با سخنرانی دکتر سید محمد مهدی میرزاامینی

تحصیلات تکمیلی فرش دستباف نقد و بررسی شد

عصر دوشنبه ۴ آذرماه ۱۳۹۸ در ادامه سلسله نشست های تخصصی انجمن علمی فرش در موزه فرش ایران جلسه نقد و بررسی تحصیلات تکمیلی فرش دستباف با سخنرانی دکتر سید محمد مهدی میرزاامینی مدیر روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران دکتر میرزاامینی درابتدا این نشست گزارشی از روند نزولی صادرات فرش دستباف در دهه اخیر ارائه کرد و گفت: در شرایطی که بازار فرش دستباف طی سال های اخیر کوچکتر شده اما همواره در ۲۰ سال گذشته آموزش عالی فرش از نظر کمی رشد داشته که باید بسنجیم آیا این رشد کمی همراه با کیفیت بوده و تاثیری بر بازار دارد یا داشته و یا بدون توجه به تحولات جامعه فرش مسیر خود را ادامه داده و می دهد؟!
وی با اشاره به وضعیت فعلی تحصیلات تکمیلی فرش گفت: مسئولین باید در ادامه توسعه آموزش عالی فرش با احتیاط بیشتری عمل کنند چرا که در حال حاضر شاخص های ارزیابی مقطع کارشناسی ارشد فرش پایین تر از حد متوسط است.
مدیر روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران در ادامه این نشست با تحلیل برنامه های درسی کارشناسی ارشد فرش گفت نتایج ارزشیابی این مقطع در چهار بعد زمینه، درونداد، فرایند و برونداد نشان می دهد وضعیت این مقطع با کارآمدیِ مورد انتظار از تحصیلات تکمیلی و اهداف تعیین شده در این رشته و مقطع فاصله زیادی دارد. میرزاامینی با ارائه گزارش‌های آماری و جداول و نمودارهایی ادامه داد: در بین نظرات سه گروه مخاطب در نظرسنجی های میدانی، تفاوت معنا داری وجود دارد به شکلی که به ترتیب دانش آموختگان، دانشجویان و اساتید از وضعیت موجود رضایت ندارند.
وی در ادامه با ارائه گزارشی به ارزیابی ۵ دانشگاه مجری مقطع کارشناسی ارشد فرش در شاخص های مورد مطالعه پرداخت و گفت در بین نظرات پاسخ دهندگان از دانشگاه های مجری تفاوت محسوسی وجود ندارد و شاخص ها در هر یک از ۵ دانشگاه کمتر از حد متوسط است که ضروری است مسئولین با توجه به کیفیت، شرایط و امکانات در مسیر توسعه کمی و کیفی این رشته و مقطع گام بردارند.
در پایان این نشست برخی از حاضران به بیان نقطه نظرات و سوال های خود پرداختند.


گفتنی است دکتر میرزاامینی از دانش آموختگان فرش در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد است که پایان نامه دکتری خود را با موضوع ارزشیابی مقطع کارشناسی ارشد فرش انجام داده و تاکنون چندین مقاله در این موضوع منتشر کرده است.

کارگاه متمرکز قالیبافی در روستای تقی آباد افتتاح شد

در راستای تحقق شعار سال «رونق تولید» با حضور مدیر عامل، معاون تولید و مسئولین شعبه یزد شرکت سهامی فرش ایران کارگاه قالیبافی متمرکزدر روستای تقی آباد آغاز به کار کرد.
به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران این کارگاه با مساحت ۲۰۰۰ متر مربع ۲۶ شهریور ۱۳۹۸ با حضور مسئولین شرکت سهامی فرش ایران و با به کارگیری ۵۰ بافنده و استقرار ۳۰ دستگاه دار قالی شروع به کار کرد.
پیش بینی می‌شود در فاز نخست بهره برداری از این کارگاه سالیانه ۹۰۰ متر مربع فرش با رجشمار ۳۰ تولید و به بازار عرضه شود. گفتنی است ظرفیت تولید این کارگاه بیش از ۱۰۰ دستگاه قالیبافی است که با تکمیل ظرفیت تولید در فازهای بعدی پیش بینی می‌شود تولید سالیانه این کارگاه به بیش از ۳۰۰۰ متر مربع در سال برسد.
روستای تقی‌آباد، روستایی از توابع بخش کشکوئیه شهرستان رفسنجان در استان کرمان است.


فروش اقساطی فرش دستباف

شرکت فرش ایران شرایط فروش اقساطی انواع دستبافته‌های ایرانی را به روز رسانی کرد. در شرایط جدید سقف تسهیلات تا مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان افزایش یافت و دوره بازپرداخت تا ۲۴ ماه تعیین شد. همچنین شرایط و مدارک مورد نیاز تسهیل شد.

استاد صفرعلی آسیایی چشم از جهان فرو بست

انالله و انا الیه راجعون

استاد حاج صفرعلی آسیایی پیشکسوت شعبه همدان شرکت سهامی فرش ایران به دیدار حق شتافت.
استاد صفرعلی آسیایی متولد ۱۳۲۰ در همدان بود که سال ها به عنوان استادکار رنگرزی در شعبه همدان شرکت مشغول فعالیت بود. ایشان که به عنوان استاد برگزیده کشوری رشته رنگرزی سنتی نیز انتخاب شده بودند در نهایت، اول آذر ماه ۱۳۹۸ پس از سال‌ها تلاش در عرصه ترویج و توسعه هنر رنگرزی و تدریس و آموزش این رشته، در سن هفتاد و هشت سالگی بر اثر ایست قلبی چشم از جهان فرو بست.
شرکت سهامی فرش ایران درگذشت این پیشکسوت شرکت و فرش ایران را به خانواده ایشان و جامعه فرش تسلیت می گوید.
مراسم یادبودی روز چهارشنبه ۶ آذر ماه ۱۳۹۸ در مسجد الغدیر واقع در بلوار میرداماد همدان از ساعت ۱۵:۰۰ تا ۱۶:۳۰ برگزار خواهد شد.


 درباره زنده یاد استاد صفر علی آسیایی

استاد صفر علي آسيايي در سال ۱۳۲۰ در همدان ديده به جهان گشود و پس از سپري كردن دوران كودكي، تحصیلات ابتدایی را در مدرسه فرخي طی کرد و در سن ۱۰ سالگي به بازار كار پيوست و به مدت پنج سال از محضر زنده یاد استاد رجب رنگرز بهره برد. در اين پنج سال تمامي كارهاي اوليه و البته اصلي رنگرزي را آموخت و توانست با فنون آماده كردن مواد اصلي رنگرزي، كوبيدن نيل بنگال و قرمز دانه، ريختن مواد در داخل پاتيل، شستن پشم و نیز بافندگي و چله كشي آشنایی یابد.
اشتياق فراوان او به يادگيري کامل اين هنر اصيل و ناب ايراني، سبب شد كارگاه استاد رجب را ترك گفته و به محضر استاد عبدالله كه خود از مشاهير روزگار بود برسد.
زنده یاد آسیایی پنج سال نزد وی شاگردي كرد و به صورت كاملاً تخصصي به رنگرزي گیاهی پرداخت. دراين مدت هنر استاد به كمال نزديك مي شد و او تمامي كارهاي مربوط به كار را خود به تنهايي انجام مي داد.
ادر سال ۱۳۴۲ پس از انجام خدمت سربازی در شركت سهامي فرش شعبه همدان مشغول کار شد كه خود سر آغاز دوره درخشاني از خدمت رساني استاد به هنر- صنعت فرش بود.
ااستاد آسیایی برای کار در بخش رنگرزی شرکت سهامی فرش ایران ملزم به شرکت در آزمونی خاص می شود که مهارت او چشم حاضران در آزمون را خيره مي كند.
در سال ۱۳۴۴ و بعد از گذشت يكسال و نيم كار تمام وقت استاد در قسمت رنگرزخانه، مديريت شعبه همدان با ديدن تلاش بي وقفه و علاقه وافر استاد آسیایی، به او پيشنهاد مي دهد كه به تنهايي مسووليت يكي از پاتيل‌ها را برعهده گيرد كه استاد در جواب ايشان مي گويد با وجود آقايان محتشمي و سرخوش در رنگرزخانه و با توجه به مسئله كسوت و شرط رعايت ادب نمي تواند اين كار را انجام دهد. تا آنکه در سال ۱۳۴۸ استادان وقت رنگرزي شركت «آقايان سرخوش و محتشمي» بازنشسته مي شوند و استاد طبق حكمي به عنوان مسوول رنگرزخانه منصوب مي شود.
در سال ۱۳۴۹ تحت نظر استاد در هر ماه ۴ تا ۵ تن خامه رنگ مي شد كه به تدریج با تلاش استاد آسيايي و خواست مسوولان راندمان كاري به ۱۰ تن در ماه می رسد.
بعد از آن سال‌هاي دور و كار استاد در شركت سهامی فرش ایران، شعبه همدان، وی به عنوان استاد رنگرزي به دانشگاه هنرهاي زيبا تهران مي رود و به دانشجويان به صورت تئوري و عملي فنون رنگرزی را تدريس مي كند.
استاد آسيايي در نخستین دوره برگزاري نمايشگاه بزرگ فرش تهران به عنوان استاد برتر در رنگرزي گياهي و سنتي ايراني انتخاب مي شود و مفتخر به دريافت لوح تقدير از دست وزير بازرگاني مي شود.
او براي كار به كشورهاي چين، آلمان و مالزي دعوت مي شود كه عشق به سرزمين مادري به استاد اجازه نمي دهد كه از وطن خارج شده و فقط به كسب درآمد بينديشد.
استاد پس از سال‌ها كار پر مشقت و سخت از خدمت در شركت سهامي فرش ايران فارغ مي شود و به كارهاي تحقيقي خود مي پردازد.
استاد آسیایی بعد از اين دوره موفق مي شود با رنگ آميزي بيش از ۱۲۰ رنگ در طيف‌هاي كاربردي فرش بافي اصيل ايراني به افتخاري عظيم دست يابد، افتخاري كه در هيچ جا و هيچ نوشته اي درج نشد.
زنده یاد استاد آسيايي تمام تجربيات و اطلاعا تي را كه رنج فراوان در به دست آوردن آن متحمل شده است، به فرزند خود جمشيد آسيايي منقل مي كند تا شرط استمرار و جاودنگي هنر رنگرزي گياهي و سنتي را ادا كرده باشد، كه در حال حاضر فرزند استاد وارث خوبي براي اين گنجينه هنر محسوب مي شود.
گفتنی است در ۱۵ دی‌ماه ۱۳۸۶ در آیین ویژه‌ای که در محل موزه فرش ایران برگزار شد، از استاد آسیایی در کنار دیگر استادان پیشکسوت رنگرزی تقدیر شد.


روحش شاد و یادش گرامی باد

فرش‌بافی دشمن آلزایمر است!

فرنود فغفور مغربی


قالی، خلاصه اندیشه‌ها، رؤیا‌ها و طبیعت چهارفصل این مرز و بوم است. تا قالی، تمام شود، بافنده قالی درد‌ها و شب‌بیداری‌های زیادی را به جان می‌خرد. او هنری خلق می‌کند که نه‌تن‌ها در گذر زمان از رنگ و رو نمی‌افتد بلکه بافته‌اش هرچه بیشتر پا بخورد بر ارزش آن افزوده می‌شود.
در این میان، قصه قالی، با آن رج‌ها و کوک‌های پرشمارش حکایت «هزارویک‌شب» است و از زوایای گوناگون می‌توان به آن پرداخت. شب اول این قصه، ماجرای برپا کردن «دارها» است و در ادامه نوبت به «چله‌کشی» می‌رسد. کاری که دستانی قدرتمند می‌خواهد و «لِم» مخصوصی دارد و مردانه تلقی می‌شود. باید هم‌زمان به فکر طرح، تهیه نخ و ابزار قالی‌بافی بود. سر آخر باید آمیزه‌ای از انتظار و صبر ساخت تا کار پیش رود و آنگاه که قیچی می‌اندازند و ریشه‌ها را از دار می‌برند حیاتِ نوی قالی آغاز می‌شود. ماجرا، اما ادامه دارد و پرداخت قالی در راه است و در ادامه «خان» آخر فرا می‌رسد. خانی که سخت‌ترین شب این داستان است: پیدا کردن مشتری! اینجاست که واسطه‌ها پیدا می‌شوند و قالی را به «ثمن بخس» و «دراهم معدوده» می‌خرند و خستگی بر تن ماه‌ها قالی‌بافی باقی می‌ماند…
سوژه این هفته بانویی قالی‌باف است که هر جا رفته زنان پرده‌نشین را به هنرمندانی چیره‌دست در هنر قالی‌بافی بدل کرده است. او بانویی قالی‌باف و البته مدرس قالی و قالیچه‌بافی است. او چند بانوی محدوده خیابان رسالت شمالی، شهرک مهرگان و… را با هنر قالی‌بافی آشنا کرده است و گفته‌ها و خاطرات بی‌شماری دارد.

دار قالی بر دوش دارم
«فاطمه حاج جمهوری‌زاده متولد در شهرستان کاشمر و این سال‌ها در مشهد ساکن هستم. همسرم ارتشی است و به‌تبع او هر چند سال در جایی سکنی داشتیم، اما هر جا رفتم بساط قالی و قالیچه بافی را علَم کرده و هم خودم به کارم ادامه داده‌ام و هم خانم‌های همسایه و دوست و آشنا را به این کار دعوت کرده‌ام. سه پسر دارم و هر سه کم‌وبیش در کار قالی‌بافی با مادرشان مشارکت دارند. پسر میانی‌ام در مسابقات قالی‌بافی که در مدارس استان برگزار شده است به عنوان نفر نخست انتخاب شده و پسر کوچک‌ترم هم در سه‌ماهه تابستان یک‌میلیون تومان از قالی‌بافی درآمد داشته است و البته به این هنر در کنار فوتبال و دیگر سرگرمی‌ها می‌پردازد. در خانواده‌ای به دنیا آمده‌ام که جملگی بافنده قالی بودند و قالی‌بافی میراثی است از بزرگانمان که برای همه ما به ارث مانده است و من هم هنر قالی‌بافی را از هفت‌سالگی در کنار خانواده‌ام آموختم. هرچند کماکان به این هنر مشغول هستم، اما در دیار خودمان این هنر هر روز کمتر و کم‌فروغ‌تر می‌شود. شاید بتوان گفت از جمله معدود میراث‌داران قالی و قالی‌بافی کاشمر هستم که این کار را در مشهد ادامه می‌دهم. قالی‌باف‌های‌کاشمر عموماً از درآمد ناچیز این کار گله دارند.»

درد‌های قالی‌بافان شیرین است
واضح است که وقتی ساعت‌های طولانی کاری نشسته را انجام دهیم برای اسکلت و ماهیچه‌های فرد مشکلاتی ایجاد می‌شود. چاقی به علت تحرک کم، یکی از آن‌ها و درد‌های استخوانی از دیگر موارد است. بانوی قالی‌باف هم این مسئله را تأیید می‌کند و می‌گوید: «برخلاف آنچه تصور می‌شود چندان دچار ضعف بینایی نمی‌شویم، اما از کمردرد و پادرد چاره‌ای نیست. البته بدن فرد پس از مدتی «آموخته» می‌شود، اما باید در خاطر داشت زن روستایی در کنار قالی‌بافی مسئولیت‌های زیاد دیگری هم دارد که اغلب یدی است و کمبود تحرک را صد برابر جبران می‌کند!»
بانوی قالی‌باف از فواید قالی‌بافی هم می‌گوید: «در کنار عارضه‌هایی که ممکن است طولانی بافتن برای قالی‌باف در پی داشته باشد، اما برای ذهن فرد کمک‌رسان است. محال است که قالی‌باف به «آلزایمر» دچار شود. حتی دست درد و پادرد هم به آن معنا نداریم چراکه قالی‌بافانی که خود از قالی‌دستی استفاده می‌کنند به‌واسطه پشم طبیعی در قالی مبتلا به بیماری‌های قالی کارخانه‌ای نمی‌شوند. ای‌کاش مضرات قالی کارخانه‌ای را دانشگاهیان و اهل پژوهش برای مردم توضیح می‌دادند. به‌عنوان نمونه خاله‌هایم نودساله هستند و سال‌ها قالی بافته‌اند. آن‌ها در کمال هوشمندی زندگی می‌کنند، اما در فامیل خودمان گاهی با پیرمرد‌ها و پیرزن‌هایی در محدوده ۶۰ سال مواجه می‌شویم که مشکلات سالمندی به سراغشان آمده است.»

هنر قالی‌بافی را به خانه‌ها می‌برم
او ادامه می‌دهد: «من باکی ندارم که کار و هنرم را به‌رایگان به دیگران بیاموزم. این‌طور نیست که فکر کنم «دست» بسیار می‌شود و بازار کساد. قالی جای خودش را هم در داخل و هم خارج از کشور بازکرده است و اگر همین تعداد قالی‌باف دو برابر بلکه چند برابر هم شوند باز بازار قالی، اشباع نمی‌شود. چند سال پیش سعی کردم در محدوده منطقه ۳ کارگاه‌های قالی‌بافی راه بیندازم، اما با مشکلاتی مواجه شدم. شاید برای خانواده‌ها پذیرفتنی نبود که دخترشان به خانه‌ای که کارگاه شده است بیاید و ساعت‌ها کار کند! اوایل استقبال شد و در اواخر سست شدند. الان قالی‌بافی در این منطقه به آن سبک که خانه‌ای را تنها برای این کار تجهیز کنم وجود ندارد، اما خانم‌های متعددی هر کدام در خانه به‌تن‌هایی به بافتن قالیچه و تابلو فرش مشغول هستند. در میان شاگردان و قالی‌باف‌هایم دختری بود که مدرک دانشگاهی داشت و می‌گفت کار پیدا نکردم و همین قالی‌بافی می‌تواند جبران همه کسری‌هایم باشد. الان این‌گونه است که برای چند خانم که به‌صورت پیگیر مشغول بافتن قالی، قالیچه و تابلو فرش هستند همه تجهیزات اولیه را تهیه می‌کنم و به خانه‌شان می‌برم و نقشه را تحویل می‌دهم و قراردادی امضا می‌کنیم و مبلغ را هم مشخص کرده و آن‌ها کار را در زمانی معلوم به پایان می‌رسانند و دستمزد می‌گیرند. ۳ بانو در محدوده مهرگان و در منطقه قرقی هم سه بانوی دیگر پس از دریافت آموزش‌ها از من امروزه قالی‌باف شده و ممر درآمدی هرچند نه‌چندان کافی برای خود و خانواده‌شان ایجاد کرده‌اند. در دیگر نقاط شهر هم شاگردانی دارم و مشغول کار هستند.»

مُبلّغ فرش هستم
بانوی مربی هنر فرش‌بافی در کلاس‌هایش پیش از آموزش فرش‌بافی به نکاتی ساده، اما مهم اشاره می‌کند. او افزون بر اینکه دائم بیان می‌کند که قالی‌بافی دشمن آلزایمر است و توجیه علمی هم برای این کار دارد به نکته‌ای اشاره می‌کند که جالب است. او می‌گوید: «اگر بانویی قالی‌بافی بیاموزد می‌تواند در اوقات بیکاری کار کند و در یکی، ۲ سال تمام فرش و قالیچه‌های موردنیاز منزلش را با انگشتان هنرمندش خلق کند. فرش دستی زینتی شناخته شده برای هر خانه ایرانی و هم در حکم انباشت سرمایه است.»
مربی فرش‌بافی می‌گوید: «همه می‌توانند فرش‌بافی یاد بگیرند و از همان هفت سالگی که من شروع به کار کردم، فرش‌بافی را آغاز کنند. تا ۹۰ سالگی هم فرد می‌تواند وارد این کار شود. نهایت ۱۰ تا ۱۲ جلسه آموزشی لازم است تا کار را یاد بگیرند.»
بحث که به اینجا می‌رسد به فرش‌های خانه خانم حاج جمهوری نگاه می‌کنم. انگار ماجرا همان داستان «کوزه‌گر از کوزه شکسته آب می‌خورد» است. می‌گویم: «پس فرش‌های دستی شما کجاست؟» بانو لبخندی می‌زند و در کمال رضایت می‌گوید: «تبدیل به احسن شد!» می‌گویم بیشتر توضیح دهید و می‌گوید: «۱۰ سال قبل چند فرش برای خانه خودم بافتم. به‌طور میانگین هر کدام برایم ۵۰۰ هزار تومان تمام شد و سال قبل هر کدام را به مبلغی در حدود ۱۲ میلیون تومان فروختم. این همه سال از آن استفاده و لذت بردیم و سر آخر مبلغی خوب دریافت کردم و خرج خرید این خانه جدیدمان شد!»

مُزد کم، سود بالا!
بحث که اقتصادی می‌شود گله‌های بانوی فرش‌باف آغاز می‌شود. می‌پرسد: «می‌دانید چرا فرش دستی کم و البته گران است؟» و وقتی با سکوت من مواجه می‌شود خود توضیح می‌دهد: «دلایل مختلفی دارد که شاید مهم‌ترینش میزان دستمزد پایین برای فرش‌بافان است. به‌طور میانگین اگر فردی ۵ ساعت در روز به این هنر بپردازد ماهانه حدود ۷۰۰ هزار تومان عایدی دارد، اما شاید برایتان سخت باشد که باور کنید صادرکنندگان فرش، حاصل هنر ما را مثلاً به ۴ میلیون تومان می‌خرند و به ۱۲ میلیون تومان به مشتری نهایی می‌فروشند! بار‌ها شاهد بودم از همان شهرستان خودمان فرشی را به مبلغ ۱۸ میلیون می‌خرند و در مغازه‌های مشهد به ۳۴ میلیون تومان می‌فروشند. بعضی افراد که این موضوع را می‌دانند به‌صورت شخصی به فرش‌باف‌ها مراجعه می‌کنند و به‌اصطلاح از دست‌اول می‌خرند و هزینه اضافی به فرش‌فروش‌ها نمی‌دهند!»

فرش‌ها با هم متفاوت است
فرش‌ها در بازار متفاوت ارزیابی می‌شوند. عموماً فرش‌ها به نام شهر و محلی که در آن بافته می‌شوند شناخته می‌شوند؛ مثلاً فرش تبریز یا فرش مشهد و فرش نائین. طرح‌ها هم متفاوت است. بانوی هنرمند در این باره می‌گوید: «برای بافنده، طرح‌های مختلف چندان تفاوتی ندارد، اما تفاوت فرش‌ها در ضخامت آن‌ها و به‌اصطلاح تراکم است؛ مثلاً فرش کاشمر تراکمی کمتر و فرش بجستان و گناباد تراکم بیشتری دارد. فرش نائین بسیار ظریف بافته می‌شود و اگر جا‌های دیگر با نخ دولا کار می‌کنند در فرش نائینی با یک‌لایه نخ، فرش‌بافته می‌شود.»

از بیمه خوداشتغالی چه خبر؟
واقعیت این است که زنان فرش‌باف از مهم‌ترین بانوانی هستند که برای خودشان اشتغالی خانگی ایجاد کرده‌اند و بر طبق قانون باید حمایت‌های لازم را دریافت کنند، اما بانوی فرش‌باف مطلبی دیگر می‌گوید: «چند سال قبل دنبال بیمه شدن رفتم تا برای دوران پیری خود دریافتی داشته باشم؛ اما می‌گفتند خبری نیست و به‌اصطلاح بسته شده است! من هم از خیرش گذشتم.»

مشکلات فرش‌بافان گوناگون است
فرش‌بافان مشکلات مختلفی از گرانی نخ و تهیه مواد اولیه تا شیوه فروش در بازار دارند. بانو حاج جمهوری می‌گوید: «شاید اولین مشکل بیشتر فرش‌بافان، مسئله مکانی مناسب برای فرش‌بافی است. الان دار قالی کوچکی در خانه دارم که نمی‌توان فرش ۱۲ متری و بزرگ‌تر از آن را بافت و مجبورم به کار‌های کوچک‌تر بپردازم. برای بافتن فرشی که مساحت ۶ متری دارد لااقل به اتاقی با دیواری به مساحت ۸ مترمربع نیاز است. فرش‌های بزرگ‌تر هم به همین منوال به دیوار‌های بزرگ‌تر که معادل با اتاق و کارگاهی بزرگ‌تر است نیاز دارند. از این‌رو است که معمولاً خانم‌های بافنده در خانه نمی‌توانند سراغ فرش‌های بزرگ بروند و به قالیچه و تابلو فرش بسنده می‌کنند و الان در بازار در این بخش با تولیدات زیادی مواجه هستیم.»
او به دیگر مشکلات فرش‌بافان هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «مواد اولیه فرش‌بافی در شهر به‌سختی تهیه می‌شود. در روستا‌ها و شهر‌های کوچک البته تهیه مواد اولیه راحت‌تر است و فروشنده این مواد بدون دریافت چک و سفته و مبلغ نقدی مواد را در اختیار بافنده قرار می‌دهد و همه‌چیز بر مدار آشنایی می‌گردد، اما در شهر از این خبر‌ها نیست. باید مبلغ را نقدی بدهیم و اگر قرار باشد در پایان کار پرداخت بکنیم با سود زیادی بر اصل مبلغ مواجه می‌شویم که عملاً حاشیه سود بافنده از فرش را از بین می‌برد.»

واسطه‌ها آزاردهنده هستند
مکرر گفته و شنیده شده که در کار‌ها و تجارت‌های مختلف بیشترین سود سهم واسطه‌هاست و کمترین سود به تولیدکننده می‌رسد. خانم فرش‌باف محله ما هم همین موضوع را تأیید می‌کند و می‌گوید: «بیشترین ظلم ممکن را به فرش‌بافان روا می‌دارند. وقتی واسطه به بافنده مراجعه می‌کند قیمت مواد اولیه را حساب می‌کند و متناسب زمانی که صرف بافتن فرش شده است مبلغی ناچیز اضافه می‌کند و خلاص. او همان فرش را دو تا سه برابر در بازار داخلی و خارجی می‌فروشد درحالی‌که کاری انجام نداده و ارزش افزوده‌ای ایجاد نکرده است و همه کار بر عهده بافنده بوده است.»
بحث به اینجا که می‌رسد از خانم حاج جمهوری جملاتی مأیوس‌کننده می‌شنوم. او می‌گوید: «به کسی نمی‌توان توصیه کرد که به بخش بافندگی تابلو فرش یا فرش‌های کوچک بیاید و برای خودش درآمدی داشته باشد. اگر بتوان در بخش فرش تبلیغ کرد و بخواهیم تبلیغ نابه‌جا نکرده باشیم فقط فرش‌های بیشتر از ۶ متری سود دارد؛ آن هم مختصر. فرش‌بافی آن هم در چنین ابعادی هم حوصله می‌خواهد و هم مواد اولیه بالا که معادل با خوابیدن سرمایه برای بافنده است. بافنده‌ای که عموماً توانایی اقتصادی بالا ندارد و نمی‌تواند هزینه‌های اولیه را تأمین کند. این است که اوضاع مناسبی برای فرش و فرش‌بافی وجود ندارد. اگر دولت یا شهرداری حمایت کند می‌توانیم کارگاه‌های زیادی در شهر و همین منطقه ۳ راه بیندازیم و میزان اشتغال را بالا ببریم. دقت کنید، چون اغلب فرش‌بافی کاری زنانه به نظر می‌رسد و خانم‌ها در کارگاه یا خانه‌شان فرش می‌بافند می‌توان از جنبه امنیت اخلاقی هم مطمئن بود و بی‌آنکه مسائل جانبی به وجود آید بانوان شهر و منطقه را توانمند کرد، اما کو گوشی که شنوا باشد و دلی که برای محرومان بسوزد؟»

طرح‌های نو را به بازار می‌آورم
به نظر عموم مردم تفاوت فرش‌ها در نقش‌های آن‌هاست. بعضی فرش‌بافان همان طرح‌هایی را می‌بافند که به‌صورت سنتی شناخته شده است، اما بعضی به ویژه در فرش‌های با ابعاد کوچک دست به خلاقیت می‌زنند. اصولاً داشته‌های بزرگی که به‌عنوان طرح‌های سنتی در حوزه فرش شناخته شده است و بعضاً به ثبت داخلی یا جهانی رسیده محصول نگاه خلاقانه همین زنان و مردان فرش‌باف است. مربی فرش‌بافی منطقه ما در این باره می‌گوید: «من از هر عکسی که خوشم بیاید می‌توانم طرح و الگوی قالی بسازم و آن را به کار گیرم. در بخش تابلوفرش‌ها، اما مسئله جور دیگری است. ما بنا به سفارش اولیه تابلوفرش می‌بافیم.»

کارکرد‌های قالی چندگانه است
اگر تنها نگاهی هنری داشته باشید احتمالاً دلتان نمی‌آید پا روی فرش دستباف بگذارید. زیبایی خیره‌کننده قالی‌هایی که محصول دست‌های زحمت‌کش و هنرمند بافنده است بعضاً آن‌چنان ویژه است که اگر چشمی هوشمند و ذهنی آرام و پژوهشگر داشته باشید می‌توانید در هر بار دیدن به نکته‌ای ظریف و جدید برسید.
بانوی فرش‌باف، اما به‌گونه‌ای دیگر می‌اندیشد و می‌گوید: «فرش برای پاست. فرش‌باف عمرش را پای دار قالی می‌ریزد. به نظر شما ارزش ندارد که از محصولی که عمرمان را پای آن گذاشتیم استفاده نکنیم؟ وقتی فرشی را زیر پا می‌اندازید هم چشم بهره خودش را می‌برد و هم پا روی محصولی مرغوب گذاشته می‌شود.»
بحث که به اینجا می‌رسد بانوی فرش‌باف درباره تفاوت فرش دستی و ماشینی توضیح می‌دهد: «تفاوت این دو نوع فرش از زمین تا آسمان است. فرش ماشینی زورکی است! منشأ برخی از بیماری‌های پوستی و کمردرد‌ها و پادرد‌ها از همین فرش‌های کارخانه‌ای است؛ اما وقتی پشم ماده اصلی فرش می‌شود که معمولاً در قالی دست‌باف به کار می‌رود به علت معتدل بودن میزان رطوبت، برای پا که در حقیقت قلب دوم هر انسانی است مناسب است، اما فرش‌های کارخانه‌ای خشک هستند. وقتی قرار باشد روی فرش ماشینی راه بروم ترجیح می‌دهم دمپایی چرمی پا کنم و پایم را مستقیم روی آن نگذارم. از من می‌پرسند چرا نسل قبلی مخصوصاً آن‌هایی که روستایی بودند کمتر پادرد و کمردرد هستند. جوابش معلوم است، چون از محصولاتی استفاده کردند که پشم داشته و نه اکرولیک. نه‌تن‌ها فرش بلکه روانداز و تشکی که روی آن می‌خوابیدند از جنس پشم بوده است.»

خریداران خارجی بهتر هستند
او می‌گوید: «به جهت محدودیتی که شغل همسرم ایجاد می‌کند چندان نمی‌توانم با خارجی‌ها تماس و فروش داشته باشم، اما یکی دو بار در ترکیه تابلو فرش فروختم. مشتری خارجی نه «دوبله» بلکه «سوبله» از ما فرش می‌خرند! حاج آقایی از ترکیه تابلو فرشی از من خریده بود و یک‌مرتبه تماس گرفت و گفت: «تابلو فرش را بر دیوار نصب کردم و هر بار که به آن نگاه می‌کنم نکته‌ای جدید کشف می‌کنم و درود می‌فرستم به دستان هنرمند شما.» حالا شما مقایسه کنید رفتاری که با فرش‌باف در داخل کشور می‌شود و نوع مواجهه‌ای که مشتری خارجی با ما دارد. البته هر کسی نمی‌تواند فرش به خارج ببرد و اگر نگویم در انحصار عده‌ای خاص است به‌هرحال سرمایه بالا و ارتباطات می‌خواهد که مطمئناً در حد توان فرش‌بافی ساده در فلان روستای دور نیست. ای‌کاش تعاونی‌های فرش‌بافان داشتیم و این کار را آن‌ها انجام می‌دادند. در کار فرش از این «ای‌کاش‌ها» زیاد است!»
او ادامه می‌دهد: «یک بار من و چندین بانوی فرش‌باف دیگر دور هم نشستیم و تصمیم گرفتیم که شرکتی راه بیندازیم و از اعضای خانواده‌مان که می‌توانند در بخش فروش داخلی و خارجی کمک‌رسان باشند، بهره ببریم، اما کار پا نگرفته است، چون هیچ‌کدام از ما سرمایه‌ای که برای شروع کار لازم است نداشته و نداریم. اگر دولت یا شهرداری به ما در بخش مشاوره و بازاریابی و چه سرمایه اولیه کمک کند می‌توانیم خودمان بعد از مدتی مستقل شویم و هم وضع خودمان بهتر شود و برای کشور و شهرمان ارزآوری داشته باشیم. این همان چیزی است که در بخش اقتصاد مقاومتی گفته می‌شود، اما در عمل انجام نمی‌شود.»

حرف آخر: از ماهی‌گیری تا قالی‌بافی!
این بانوی هنرمند در پایان می‌گوید: «حتماً این عبارت مشهور را شنیده‌اید که «اگر می‌خواهی کسی را برای یک روز سیر کنی به او یک ماهی بده، ولی اگر می‌خواهی او را برای همیشه سیر کنی به او ماهی‌گیری بیاموز.»
روزی خانمی به من مراجعه کرد و کمک خواست. به او گفتم نهایت می‌توانم هزار تومان به تو بدهم، اما اگر خواستی برای همیشه سیر باشی و دستت هم پیش کسی دراز نباشد کارت ویزیت من را بگیر! تعجب کرد. به او گفتم فرش‌بافم و می‌توانم به تو فرش‌بافی بیاموزم. او هم آمد و کار را فراگرفت. حالا هنرمندی از هنرمندان قالی‌باف است و بی‌نیاز از کمک و صدقه دیگران روزگار می‌گذراند. همه ۳۰ روز ماه را جدی کار می‌کند و حدود ۲ میلیون تومان درآمد دارد و خانواده‌ای سه‌نفره را در شهرستان راه می‌برد. من هم هر وقت او را می‌بینم، بی‌نهایت خوش‌حال می‌شوم که توانسته‌ام زنی را توانمند کنم. یک خاطره کوچک دیگر هم دارم.۲ خانم از مجموع شاگردانم که در همین محدوده منطقه ۳ فعال هستند برایم تعریف می‌کردند که برای روزی ۳۰ تومان مجبور بودند از اول صبح تا عصر به زمین‌های کشاورزی حاشیه شهر بروند و کار سخت داشته باشند. آن‌ها می‌گفتند دائم دعا می‌کردیم که باران نیاید تا بتوانیم برای کار زراعی برویم. حالا با مزدی کمتر در خانه خودمان در کنار فرزندانمان کار می‌کنیم. هم هوای خانه را داریم و هم کار می‌کنیم.»

آیین تودیع محسن شفیقی معاون اداری مالی شرکت سهامی فرش ایران

معاون اداری مالی شرکت تودیع شد

به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران عصر روز سه شنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۸ طی آیینی از محسن شفیقی معاون سابق اداری مالی شرکت سهامی فرش ایران تقدیر و قدردانی شد.
در این نشست مجید محمدپناه مدیر عامل شرکت در جمع معاونان، مدیران و کارمندان شرکت ضمن تقدیر از فعالیت‌های آقای شفیقی لوح یادبودی به ایشان تقدیم کردند. محمدپناه همچنین گزارشی از فعالیت‌های شرکت در ابعاد مختلف، تولید تا فروش نیز ارائه کرد. در ادامه کوروش ذاکری فرد معاون تولید و عضو هیئت مدیره و پویان ملکی سرپرست معاونت بازرگانی شرکت سهامی فرش ایران از زحمات آقای شفیقی در مدت همکاری ایشون در سمت معاون اداری مالی شرکت تقدیر و قدردانی کردند. همچنین برخی دیگر از همکاران آقای شفیقی در این نشست از ایشان قدردانی کردند.
در نهایت محسن شفیقی از همکاران خود در معاونت اداری مالی تشکر کرد و برای آنان آرزوی موفقیت کرد.
همچنین در این نشست که بیش از یک ساعت به طول انجامید، مهدی جمشیدی به عنوان معاون مدیر بازرگانی و دکتر سیدمحمدمهدی میرزاامینی به عنوان مدیر روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران معرفی شدند.
پایان بخش این نشست صحبت‌ها و درخواست‌های مستقیم کارکنان با مدیر عامل شرکت سهامی فرش ایران بود.
گفتنی است محسن شفیقی در حال حاضر به عنوان رییس شعبه اراک شرکت سهامی فرش ایران مشغول فعالیت هستند.


فروشگاه کرمان آغاز به کار کرد

به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران در راستای اهداف شرکت و توزیع گسترده فرش دستباف در نقاط مختلف کشور فروشگاه شرکت سهامی فرش ایران همزمان با آغاز هفته وحدت در کرمان شروع به کار کرد. این فروشگاه در نشانی کرمان، بلوارجمهوری اسلامی، بعد از چهار راه فرهنگیان روبروی هتل پارس شنبه تا پنجشنبه از ساعت ۸:۴۵ تا ۱۹:۳۰ و جمعه‌ها از ساعت ۹:۱۵ تا ۱۷:۰۰ پذیرای علاقمندان است.
گفتنی است این فروشگاه همچون سایر فروشگاه های شرکت سهامی فرش ایران خدماتی چون تخفیف خرید نقدی، فروش اقساطی ۱۲ و ۱۵ ماهه و فروش ویژه فرش دستباف در فراخوان های مختلف را ارائه می کند.
برای کسب اطلاعات بیشتر با تلفن ۰۳۴۳۲۱۲۶۸۹۲ تماس بگیرید.

فروشگاه قائم مقام شروع به کار کرد

به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران دومین فروشگاه شرکت در تهران به بهره برداری رسید. شرکت سهامی فرش ایران در جهت پیشبرد اهداف توزیع محصولات خود در تهران و سایر شهرهای ایران قصد دارد با افتتاح فروشگاه های جدید مسیر دسترسی به فرش دستباف را با بهترین کیفیت و بدون هیچ واسطه ای برای هموطنان عزیز و فرش دوستان کوتاه کند. فروشگاه قائم مقام با مدیریت آقای منصور رسولی با همراهی کارشناسان فروش مجرب در نشانی تهران، خیابان قائم مقام فراهانی حد فاصل خیابان مطهری و بهشتی نبش کوچه چهارم، پلاک ۱۴۳شنبه تا پنجشنبه از ساعت ۸:۴۵ تا ۱۹:۳۰ و جمعه‌ها از ساعت ۹:۱۵ تا ۱۷:۰۰ پذیرای علاقمندان به فرش است.


برای راهنمایی و کسب اطلاعات بیشتر با تلفن ۰۲۱۴۲۵۸۴۶۵۰ تماس بگیرید.

آیین تجلیل از مفاخر فرش ایران برگزار شد

سه پژوهشگر و محقق در زمینه فرش دستباف در مراسم تجلیل از مفاخر فرش ایران تجلیل شدند.
به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران به نقل از خبرنگار صدا و سیما، مدیر گروه پژوهشی هنر‌های سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: در سال‌های اخیر مباحث علمی در فرش اهمیت بیشتری پیدا کرده و اگر فعالیت‌هایی که در عرصه فرهنگ، تاریخ و هنر ایران صورت می‌گیرد از طریق علمی مورد نقد و بررسی و تحلیل قرار نگیرد به خوبی استمرار پیدا نخواهد کرد.
سید عبدالمجید شریف زاده افزود: به همین دلیل از سه نفر پیشکسوت، محقق و پژوهشگر فرش با همت مرکز ملی فرش ایران و پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و پژوهشکده سنتی تجلیل شد.
شریف زاده افزود: خانم شیرین صوراسرافیل یکی از پیشکسوتانی است که بیش از ده جلد کتاب در حوزه‌های مختلف برای معرفی فرش ایران چاپ کرده است که برای همه پژوهشگران و دانشجویان قابل بهره برداری است.
وی گفت: استاد محسن محسنی نیز یکی دیگر از پیشکسوتانی است که مباحث علمی را وارد صنعت فرش کرده است و استاد احمد دانشگر نیز تدوین کننده دایره المعارف فرش ایران است که بیش از ۲۰ سال در مناطق مختلف کشور با تحقیق و پژوهش اصطلاحات فرش را جمع آوری کرد و در ۴ جلد کتاب آن را منتشر و در اختیار علاقمندان قرار داد.
وی افزود: قبل از اینکه ایران را با نفت بشناسند با فرش می‌شناختند و از سه هزار سال قبل از میلاد، فرش در ایران نام و نشانی داشته و هنرمندان بسیاری فعالیت‌های مستمری در این زمینه داشتند که بازار‌های جهانی از دسترنج آن‌ها پر شد و نمونه‌های تاریخی بسیاری در موزه‌های جهان از فرش ایران و هنرمندان ایرانی نگهداری می‌شود.


اظهارات محسن محسنی پژوهشگر صنعت فرش
در مراسم تجلیل از مفاخر فرش ایران نخست محسن محسنی یکی از افراد مورد تجلیل این مراسم، اظهار داشت: پیش از جهانگیر شدن نام ایران، نام فرش ایرانی سرآمد بود، همواره در این مسیر با درد و غم قالیبافان و فرشبافان ایرانی آشنا بوده‌ام.
وی ادامه داد: از عشایر بداهه‌آفرین باید تشکر کرد که شاهکارهایی بی‌بدیع را ایجاد می‌کنند،سابقه پنج هزار ساله فرش ایرانی مرهون چنین افرادی است.
محسنی با اشاره به قدمت بالای بسیاری از فرش‌های ایرانی گفت: عامل آن رنگ‌هایی است که از دل طبیعت ایجاد می‌شوند، رنگ‌هایی که از تمامی عناصر طبیعی ایجاد می‌شود.
این پژوهشگر حوزه صنعت فرش ادامه داد: شاهکارهای صنعت فرش غیرقابل تعریف‌اند افراد بسیاری نیز در این حوزه عمر خود را گذاشته‌اند، امیدوارم در چنین همایش‌هایی بزرگان بیشتری از صنعت فرش دعوت کنند. محسنی با اشاره به گره‌های فرش که در زبان‌های گوناگون با یکدیگر متفاوت‌اند، بیان کرد: به تمامی گستردنی‌ها فرش می‌گویند که به خوبی استاد دانشگر در تمامی این سال‌ها در سراسر ایران این اسامی گوناگون را جمع‌آوری کردند.

اظهارات شیرین صوراسرافیل
سپس شیرین صوراسرافیل که پژوهشگر و پیشکسوت این صنعت است، پیرامون تلاش‌های خود در حوزه فرش، اظهار داشت:
برای پژوهش‌های خود زحمت بسیاری بدون هیچ‌گونه امکانات و حمایتی کشیده‌ام، کار پژوهش کار دشواری است همچنین دانشگاه‌ها نیز در زمینه پژوهش، باید دانشجویانی پژوهشگر تعلیم دهد.
وی در ادامه درخصوص فرش ایرانی گفت: لازم است هویت هر فرش شناسایی شود هر فرشی را نمی‌توان فرش ایرانی گفت، این شناسایی مستلزم کوشش است.
این پژوهشگر حوزه فرش گفت: فرش ایرانی زمانی واقعیت خواهد یافت که حمایت همه‌جانبه برای پژوهش آن صورت گیرد ، مشکلات پژوهش نیز کم نیستند از جمله مشکلات اجتماعی که برای بسیاری از پژوهشگران اتفاق می‌افتد.
صوراسرافیل در پایان اظهار داشت: فرش‌های ارزنده باقی‌مانده از گذشته‌گانمان حاصل شناخت درست بافندگان آن است همین باعث می‌شود امروزه فرش ایرانی زیر پای رئیس‌جمهوران سایر کشورها نیز باشد، امیدوارم اکنون نیز با تعلیم دانشجو پژوهشگر و شناخت از هویت فرش ایرانی شاهد رشد روز افزون این صنعت باشیم.

اظهارات احمددانشگر
احمددانشگر در مراسم تجلیل از مفاخر فرش ایران ، اظهار داشت: در سال‌های پژوهش خود فرش‌بافان جوانی را دیدم که از دردهای بسیاری رنج می‌بردند، تصمیم گرفتم برای رفع ناراحتی‌های بافندگان تصمیم گرفتم دو برنامه اجرا کنم که برنامه مدت‌دار من حاصل آن کتاب‌هایم بود اما برنامه فوری‌ام در زمان جوانی‌ام این بود که آموزش استفاده از دارهای ایستاده بود.
وی افزود: این دارهای ایستاده در آن زمان مورد استقبال آنها قرار گرفت که کمک میکرد تا درد کمتری پس از کار داشته باشند.
این پژوهشگر صنعت فرش در پایان، اظهار داشت: متاسفانه پس از رفتن من از گنبد استفاده از این دارهای ایستاده نیز پایان یافت، آن زمان متوجه شدم با سنت‌های نمی‌توان مبارزه کرد و نباید به فکر تغییر سنت‌های اقوام بود.
احمد دانشگر نیز در مراسم با بیان این مطلب که نخستین و مهم‌ترین کار علمی کمک‌کننده برای ورود به دانش فرش‌بافی به میدان سایر علوم این است که کلیه مفاهیم این هنر –صنعت بر طبق روش‌های علمی تعریف شوند و این ظرایف تعریف شده نشانه‌گذاری ،طبقه‌بندی و ثبت شود.


به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران به نقل از خبرگزاری صنایع، در پایان این مراسم به شیرین صور اسرافیل، محسن محسنی، احمد دانشگر به پاس سال‌های فعالیت تحقیقی و پژوهشی در فرش دستباف کشور تندیس و لوح یادبود اهدا شد.