوینی مامور اعزامی شرکت بخارجه تحت نمره ۲ نوشته شده بود از طرف هیئت مدیره و مدیرعامل امضا و به آقای قزوینی تسلیم گردید….”

و در ادامه آنچه را که به وی تسلیم شده بود آورده اند:

“آقای مرتضی قزوینی مستشار تجارتی بانک فلاحتی و صنعتی ایران- شرکت سهامی در جواب مراسله ۳۹ مورخ ۱۳/۱۱/۱۴ شما اشعار میدارد در مورد وظایفی که از طرف این شرکت بشما محول است و تقاضای تصریح آن را مینماید لزوماً خاطرنشان مینماید که حدود وظایف مربوطه بطور فهرست عبارت از
الف- بوسائل مقتضیه از قبیل اطاقهای تجارت و موسسات تجارتی که وارد در امر فرش هستند و غیره دقیقاً مقررات و نظامات و تضییقات و بالجمله کلیه اشکالات و تحدیداتی برای ورود فرش و ترانزیت قالی ایران قائل شده اند بدست آورده و با مقایسه بوضعیت سنوات قبل از محدودیتها بنسبت مابین واردات آن ممالک بایران و همچنین صادرات ایران بان ممالک با اعمال نظر خود در ترفیع یا تقلیل آنها راپرت جامع منفرداً نسبت به هر مملکت تنظیم و سریعاً ارسال دارید.”

این عبارات و شرح وظیفه را نه یک بار که چندباره باید خواند و در نظر آورد. گویی در نبود تشکیلات امروزینی همچون سازمان توسعه تجارت ایران و یا رایزنان بازرگانی ایران در دیگر کشورها، به خوبی بخشی از ماموریت چنین نهاد و افرادی برای مامور اعزامی شرکت فهرست شده است تا با هوشمندی نه تنها همه قوانین و مقررات حقوقی، بانکی و گمرکی بازارهای هدف را ارزیابی کند، بلکه محدودیت ها و کاستی های آنان را نیز بسنجد و حتی در گامی بالاتر تراز تجاری ایران با کشورهای هدف مورد ارزیابی قرار گیرد و باز در پله ای فراتر نه تنها وضعیت موجود گزارش شود بلکه پیشنهادهای مامور اعزامی نیز برای هر کشور به طور جداگانه خواسته شده است.

“ب- صورت جامعی از کلیه فروشندگان قالی در هر مملکت با قید اینکه هریک از آنها تا چه اندازه در بازار حمل موثر و توانایی مالی دارند تهیه و ارسال نمائید.”

ضرورت ایجاد بانک اطلاعاتی فروشندگان فرش ایران در هر کشور مورد توجه بوده است. آن هم نه در حد یک فهرست کمی بلکه بانکی کیفی که وزن و توان هر یک از ارکان زنجیره توزیع فرش ایران در دیگر کشورها را مدنظر دارد. کاستی بزرگی که امروز هم پس از گذشت ۸ دهه از آن روزگار محسوس و ملموس است.

“ج- سلیقه و ذوق مشتریان هر محل را با قید اندازه و رنگ و پشم و جنس و نقشه بدست آورده و مشروحاً راپرت نمائید.”

به هنگام نوشتن این نامه هنوز یک سال بیشتر از تاسیس شرکت سهامی فرش ایران نگذشته و با این حال ضرورت توجه به سلیقه مشتریان بر متولیان این حوزه آشکار بوده است. باور به این نکته که سلیقه و ذوق مصرف کنندگان فرش ایرانی از محلی به محل دیگر متفاوت است و در نظر گرفتن شاخصه هایی همچون جنس، اندازه، طرح و رنگ که امروز هم پس از گذشت ۸ دهه جاری و ساری هستند.

“د- با کسب اطلاع از پروپاگاندایی که معمولاً فروشندگان هر محل و مخصوصاً لندن و نیویورک راجع بقالی ایران و سایر ممالک مینمایند نظریه خود را تحقیقاً راجع بتوسعه پروپاگاندای مفروضه و وسائل مختلفه بشرکت بنویسید.”

تبلیغات، رکنی انکارناپذیر در توسعه و بهبود فرایند فروش در هر شرکتی است و هوشمندی در انتخاب وسیله و شیوه مناسب تبلیغاتی بایسته ای ارزشمند در این وادی است که در بدو تأسیس مورد توجه هیأت مدیره شرکت سهامی فرش ایران بوده است.
از این روست که از مامور اعزامی خود خواسته اند تبلیغات کنونی فروشندگان فرش در بازارهای هدف را بررسی کند (نه تنها تبلیغ فرش ایران بلکه تبلیغات فرش رقبا را نیز) و آنگاه نظر پیشنهادی خود را برای بسط تبلیغات و ابزار مناسب آن ارایه کند.

“ه- در هریک از مراکز فروش قالی ایران با در نظر گرفتن وضعیت فروش و فروشندگان و با مذاکره با متمکنین آنها جدیت نمائید که حتی المقدور شرکت با اتحادیه مرکب از کلیه فروشندگان محلی تشکیل گردد که با مقدار مهمی فرش باب آنملک از شرکت خریداری یا بشرکت سفارش دهند. ضمناً ازدیاد فرش سالیانه را بوسائل مقتضیه و مخصوصاً پروپاگاندای واسعه تامین نمائید. البته تصدیق دارید که اسامی تشکیلات فروش شرکت در خارجه روی اصل فوق میباشد که حتی المقدور باید مساعی جمیله برای حصول باینمنظور مبذول گردد.”

گردآوردن فروشندگان محلی در بازارهای هدف، رسیدن به هماهنگی و وحدت در کسب و کار در حوزه فرش، خرید و یا سفارش فرش مناسب سلیقه بازار هدف، تأکید دیگرباره بر تبلیغات گسترده برای دستیابی به کامیابی و همه اینها در مسیر گسترش فعالیت و فروش برون مرزی از لا به لای این سطور هویداست.

“و- در مذاکره برای تشکیل شرکتها و اتحادیه ها که فوقاً اشعار گردید جدیت نمائید که بوسیله تشکیلات مزبور ترویج قالی ایران حتی المقدور در تمام نقاط هر مملکت و مخصوصاً در آمریک تامین گردد و در صورتیکه صلاح باشد مسافرتی بنقاط مهم آمریک از قبیل شیکاگو و فیلادلفیا و تیرانجلس و ممالک امریکای شمالی و جنوبی بنمائید.
بدیهی است نکات و جزئیات دیگر را که ممکن است در هر محلی ضمن مطالبات جلب نظر شما بنماید راپرتاً اطلاع خواهید داد.
شرکت سهامی فرش ایران”

چنان که پیداست ارج نهادن به تشکل ها و تشکیل اتحادیه ها هدفی ویژه را نیز دنبال می کرده که همانا ترویج قالی ایرانی است.


برگی از تاریخ فرش ایران

صورت مجلس شرکت سهامی فرش ایران در یوم یکشنبه هجدهم بهمن ۱۳۱۴

همایش گره طلایی به گام ششم رسید

ششمین همایش “گره طلایی” (یادواره استاد رشتی زاده) ۱۶ آذرماه ۱۳۹۸ در قم برگزار می شود.
این همایش بهانه ای است برای ارج نهادن به تلاش و کوشش برگزیدگان هنر- صنعت فرش دستباف کشور که به یاد استاد رشتی زاده و با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره و نکوداشت منش وی سالانه برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران هرساله در این آیین از برخی بزرگان و فعالان در حوزه فرش دستباف کشور تقدیر می‌شود و تندیس گره طلایی و لوح یادبود به آن‌ها اهدا می‌شود.
امسال نیز در آذرماه با حضور مسئولین کشوری و استانی و فعالان فرش دستباف، ششمین همایش گره طلایی از ساعت ۹:۳۰ تا ۱۲:۰۰ در بلوار امام موسی صدر، میدان نواب، تالار مرکزی شهر قم برگزار می شود.