فرح‌ناز رافع رییس مرکز ملی فرش شد

وزیر صنعت، معدن و تجارت در حکمی «فرح‌ناز رافع» را به عنوان رییس جدید مرکز ملی فرش ایران منصوب کرد. فرح‌ناز رافع که در کارنامه خود ریاست سازمان داوطلبان هلال احمر و دبیر ستاد اقتصاد مقاومتی وزارت صمت را دارد کارشناسی عمران، کارشناسی ارشد مديريت ادارى مالى و دانشجوى دكتراى ادبيات عرب است.

صبح روز دوشنبه ۹ دی‌ماه ۱۳۹۸ آیین تودیع و معارفه رئیس مرکز ملی فرش ایران با حضور عباس قبادی معاون امور بازرگانی داخلی وزارت صمت، زندی رئیس مرکز اصناف و بازرگانان ایران و معاونان مرکز ملی فرش برگزار شد. در این جلسه ابتدا معاونان مرکز ملی فرش، گزارشی از روند عملکرد این مرکز ارائه دادند. در ادامه قبادی ضمن تشکر از­ فرشته دستپاک با ذکر سوابق اجرایی و مدیریتی فرح‌ناز رافع، آرزوی موفقیت برای ایشان در سِمت جدیدشان داشت.

فرح‌ناز رافع در برنامه خود تقویت مارکتینگ در حوزه فرش، تقویت صادرات فرش ایران، ارائه راه کارهای صادرات فرش با وجود تحریم ها، اشتغال زایی حرفه ای در حوزه فرش و ایجاد انقلاب صنعتی در حوزه فرش در کشور را بیان کرده است. او معتقد است هر ایرانی می تواند با سرمایه ۵ میلیون تومانی و آموزش صحیح یک قالیباف شود به شرط آنکه بازار فروش فرش دستباف در کشور و جهان درست باشد.

رافع که در حال حاضر دانشجوی دکترای ادبیات عرب است در سوابقش آمده او قالیبافی هم می‌داند و دوره‌ای هم به عنوان مربی طراحی و قالیبافی در برخی روستاهای شمال کشور فعال بوده است. وی پیش از این گزینه ریاست سازمان بهزیستی کشور نیز بود. این بانوی خرمشهری هم اکنون ۵۵ ساله و همسر جانباز و مادر ۲ فرزند است.

رضا رحمانی در حکم انتصاب رییس جدید مرکز ملی فرش ایران آورده است:

با عنایت به جایگاه والای فرش دستباف ایرانی به عنوان میراث فرهنگی و هنری انتظار دارم با برنامه ریزی، اقدامات جدی و موثر و نظارت صحیح نسبت به حفظ و اعتلای این جایگاه همراه با توسعه کمی و کیفی، بیش از پیش اهتمام نمایید.

گفتنی است فرح‌ناز رافع هفتمین رییس مرکز ملی فرش ایران است که پیش از او فرشته دستپاک از خرداد ماه ۱۳۹۷ به مدت یک سال و ۷ ماه ریاست مرکز ملی فرش را عهده دار بود.


سوابق مدیریتی و علمی فرح‌ناز رافع به شرح زیر است:

  • دبير ستاد اقتصاد مقاومتى
  • مشاور جمعیت هلال احمر کشور
  • رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر کشور
  • عضو شورای شهر خرمشهر
  • مدرس دانشگاه

بیستمین جلسه حراج سال ۱۳۹۸

کارآفرینی از جنس فرش دستباف

به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران به نقل از فارس، خانم سوره شکوهی ۳۸ ساله یکی از کارآفرینان حوزه فرش است که از سال ۱۳۸۵ با تاسیس یک کارگاه فرشبافی در اردبیل کار خود را در زمینه تولید فرش آغاز کرده است. شکوهی علیرغم اینکه تحصیلات دانشگاهی مرتبط با فرش و فرشبافی نداشته، اما به دلیل علاقه‌مندی به فرش و فرشبافی و ادامه کار در این حوزه، پس از مدتی تصمیم می‌گیرد تا در یکی از شاخه‌های رشته فرش‌ تحصیل کند و علیرغم داشتن مدرک کارشناسی ارشد شیمی آلی اقدام به تحصیل در رشته فرش گرایش رنگرزی می‌کند و با آشنا شدن به طراحی فرش گام‌های محکم‌تری را در مسیر فرش‌بافی و اشتغال‌زایی در این حوزه بر‌‌می دارد، به طوری که امروز با داشتن ۱۱ کارگاه فرش‌بافی برای ۶۰۰ نفر اشتغال ایجاد کرده است.
به گفته شکوهی اکثر بافندگانی که در کارگاه‌های فرش وی کار می‌کنند، جزء افراد طبقه پایین جامعه به لحاظ اقتصادی هستند و اغلب این بافندگان را بانوان بدسرپرست و بی‌سرپرست تشکیل می‌دهند که هیچ منبع درآمدی به غیر از بافندگی فرش ندارند. در ادامه گفت‌وگویی با سوره شکوهی این کارآفرین نمونه انجام شده که در این گفت‌وگو با زوایای مختلف زندگی و کار این کارآفرین برتر آشنا می‌شوید.


خانم شکوهی فعالیت در حوزه فرش را چگونه و از چه زمانی و با چه انگیزه‌ای آغاز کردید؟

فعالیت خود را در زمینه فرش‌بافی از سال ۱۳۸۵ و زمانی که دانشجو بودم، آغاز کردم. ورودم به حوزه فرش بیشتر به یک اتفاق شبیه بود؛ مسجدی در محله‌مان ساخته شده بود که هنوز فرش‌های مورد نیاز برای آن تهیه نشده بود، بنابراین تصمیم گرفتم که با ایجاد یک کارگاه فرش‌بافی و کمک گرفتن از بافندگان برای آن مسجد فرش ببافم که متاسفانه با پیشنهادم از سوی هیات امنای مسجد موافقت نشد و در این زمینه به هدفم نرسیدم.
اما این انگیزه بعدها در ذهنم بسط و گسترش بیشتری یافت و تصمیم گرفتم یک کارگاه فرش‌بافی تاسیس کنم، با مشقت و سختی فراوان کارگاهی تاسیس کردم و آگهی استخدام بافنده فرش را دادم و در ابتدای کار ۴۰ بافنده فرش را استخدام کردم.
راستش وقتی آن دوران را به خاطر می‌آورم، خودم هم خنده‌ام می‌گیرد که با چه امیدی ۴۰ نفر بافنده استخدام کردم، در حالی که اصلا سررشته‌ای از فرش بافی نداشتم و حتی یک گره فرش هم بلد نبودم که بزنم.
در کارگاه مذکور فرش طرح ماهی، که یکی از طرح‌های شناخته شده و معروف فرش اردبیل است را با کمک بافندگان می‌بافتیم و پس از اتمام آن مشتری پیدا می‌شد و فرش را می‌فروختم. در ۲ سال اول هم تنها ۴ جفت فرش بافته شد. البته این را هم بگویم که دستمزد بافندگان کارگاه در چند ماه ابتدایی از محل دیگری تامین می‌شد.

از محل دیگری دستمزد را تامین می‌کردید؟ از کجا و چگونه؟

یکی از اقوام کارگاه تولید کیف و کفش داشت، بنابراین در جنب کارگاه مغازه‌ای اجاره کردیم و درآمد حاصل از فروش آن مغازه را به دستمزد بافندگان اختصاص می‌دادیم.

اشاره کردید که وقتی کارگاه فرشبافی تاسیس کردید، حتی بلد نبودید که یک گره قالی بزنید، پس چگونه این کار را انجام دادید؟ رشته تحصیلی شما چیست؟ بدون هیچ تجربه‌ای چگونه در این کار موفق و به یک کارآفرین تبدیل شدید؟

بله در زمینه فرش‌بافی و اقتصاد فرش، اصلا تخصص نداشتم، زیرا رشته تحصیلی من در دانشگاه شیمی آلی بود و در این رشته هم تا مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کرده‌ام و در آن زمان که کارم را در زمینه فرشبافی آغاز کردم، دانشجوی همین رشته بودم. وقتی هم کار در زمینه تولید فرش را آغاز کردم سررشته‌ای از این حرفه نداشتم، اما بعدها و بر حسب نیاز در رشته فرش؛ گرایش رنگرزی تحصیل کردم و حتی طراحی فرش آموختم. در مجموع کارم را با توکل به خدا آغاز و پیش بردم و سعی کردم با حوصله و آرامش این مسیر را طی کنم.

چگونه بدون اینکه سفارش بگیرید اقدام به تولید فرش می‌کردید؟ نگرانی نداشتید که فرش تولیدی به فروش نرسد و سرمایه‌تان از بین برود؟

خیر، آن زمان فرش ارزان بود و برای مصرف داخلی هم تقریبا مشتری داشت ضمن اینکه میزان تولیدمان آن قدر زیاد نبود که فرش‌های تولیدی روی دستمان بماند. همان طور که گفتم فرش ۶ متری ماهی اردبیل را می‌بافتیم و خوشبختانه مشتری آن هم پیدا می‌شد. البته گاهی مجبور می‌شدم که فرش‌ها را در انبار نگهداری کنیم تا برای آن مشتری پیدا شود، اما بالاخره مشتری پیدا می‌شد و فرش‌های بافته شده به فروش می‌رفت.

آیا خانواده با کار شما موافق بود و از شما حمایت می‌کرد؟

خانواده مخالفت خاصی نداشت، اما وقتی با برخی سختی‌ها در کار مواجه می‌شدم به من می‌گفتند، این همه درس خواند‌ه‌ای که فرشباف شوی؟.

منابع مالی تاسیس کارگاه را از کجا تامین کردید؟

علیرغم تلاش‌های فراوانی که در ابتدای کار انجام دادم، متاسفانه نتوانستم از بانک تسهیلاتی بگیرم. زیرا سخت‌گیری برای اختصاص وام به بانوان سخت بود و ضمانت‌های سختگیرانه‌ای را از ما می‌خواستند، اما با اندوخته بسیار اندکی که داشتم کارگاه را راه‌اندازی کردم، ضمن اینکه هزینه اجاره یک کارگاه در روستا هم چندان بالا نبود. اما در سال ۸۸ بالاخره پس از تلاش‌های فراوان موفق شدم که تنها ۵ میلیون تومان تسهیلات از بانک بگیرم.

آن مبلغ وام را اختصاص دادم به اجاره یک زمین برای کشت گندم و خرید بذر و کود و غیره که حاصل آن کشت و کار سود ۱۸ میلیون تومانی شد که این پول در ادامه مسیر فرش‌بافی و توسعه کارگاه‌ها بسیار به من کمک کرد. کم کم در روستاهای اطراف شهرمان اردبیل کارگاه فرش‌بافی تاسیس کردم و میزان سفارشات حتی سفارش از تبریز افزایش یافت، ضمن اینکه یک مشتری خارجی پیدا کردم و خلاصه اینکه کارگاه فرش بافی رونق خوبی پیدا کرد.

شما ۵ سال پیاپی به عنوان کارآفرین برتر معرفی شده‌اید. تاکنون برای چند نفر اشتغال ایجاد کرده‌اید؟

در حال حاضر ۱۱ کارگاه فرش بافی دارم و بیش از ۶۰۰ نفر بافنده در این کارگاه‌ها مشغول کار هستند، بنابراین برای ۶۰۰ نفر به صورت مستقیم اشتغال ایجاد کرده‌ام، البته اگر اشتغال غیر مستقیم را هم در نظر بگیرم قطعا تعداد بیشتری از محل این کارگاه‌های فرشبافی مشغول به کار هستند.

بافندگان خانم هستند یا آقا چه درصدی از بافندگان کارگاه‌های شما را بانوان تشکیل می‌دهند؟

۹۵ درصد بافندگان خانم هستند، اغلب این بانوان افرادی بدسرپرست یا بی سرپرست هستند که تنها منبع تامین درآمد خانواده هستند و از طریق کار در کارگاه‌های فرش‌بافی هزینه‌های خود و خانواده‌شان را تامین می‌کنند.

دستمزد هر بافنده به طور متوسط چقدر است؟

دستمزدها بستگی به میزان بافت فرش توسط هر بافنده فرق می‌کند، قطعا هر فردی که زمان بیشتری را اختصاص دهد، درآمد بیشتری هم خواهد داشت. اما بطور معمول بافندگان بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان در هر ماه درآمد دارند و اگر فردی فرش بیشتری ببافد، تا یک میلیون تومان هم می‌تواند درآمد کسب کند. البته برخی از بافندگان ما درآمدی تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هم دارند که این افراد اغلب روزانه بین ۷ تا ۸ ساعت کار می‌کنند.

زمانی که کار خود را ۱۳ سال پیش شروع کردید، فکر می‌کردید که روزی به عنوان کارآفرین نمونه معرفی شوید؟

قبل از کار بافندگی فرش ۷ یا ۸ کار را شروع و رها کردم. به عنوان مثال مدتی دبیر بودم، اما این کار با علایق من تطابق نداشت و بنابراین آن را رها کرم. در زمینه برپایی نمایشگاه‌های دفاع مقدس و طراحی این قبیل نمایشگاه‌ها هم فعالیت داشتم، حتی بسیاری از کلاس‌های مربوط به صنایع دستی را گذرانده‌ام و پس از یادگیری در این زمینه آموزش داده‌ام اما کار در حوزه فرش من را به صورت کامل راضی کرد و به همین دلیل با علاقه در این بخش ادامه فعالیت دادم. انگیزه اصلی من در این کار، ایجاد اشتغال است و در کارم دائما به این فکر می‌کنم که سود بیشتری به بافنده‌ها برسانم.

راستش الان حتی اگر بخواهم هم نمی‌توانم کارم را رها کنم زیرا اغلب بافندگانی که در کارگاه‌های من کار می‌کنند، تنها منبع درآمدشان و تامین هزینه‌های زندگی خانوارشان از این محل است، بنابراین هیچ گاه نمی‌توانم به تعطیلی‌کارگاه‌هایم فکر کنم.

عوامل موفقیت شما چه بوده است؟

مهمترین عوامل در موفقیت من اول توکل به خدای متعال و دوم پشتکار بوده است. کارم را در شرایطی آغاز کردم که حتی یک میلیون تومان هم پول نداشتم، اما بعد از شروع کار هم خودم و هم دوستانم در زمینه فرش تحصیل کردیم و در مجموع جمع ما یک جمع فرش دوست است.

مشتری خارجی هم دارید؟ منظورم این است که محصولات تولیدی کارگاه شما به خارج از ایران صادر می‌شود؟

تا چند سال پیش به صورت فله‌ای فرش می‌بافتیم و آن را در انبار نگهداری می‌کردیم تا اینکه مشتری پیدا شود و آن را خریداری کند. البته این نوع تولید و فرش با مشکلاتی مواجه بود، به طوری که تا زمان پیدا شدن مشتری، نقدینگی بلوکه می‌شد، اما در سال‌های اخیر مشتری خارجی پیدا کردیم و از ایتالیا و باکو هم مشتری داریم که سفارش می‌دهند و ما هم سفارشات آن‌ها را تهیه و در ایران فرش‌ها را به آنها تحویل می‌دهیم.

چه توصیه‌ای برای افرادی که تمایل دارند کار شما را انجام دهند دارید؟

در هر کاری توکل به خدا اساسی‌ترین رمز موفقیت است، اما به هر حال هیچ کاری بدون ریسک شدنی نیست و من این تجربه را در شروع کارم داشتم، اما با گذر از این مرحله اکنون در وضعیت ثبات و آرامش قرار دارم. توصیه‌ام به جوانان این است که هیچ کاری را تنها با اتکا به پشتوانه مالی آغاز نکنند، بلکه در هر کاری باید در ابتدا تحقیق کرد و بازار را به خوبی شناخت و اطلاعات را به دست آورد. همچنین باید در زمینه طرح و نقشه و اینکه چه طرح‌هایی در کدام شهرها مشتری بیشتر دارد، اطلاعات کسب کنند و به گونه‌ای عمل نکنند که اندک سرمایه خود را از دست بدهند و ناامید شوند.

برای برپا کردن یک دار قالی ۶ متری چقدر سرمایه نیاز است؟

با سرمایه ۴ تا ۵ میلیون تومانی می‌توان یک دار قالی ۶ متری را برپا کرد، اما در مجموع توصیه من به افراد این است که همه سرمایه خود را به یکباره در یک کار وارد نکنند. در ابتدا هر کاری را با سرمایه اندک شروع کنند و در صورت موفقیت هزینه‌ بیشتری صرف آن اشتغال کنند.

مهمترین مشکل شما در حوزه فرش چیست؟

بیمه مشکل عمده فرشبافان است، متاسفانه در سال‌های اخیر اتفاقات خوبی در این زمینه رقم نخورده، ضمن اینکه با ارائه گزارش‌های بازرسان بیمه تعداد زیادی از فرشبافان قطع شده است.

چگونه؟

تعدادی از فرشبافان در منازل خود کار می‌کنند، بنابراین ممکن است در حین بازرسی بازرسان در منزل حضور نداشته باشند و یا میزان فرشی که بافته‌اند کمتر از میزان توقع بازرسان باشند، بنابراین با یک بازرسی ممکن است بیمه بافنده قطع شود و این اتفاق هم افتاده است.

البته در زمینه تامین مواد اولیه هم مشکلاتی وجود دارد، به طوری که ابریشم وارداتی از چین بسیار گران شده و قیمت هر کیلوگرم نخ ابریشم به یک میلیون و سیصد هزار تومان رسیده است. البته برای تامین مواد اولیه درجه یک هم مشکلاتی وجود دارد، زیرا اغلب این مواد وارداتی است و تامین آن کمی سخت است.

معمولا دست‌اندرکاران حوزه فرش می‌گویند که بخش عمده مواد اولیه فرش از داخل تامین می‌شود، پس چگونه است که شما می‌فرمایید برای تامین مواد اولیه مشکل دارید؟

بله مواد اولیه فرش در داخل تامین می‌شود، اما ابریشم از چین وارد می‌شود و مواد اولیه برای تهیه نخ درجه یک یعنی پشم مرینوس وارداتی است.

برنامه آتی شما چیست؟

امسال تفاهم‌نامه‌ای را با استانداری اردبیل در جهت اشتغال‌زایی امضا کرده‌ام و براساس آن تلاش می‌کنم، مقرر شده که میزان اشتغال را در زمینه فرش به هزار نفر افزایش دهم که اگر این اتفاق بیفتد، تبلیغات را برای فروش فرش به خارج از کشور بیشتر می‌کنیم.

از فرش تا نیما

به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران مجله کارپت پلاس (ماهنامه اینترنتی فرش دستباف) در شماره پنجم خود گفت و گو مفصلی با پیشکسوت شرکت سهامی فرش ایران استاد محسن محسنی انجام داده است که در ادامه شرح این گفت و گو را می‌خوانید. شماره ۵ مجله اینترنتی کارپت پلاس دی‌ماه ۱۳۹۸ در ۵۳ صفحه به سردبیری مریم طاهری تفرشی تهیه و منتشر شده است.


لطفا بیوگرافی از خودتان بفرمائید
در هفتم خرداد سال ۱۳۱۰ در رستم رود از توابع شهرستان نور استان مازندران بدنیا آمدم و تا سال ۱۳۳۰ در همان منطقه بودم و پس از آن برای ادامه تحصیل به تهران مهاجرت کردم . و چون مشــمول سربازی بودم در اداره پلیس گمرک کشــور به عنوان سرباز وظیفه در یگان پزشکی مشــغول شدم و سربازی را می گذاندم و چون کارم اداری بود بعداز ظهرها از ساعت ۷ به بعد به آموزشگاه شبانه می رفتم و توانستم در عرض مدت ۲ سال بصورت فشرده دیپلم خود را بگیرم و در سال ۱۳۳۳ در شرکت سهامی فرش ایران در امور اداری استخدام شدم و در سال۱۳۳۴ با دخترخاله خود ازدواج کردم و بدلیل علاقه فراوان به ادبیات مشغول خواندن دیپلم ادبی شــدم و آن را نیز کسب کردم و پس از مدتی وارد دانشگاه شدم و در رشته ادبيات فارسي از دانشگاه علامه طباطبايي لیسانس خود را گرفتم و قصد ادامه تحصیل تا مقطع دکترا را نیز داشتم اما متاسفانه بدلیل شرایط شغلی و خانواده و در ضمن بیماری پدر باعث شد که فرصتی برای اینکار بدست نیاورم. اما همواره پژوهش و مطالعات خود را در رشته فرش داشتم و توانستم متخصص در فرش دستبافت ايران شوم.

در حین تحصیل در شــرکت ســهامی فرش ایران بطور مستمر در قسمتهای مختلف از جمله اداری و دفتری، مالی و حسابداری و بازرگانی فعالیت داشتم تا زمانی که به عنوان مدیر شعبه به آبادان رفتم و مدت ۷ سال در آبادان مدیریت شعبه را داشتم و در آنجا نمایشگاه فرش در سال ۱۳۴۵ در سالن پذیرایی شرکت نفت آبادان را برگزار کردم. در همان سال‌ها نمایشگاه فرش بزرگی در نیویورک در سالن پان آمریکن برای شناخت بیشتر فرش در امریکا و برای خرید و فروش و مبادلات با شــرکت سهامی فرش برقرار کردم.
در سال ۱۳۵۱ تصمیم به جمع آوری طرح‌ها و فرش های ایران گرفته شــد که پس از فعالیت فراوان برای عکس برداری از فرش ها و نوشــتن مشخصات درست از آنها دو جلد کتاب نفیس شاهکار فرش ایران را در اسفند ماه ۱۳۵۱ انتشار دادیم که این مجموعه بسیار نفیس هنوز هم در شرکت فرش ایران موجود است و حاوی صدها مجموعه از عکس و مشخصات فرشهای شرکت فرش از تمامی مناطق ایران می باشد.

در باره شرکت سهامی فرش ایران بفرمائید.
قبل از تاسیس شرکت سهامی فرش، تولید کنندگان شهرستانی و بازاریان بودند که تولیدات فرش را بعهده داشــتند و بدلیل شــکوفایی هنر فرش در دوران صفویه و قاجاریه توجه کمپانی‌های خارجی به کالاهای ایرای از جمله فرش دســتباف جذب شد و بازرگانان خارجی و کمپانی ها مثل زیگلر که از ترکیه وارد تبریز شدندو سپس دامنه قعالیت را از تبریز به سنندج و بیجارو همدان و ســلطان آباد اراک توسعه دادند و دیگر کمپانی هند شرقی در منطقه شرق ایران در شهرهای یزد و کرمان، خراسان و بیرجند و در کرمان به عنوان دفتر مرکزی شــروع به تولید و صادرات کردند.
در سال ۱۳۱۴ به حکم رضا شاه تاسیس یک شرکت سهامی از طرف وزارتخانه صادر شــد و شرکت فرش با سهم ۵۱ درصد دولتی و ۴۹ درصد خصوصی تاســیس گردید قرار بر این شد که شــرکت‌های خارجی از این کار خلع بشــوند و برای اینکه این شرکت‌ها را مرخص کنند همه املاک آن‌ها را خریداری کردند. همه این شرکت‌ها در بیشتر شهرها در تهران، کرمان، کاشان، مشهد، تبریز، اصفهان، اراک شعبه داشــتند و چون آن‌ها را خلع کرده بودند باید پول آنها را می‌دادند و قرار شد که شرکت فرش تعهد کند که ظرف ۱۰ سال تسویه کند و تا سال ۱۳۲۵ با دادن فرش تسویه حســاب کرد و دو سه تا از مدیران اصلی بی طرف غیر انگلیسی و غیر روسی کمپانی‌های خارجی را نگه داشت. یکی از آن‌ها که منطقه کرمان، کاشــان و استان مرکزی را اداره می‌کرد تیمو یاناکی بود که فردی یونانی بود که آنچنان بومی شــد که یک عروس ایرانی از خانواده عامری‌ها گرفت برای پسرش به نام رژر که پســرش نیز تا آخر عمر در ایران و در ارتباط با تولید فرش بود و در همینجا فوت کرد. یکی دیگر از مدیران روبرت ســیمون بود که مدیریت همدان و غرب ایران را در فرش اداره می‌کرد. در تاریخ سوم شهریور ۱۳۲۰ زمانی که ارتش متفقین به ایران هجوم آوردند و چون فرانسوی بود لباس افسران ارتش را پوشید و به ارتش پیوست. اتفاقاً سال‌ها بعد در سال ۱۳۵۱ که من مدیریت بازرگانی شــرکت سهامی فرش ایران را داشتم همین آقای سیمون برای خرید چند فرش به من مراجعت کردند و چندین فرش خریداری کردند و به فرانسه بردند.

چه سالی شما مدیریت کرمان را داشتید ؟
من از ســال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ مدیر شعبه کرمان بودم و اصلا خودم شعبه کرمان را بدین صورت درست کردم. کارگاه متمرکز با حدود ۴۰-۵۰ کارگر زدم و دو تا سالن بزرگ در زمین بزرگی در مساحت ۳۵۰۰ متر که در اختیار داشــتم زدم. برای رنگرزی کارگاه درست کردم و جایی برای روشن کردن کوره های رنگرزی درست کردم چون بصورت ابتدایی در یک چاله مانندی در زیر زمین درست کرده بودند که کارگر مجبور می شد در داخل یک چاله بایستد و گازوئیل را در داخل کوره بریزد و همین باعث می شد که کارگران دست و صورتشان بســوزد و صدمه فراوانی به این کارگران وارد می شد. با احداث یک ســوله در داخل زمین و لوله کشی بر روی زمین از طریق لوله گازوئیل داخل منبع شود و کوره داغ گردد. تمامی کارگران ار جمله تمامی قالیبافان را بیمه کردم و شخصاً کسی بودم که بیمه قالیبافان را پیشنهاد و بعد از تصویب اجرا نمودم. با توجه به مخالفت تمامی تولید کنندگان دیگر که گفتند من توقع قالیبافان را زیاد کردم و دیگر برای آنها کار نمی کردند و همگی دوست داشتند به کارگاه شرکت فرش بیایند.

فرش کرمان چه ویژگی هایی داشت؟
قبل از اینکه من به آنجا بروم فرش کرمان دچار تقلب بود و جفتی بافی می کردند که وقتی می گفتند ۸۰ جفت کرمان یعنی ۴۰ رج تبریز. ویژگی فرش کرمان تعداد بســیار زیاد رنگ بود در صورتیکه در کاشان سه یا چهار رنگ اصلی استفاده می‌کردند و چند رنگ هم فرعی بود. در اصفهان رنگ های سبز و آبی و الماسی زیاد بکار برده می‌شود. تبریز از چند درجه سبز اســتفاده می‌کنند از یشمی سیر تا سبز ساقه چناری و مشهد هم درشت‌باف بود و از لاکی و سرمه ای بیشتر استفاده می‌کرد. اما در کرمان و تبریز در فرش‌های ریزباف تعداد بالای رنگ بسیار مطرح بود. در کرمان از انواع رنگ‌های زرد طلایی و انواع بنفش ها و صورتی های تیره و روشن و انواع سبزهای تیره و روشن استفاده می کنند و معمولا دارای طرح‌های بسیار شلوغ و ریز می‌باشد.

آیا شما در منطقه با روش جفتی بافی مخالف بودید؟
بله من جفتی بافی را ممنوع کردم و هرکسی که تقلب بافی می کرد اخراج می کردم و بدلیل تعداد زیاد قالیباف در منطقه برای اســتخدام اســتادکاران استانداردی در نظر داشتم و این استاندارد را به استانداری دادم و همه کارگران باید یک توصیه نامه از اســتادان داشــتند تا من استخدامشان می‌کردم بدین وســیله زبده‌ترین طراحان و نقاشان و بافندگان و استاد کاران را در مجموعه شرکت فرش جمع کرده بودم. و در عوض بهترین امکانات را در اختیار کارگران قرار دادم.

مهد کودک و شیرخوارگاه برای مادران و نوزادانشان در همان مجموعه درست کردم. سرویس حمام و دستشویی های جداگانه برای خانمها و آقایان درست کردم و بافندگان بعد از اتمام کار حمام می‌کردند و به خانه‌هایشان می‌رفتند. غذا خوری جداگانه برای صرف نهار. بچه های زیر ۱۲ ســال را به‌ کار نمی‌گرفتم و آن‌ها را روانه مدرسه کردم و در عوض مقدار کار آنها را محاسبه می‌کردم و به پدر و مادر آنها که در کارگاه بودند نقشه‌های پر تر و سنگین تر و ریزباف‌تر می‌دادم که با در آمدی بالاتر جبران کار نکردن کودکانشان بشود زیرا در آن منطقه بسیار رایج بود که دختران از ۴-۵ سالگی در کارگاه‌های بافت در کنار مادرانشان قالی می‌بافتند و این تاســف بار بود. بیمه هم که جز اصلی شرایط استخدام آن‌ها بود و به همین علت از آن‌ها می‌خواســتم که هیچ‌گونه تقلبی در کار نداشته باشند و کار مرغوب ارائه شود و بهترین فرش‌ها با زیباترین طرح‌ها در منطقه کرمان و راور و رفسنجان و جوپار مربوط به شرکت فرش بود.

چرا قالی کرمان اینقدر پر نقش است آیا قصه ای دارد؟
در کرمان دو دسته فرش می‌بافند. یک‌دسته امریکایی‌باف بود و تولید انبوه می‌کرد که بهترین مشتری‌های آن همان امریکایی‌ها بودند که البته در دوره من نداشتیم ولی قبل از من تولیدات امریکایی پسند با ۵ تا رنگ ملایم و آرام جزو تولیدات منطقه بود. مثلا اصلا زمینه سرمه‌ای نداشت و زمینه‌های کرم روشن و آبی روشن، سبز روشن، صورتی روشن و لاکی روشن بود. و چند تا رنگ فرعی روشن هم با رج درشت و ریشه های بلند و سریع التولید می‌زدند.

بهترین بافت فرش‌ها مربوط به کدام منطقه بود؟
یک مدیری در منطقه رفسنجان بود که نامش را فراموش کردم و زیر نظر من کار می‌کرد من بهترین نـخ و رنگ و طرح را برایش تهیه می‌کردم و او هم بهترین فرش‌ها را می‌بافت و به مرکز می‌فرستاد البته نه تنها رفســنجان، حتی منطقه زابل، قزوین و غیره را من طرح‌هایش را تهیه و ارســال می کردم. شعبه قزوین در سال ۱۳۲۷ تعطیل شده بود و ما نقشه‌هایش را از بازار پیدا کردیم و نقشه‌ها را احیا و باز بافی کردیم و می فرســتادیم زابل و به علت وفور قالی باف در منطقه محروم زابل فرش‌های بسیار نفیسی بافته می‌شد که هنوز هم فرش‌های نقش قزوین زابل باف شــرکت فرش جزو فرش‌های بسیار خوب می‌باشد.
زمانی بهترین صادرات را فرشهای شرکت داشت. شهرستان بم بافت نداشت. اما راور که کاملا مستقل بود و سنگین ترین نقشه را راور می بافت و بیشتر نقش های آن درختی بود که شلوغ ترین نقشه ها بود. و بسیار ریز باف بود. که البته نقش های شلوغی که به کرمان نســبت داده می شو و پر نقش و با تعداد بالایی رنگ بافته می شود در اصل مربوط به منطقه راور می باشد.

آیا فرش کرمان با این بافت زیبا و طرح های شلوغ جزو فرش های نفیس است و فروش خوبی دارد؟
ســه بار کشور امریکا باعث شــد که فرش کرمان زمین بخورد. یکبــار در جنگ جهانی اول بو که کرمان به‌دلیل تعداد بافنده بالا و تحت ریاســت کمپانی های خارجی تولیدات انبوهی داشت که بصورت عمده ســفارش داده می شدکه مثلا فلان نقشه را ۱۰۰ عدد ببافند و معمولا فرشــهای کرمان بزرگ پارچه بود در اندازه‌های ۹ متری به بــالا تا ۴۸ متری هم می بافتند و کناره های ۵ متری به بالا داشتند هم به دلیل نوع زندگی مردم کرمان بود که دارای خانه های بزرگ بودند و هم سفارشات خارجی هم به همین ترتیب بود و سرعت بافنده ها هم بدلیل جفتی بافی بسیار بالا بود.
این فرش‌های بافته شده در زمان جنگ داخل کشور ماند و امریکا چون داخل جنگ بود آنها را خریداری نکرد و باز در جنگ جهانی دوم که بین این دو جنگ ۱۰ سال بود و سفارشات را کنسل کرده بودند فرش کرمان بسیار دچار رکود شده بود. و این فرشهای بافته شــده در کرمان ماند تا انگلیسی‌ها آمدند و به قیمت بسیار پایین خریداری کردند و خودشان به نام فرش‌های روس و قفقاز فرستادند امریکا و بدلیل اینکه امریکا با ایران چندین بار قطع رابطه کرده بود این ماجرا چندین بار اتفاق افتاد و چون طرح و رنگ کرمان بیشتر امریکایی پسند بود ضربه بسیاری بر فرش کرمان زد.

استاندارد ترین فرش مربوط به کجاست؟
مربوط به فرش کاشان است. چون وقتی به پشت فرش کاشان نگاه می کنی گره هایــش یک مربع کامل است که یعنی یک چله می کشند باریکتر از تار و پود و به همان باریکی چله خامه ای که گره می زنند به همراه پودی که زده می شود بر روی هم به اندازه همان چله است به خاطر همین مربع کامل ایجاد می شود. آوازه قالی کاشــان به بافندگان توانا و خوش ذوق آن ارتباط دارد که نســل به نسل هنر خود را منتقل کرده اند و کاشــان می تواند فرش‌های اصیل تر و بهتر و زیباتر تولید کند که در ظاهر زیبایی فرش تبریز ولی اســتحکام و مقاومت فرش کاشــان را داشــته باشد کاشان تنها شهری اســت که از رنگ های گیاهی بومی، ســنتی و طبیعی در رنگرزی فرش استفاده می کنند.
کلا رنگرزی از جمله صنایع دستی مرتبط با قالیبافی کاشان است که قدمت آن با صنایع نساجی یکسان بوده است و بایستی تلاش شود که از این میراث گرانبها که در انزوای خانه ها در شرف انهدام است محافظت و احیا شود

آیا به همین دلیل شما فرش کاشان را بعنوان اصالت فرش فارسی به یونسکو معرفی کردید و ماجرای آن چه بود؟
بله، فرشــبافی کاشــان هم دارای فرش عشایری و هم فرش شهری باف است که فرشهای میمه و جوشقان نمونه های فرش عشــایری کاشان هستند. از نظر تاریخی کاسیان یا کاشی ها توانســتند در تاریخ کهن خود با فلاحت و صناعت بر طبیعت پیروز شــوند و ادامــه این تــوان را در بعدهای متفاوتی می توان مشاهده نمود. یکی از موارد مهم توان کاشی ها درفرش بافی ست. این مهم که در دوره صفویه با حمایت پادشــاهان در همزمانــی با اروپا و رونق ماشــینهای نســاجی و چیت و فاســتونی آغازشد. در تطابق با رنسانس غرب در ایران انواع هنرها به حرکت در آمد تــا دوره ی قاجاریه آثار نیک و بد آنها وجود داشت و با طلوع دوباره صنایع در معماری و نســاجی و ابریشــم شناســی و عملیات ابریشــم، دولاتابی و چندلاتابی و گلابتــون و مفتول های طلا به کار برده می شــد خاص مردم کاشــان بود. اول قرن دهم که رنســانس ایران آغاز شد نقش اول را کاشانی ها داشتند و قالی شاه عباسی، اولین قالی شاه عباسی اصیل اهدا به حرم امام رضا با گل‌های شاه عباسی درشت محصول کار کاشانی هاست.
اهمیت قالی کاشان در دوره های متفاوت پیوســته ماندگار بوده است و مهارت های بافتن قالی که جز میراث ناملموس این دیار کهن بوده وقتی نظام شهری بافی در زمان صفویه متداول شد نه اینکه اصلا نبود بلکه در زمان ســلجوقیان بوده اما کمال نیافته بود. نمونه آن در موزه متروپولیتن هســت که نقشه اسلیمی زمان ســلجوقی که در نقشه بافت نشان می دهد که این نقش اسلیمی به آن سبک شهر بافی امروزی نبود البته نباید هم باشــه چرا که قالیباف امروز آنقدر مهــارت دارد که بدون اینکه نقشــه را بشناسد که چی هست با هر رنگی که در چهار خانه نقشه می بیند آن را می بافند و بالا می رود و اگر نقشه را هم قطعه قطعه به او بدهند تا نیمه فرش را با مهارت هم می بافد اما شــاید متوجه نقشه اصلی فرش نشود.

کاشان اولین شهری بودکه شهری بافی در آن رایج شد البته بعد از اصفهان و بدلیل همان استاندارهای بافتی که داشت هم چله کشی منظم داشت و هم بافت دو پوده ای که داشت و بافت مربعی شــکل درستی می کرد باعث میشد که بافت مرتبی داشته باشــد و در ضمن یکی دیگر از مزایای بافت کاشان چله های بهم پیوسته پایین فرش است که باعث دوام چله های فرش می شود و با نظام شهری بافی که اجرا شد توانسته استاندارترین بافت فارسی‌باف را داشته باشد و با همکاری سازمان میراث فرهنگی، و تلاش‌هایی که بهمراه فرش‌شناسان داشــتم توانستیم فرش کاشان را به عنوان ســمبول شهری‌بافی فرش ایران و میراث معنوی بشری توسط دفتر یونسکو در پاریس به سال ۲۰۱۰ میلادی به ثبت جهانی برسانیم که رسماً اعلام شد و متعاقب آن کمیسیون ملی یونسکو هم در ایران از بنده در موزه فرش ایران تجلیل کردند. و از طرف برخی از سازمانها و ادارات شهرستان و دانشگاه کاشان از تلاش های اینجانب برای ثبت مهارت های ســنتی بافت فرش کاشان در یونسکو در محل دانشگاه مراسم تقدیری بعمل آوردند که از توجه مردم هنر دوست و فرهنگی کاشان بسیار سپاسگزارم.

استاد شما یک نمایشگاه اختصاصی طرح فرش در تاریخ دوم آذر تا بیست و چهارم آبان سال هشتاد و هفت داشتید چه شد که تصمیم به برگزاری چنین نمایشگاه بزرگ و منحصر به فردی را انجام دادید؟
من عضو هيئت علمي گنجينه‌هاي از ياد رفته در فرهنگستان هنر ايران و عضو شوراي تخصصي و ارزشيابي هنرمندان در سازمان گردشگري كشور هستم و فرهنگستان هنر در زمانی که آقای موسوی مدیریت آن را بر عهده داشتند می‌خواستند از من تجلیلی انجام دهند و من مخالفت کردم و گفتم اگر قرار است یک جلسه ای بگیرید و عده ای بیایند و دست و کف بزنند و یک لوح وتندیس به من داده شود و این بشود تقدیر من، راضی به این نیستم زیرا این طراحان و نقاشان هستند که زحمات بسیار می کشند و کارهای آنها در وادی فروش فرش گم می شــود و هیج جا نامی از آنها نمی شود. و گفتند که پس چکار کنیم و من پیشنهاد دادم برای حفظ آثار این عزیزان و برای نشان دادن طرح‌های نفیس فرش که در بعضی خانه ها و حجره ها بایگانی شده و برای تشویق دانشــجویان فرش یک نمایشگاهی از آثار داشــته باشیم و در موزه هنرهای معاصر به مدت ۲۰ روز به نمایش قرار بدهیم تا مردم بیشتر این هنرمندان را بشناسند و با موافقت آقای موسوی اینکار برگزار گردید و مدیریت هم بعهده اینجانب قرار گرفت و در اولین اقدام فراخوانی جهت پذیرفتن نقشه های فرش به تمامی اســتانها دادم و از آنجاییکه در مقاطع مختلف مسولیت داشتم،خوشبختانه شناخته شده بودم و تمامی افراد با اطمینان کامل نقشه هایشان را برایمان فرستادند و در فرهنگستان فرش به همراهی هیئتی از کارشناسان و طراحان فرش نقشه ها را بررسی و انتخاب کردیم که تعداد بیشمار طرح فرش را انتخاب کردیم و در نمایشگاه بمدت ۲۰ روز به بازدید همگانی گذاردیم.

در همان فرهنگستان هنر با مساعدت چند سازمان دیگر به پاس این خدمات و اینکه من در پاسداشــت و مانایی هنر طرح و نقش فرش اصیل و ســنتی ایران فعالیت و تلاش داشــته ام، مراسم بزرگداشت را اینچنین همراه با طرح‌های زیبای طراحان و نقاشــان فرش از تاریــخ ۱۳۸۷/۹/۲ تا ۱۳۸۷/۹/۲۴ در محل موزه هنرهای معاصر بر پا کردند که بنا به درخواســت خودم و اجرای چنین نمایشگاه گروهی بهترین بزرگداشتی که از هنر و هنرمندان می شد بود. این مراسم در پایان با اختتامیه نمایشگاه طرح و نقش فرش در موزه هنرهای معاصر که با حضور مدیر کل هنرهای تجســمی، دبیر فرهنگستان هنر و نیز رئیس گروه‌های هنرهای ســنتی و دبیر نمایشگاه و انجمن نوری‌های مقیم مرکز و نیز جمعی از هنرمندان و علاقه مندان به هنر فرش برگزار شد و در پایان این مراســم لوح ســپاس فرهنگستان هنر با خط استاد امیرخانی رئیس انجمن خوشنویســان ایران و تذهیب اســتاد دکتر ســعید آبادی و امضاء مهندس میرحسین موســوی و نیز اهداء شانه بلورین از سوی انجمن پژوهشگران و هنرمندان فرش دستباف ایران به اینجانب اعطا شد و من از این قدردانی آنها بسیار سپاسگزارم.

استاد گویا کتابی از زندگی شما نیز از سوی پژوهشکده فرهنگستان هنر انتشار یافت قضیه آن چگونه بود؟
کتاب نقش بند خیال زندگینامه من است که بخشی از مقالات و سخنرانی‌ها و نیز اشعار و دل سروده‌های اینجانب در آن گنجانده شده که به همت سرکار خانم اکرم عزیز طائمه، همسر مرحوم درودچی تدوین و از سوی پژوهشکده فرهنگستان هنر منتشر شده است. مجموعه مقالات من پیش از این در فصل‌نامه هنر پو و مجله نقش و فرش به چاپ رسیده بود و مجموعه سخنرانی‌ها با موضوعات مبتلا‌به در هنر فرش و طرح و نقش در سازمان میراث فرهنگی، دانشــگاه کاشان و نیز در دومین نمایشگاه آثار پیشکسوتان هنر سنتی ایران ارائه شده.

شنیدیم که شما در انتقال کالبد نیما شاعر نامدار و پدر شعر نو از تهران به یوش فعالیت و همکاری داشتید ممکن است بگویید چگونه این اتفاق افتاد؟
بله بیاد دارم که حدود ۴-۵ سالی بعد از اینکه من به تهران آمده بودم در صبــح چهاردهم دی ماه ۱۳۳۸ ،در یکی از رواق‌های مسجد قائم، پیکر نیما یوشیج را در میان یک قالیچه گذاشته بودند و پیکر نیما یوشــیج را بستگان و دوستدارانش از مسجد قائم درخیابان سعدی شمالی (تهران) به امامزاده عبدالله بدرقه کردند. در میان کسانی که برای تشییع پیکر نیما یوشیج آمده بودند منتخب الملوک اســفندیاری (دختر عموی نیما و همسر ابوالحسن صبا)، خلیل ملکی، جلال آل احمد، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج (سایه)، نصرت رحمان، سیروس طاهباز و احمدرضا احمدی بودند.
عظام الدوله آشتیانی (شوهر خواهر نیما) می گفت که انجمن ادبی ایران تصمیم گرفته پیکر نیمــا را در تپه ی «زرده بند» نزدیکی لشکرک که برای مهندس سلطانی است، به خاک بسپارد و پیروان مکتب نیما، آرامگاه زیبایی برای او خواهند ساخت و تا پایان یافتن ســاختمان آرامگاه، پیکر نیما به عنوان امانت در امامزاده عبدالله نگهداری خواهد شد. که این چنین نشد و پیکر نیما یوشیج را تنها در امامزاده عبدالله (شهر ری) به خاک سپردند.
و بالاخره در شهریور ۱۳۷۲ گروه (بررسی فرهنگ سرزمین نور)، ســتادی به نام «انتقال کالبد نیما به یوش» را برپا کرد. این ستاد که به ریاست سرهنگ علی پاشا نوری اسفندیاری (از عموزادگان زنده یاد نیما یوشیج) و جانشینی شادروان تیمسار اسدالله روئین‌فر بود که گروهی بودند از حاج مسیح اسفندیاری، طبیب زاده نوری، جعفر محدث، حمزه رفیعی، محمد اســفندیاری، بهادر اسفندیاری، امیرعباس ملک محمدی نوری، رمضان جمشیدی (امینی) و اینجانب که به عنوان دبیر ســتاد انتخاب شده بودم و مقرر شــده بود که پیکر نیما در زمینی که اکنون، ساختمان مخابرات یوش در آن است، خاکسپاری شود که با چاره جویی ستاد، نتیجه بر آن شد که برای پاسداشت خانه ی پدری نیما، کالبد نیما در حیاطش به خاک سپرده شود و بالاخره در تاریخ ۲۵ شهریور ماه مراسمی در تالار رودکی برگزار گردید و من هم در آن مراســم سخنرانی درباره این شاعر بزرگ که به کماندار کوهستان لقب گرفت داشتم و بالاخره در ۲۶ شهریور پیکرش در میان دستان دوستدارانش در خانه پدریش به آرامش ابدی رسید.

چگونگی همکاری خودتان را در تصحیح دانشنامه فرش ایران بفرمایید.
دانشــنامه به تالیف آقای احمد دانشــگر با تلاشی حدود ۲۰ ســال انجام پذیرفته بود و یک کتاب حــدد ۸ جلدی بود و با اصطلاحات مختلف در فرش که به تصحیح و تنقیح نیاز داشت و آقای دانشــگر این مجموعه ارزشمند را به مرکز ملی فرش ایــران برای چاپ بردند و آنها هم نظر دادند که جلســه ای به مدیریت اینجانب تشکیل شــود و من هم بدلیل داشتن یک فرهنگ نامه تخصصی فرش در ایران قبول کردم و مجمعی از کارشناســان دیگر اعم از آقای اله داد و آقای عابد و خود آقای دانشگر نشکیل دادم و به مدت طولانی این جلسات ادامه داشت تا توانســتیم مجموعه چهار جلدی از این دانشنامه ارائه دهیم که با سرمایه مرکز ملی فرش ایران دو جلد آن در قطع بزرگ انتشار یافت و بعد از چندین سال در زمان مدیریت جناب آقای کارگر در مرکز ملی فرش ایران این مجموعه در قطع وزیری و در ۴ جلدی انتشار و در نمایشگاه فرش ایران رونمایی گردید.

و سخن آخر و اینکه چه توصیه ای برای خانواده فرش دارید؟
فرش دستباف ایران یکی از آیینه های تمام نمای هنرهای سنتی و صناعی ایران زمین است که تمامی جلوه های ذوق، علاقه، احساس، عاطفه، ادراک و عشق انسان شرقی را در خود جمع کرده. با زبانی که ترنم موسیقی حیات و هستی را فراســوی دیدمان به گوش جانمان می‌پوشاند و در نهایت خاموشی با صدهزار زبا ن تصویری، اشاراتی عشق آمیز و نوایی شــور انگیز حرف دل آفرینندگان خویش را به سودای دل و عمق وجود مخاطب خود منتقل می‌کند.

به ویژه اگر مخاطبی که اندکی اهلیت داشــته باشــد و با این هنر و اصحاب آن در مراحــل گوناگون طــی طریــق کــرده محشور باشد، درفضاهایی متنوع و عطر آگین: از عملیات تبدیلی مواد اولیه، تولید قالی و حــرص و جوش و درد دل هنرمندان مولد آن را لمس کند، پای پاتیل رنگرزها ساعت‌ها چون شاگردی مستمع آزاد بایستد، از محضر طراحان و نقاشان فرش و ذوق‌آزمایی هایشان کسب فیض بصری و جدلی کند، در شست و شــو و عملیات نهایی و تکمیلی، مرمت و قالی پردازی و قالی آرایــی حضور یابد و بالاخره تعامل و تقابل بازار وجنب و جوش و رقابت بازاریان را شــاهد باشد و ترفندهای تلمیح آمیز آن را درک کند و غبار این متاع قدسی را چون تربتی مطهر ببلعد از یک ســو و از سوی دیگر پیرانه سر در محافل دانشگاهیان و اهالی درس و مشق، فرش مشق کند.

با دانشجویان خوش ذوق و پرسشــگر حریص در درس گفتاری مشترک داشته باشد، ساعت‌ها با پژوهشگران و کارشناسان و به اصطلاح تئوری پردازان حشر و نشر داشته و سر انجام با دستی لرزان در قلم، زبانی الکن در سخن و دلی شکسته در نهاد به انزوای خستگی خویش خزیده شاهد و ناظر بی مهری های دولت مردان و دولت مندان باشد که هم با بوق و کَرنا سنگ این برگ زرین هویت ملی را به گزاف بر سینه زده و تضاهر به تعصب و غیرت تولیدات ملی غیر وابســته را به زبان داشته ولی در عمل شاهد مرگ یکی از بزرگترین نهادهای ملی فرش باشد که می توانست امروز با یک قرن تجربه تلخ و شیرین در عرصه مدیریت از سوی دولت بزرگترین و قوی ترین پشتوانه و پشتیبان فرش باشد که تحت عنوان خصوصی ســازی در معرض معامله یا احیانا زبانم لال مصالحه قرارگیرد. که عنوان و کســوت و “برند” تجاریش به میلیاردها می ارزد و چون مادری سالخورده و پدری پشت خمیده در گوشــه ای افکنده و مواریث آن به کیسه فرزند خواندگان آینده فرو ریزد، مواریث معنوی که با خون جگر فراهم آمده باشد. امروز برای فرش دستباف ایران چه مانده است و برای تولیدات ملی و خودگردانی همچون فرش دســتباف که از وسایل و ا بزار و مواد و طرح و نقش هنرمند و صنعتگر و کارشناس و متخصص و رنگرز و مرمــت کار با تمامی فوت و فن های موجود هیچ گونه نیازی به واردات و تفرعن وارداتی و تکبر و تبختر خارجیان و بیگانگان استعمارچی و استعمرارگر ندارد چه مانده است؟
چنین رشته مســتقلی که تامین کننده میلیون ها فرصت شغلی نیروبر – نه سرمایه بر- باشد و بهترین جاذبه مکمل درآمد در روستاها، عشایر، شهرستان‌ها و استان ها محســوب می شود چرا باید در بوته اجمال و نسیان قرار گیرد؟ آیا نیروی مولد دیگری که جداً قادر به عرضه اندام در برابر مصرف کنندگان داخلی و خارجی باشــد جز در فرش دستباف داریم؟
این مطالب از یک پیرمردِ صاحب درد یا جدی گرفته می شود یا به هذیان دوران سالخوردگی تعبیر خواهد شد. در هر صورت من آنچه شرط بالغ است با تو می‌گویم، تو خواه از ســخنم پند گیر خواه ملال. من نه طرفی خواهم بست نه چشمداشتی دارم.


سالها طی شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست


تولید فرش دستباف، کمتر از تولید نفت در کشور نیست

به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران به نقل از کالاخبر، محمدرضا پورابراهیمی در جمع هنرمندان و صنعتگران فرش دستباف استان کرمان در جشنوراه فرش راور عنوان کرد: شوک ارزی اخیر تبعات سنگینی را برای کشور ایجاد کرد که از پیامدهای آن، آثار تورمی بود اما در کنار آن مزیت‌هایی در اقتصاد ایران اتفاق افتاد که از ظرفیت کاهش ارزش پول ملی می‌شود به عنوان نقطه اتکا برای صادرات محصولات داخلی استفاده کرد.

وی با بیان اینکه این ظرفیت هم اکنون برای صنعت فرش دستباف کشور و استان کرمان فراهم است که جهش بزرگی در حوزه صادرات داشته باشیم افزود: صنعت فرش دستباف رویکرد هنری دارد و امروز می‌تواند بهترین درآمد را داشته باشد. ورود ستاد عتبات برای تولید فرش‌های حرم مطهر ائمه اطهار (ع) در کربلا و نجف، شروعی برای رونق این حوزه بود.

پورابراهیمی تصریح کرد: ما اکنون توسعه کمی را در صنعت فرش شهرستان‌های راور و کرمان شاهدیم اما باید توسعه کیفی به مفهومی که حلقه های نیازمان در شهرستان راور را بتوانیم تکمیل کنیم، مدنظر قرار گیرد.

نماینده مردم کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مرکز ملی فرش که حمایت از این صنعت را به عهده دارد، باید توسعه فعالیت‌های بخش قبل از تولید فرش شامل مواد اولیه را در راور به عنوان پایلوت اصلی مدنظر قرار دهدادامه داد: این شکل فعالیت می‌تواند در قالب تعاونی‌‌ها باشد که برای تامین مالی آن‌ها هم کمک می‌کنیم، ضمن اینکه اثر مثبتی در فرآیند تولید فرش دارد و کیفیت بالا، کاهش هزینه‌های تولید و اشتغال را به همراه خواهد داشت.

وی راه اندازی نمایشگاه دائمی عرضه محصولات فرش راور را در این شهرستان خواستار شد و گفت: شهرستان راور مسیر عبور زائران امام رضا (ع) است و وجود این نمایشگاه بهانه ‌ای برای بازدید از این نمایشگاه می‌شود. پورابراهیمی خاطرنشان کرد: این نمایشگاه می‌تواند در مسیر اصلی جاده راور به مشهد راه اندازی شود، زمین آن موجود است و اگر تولید کننده‌های فرش به صورت جمعی و یا فردی می‌توانند مبنا قرار گیرد و فرش با کیفیت بالا به مردم عرضه شود.

نماینده مردم کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی عرضه فرش در بورس کالا را لازم دانست و اظهار کرد: خیلی از تولیدکنندگان فرش ما به بازار دسترسی لازم را ندارند، عرضه فرش در بازار فرعی بورس اکنون امکان پذیر است و می‌توانیم قیمت‌های تعادلی و ارتباط آن را به حوزه تجارتی ایجاد کنیم.

وی از احتمال حضور رئیس سازمان تامین اجتماعی در استان کرمان خبر داد و بیان کرد: از توافق‌های ما با سازمان تامین اجتماعی افزایش تعداد تحت پوشش برای قالیبافان خواهد بود. حدود ۲ میلیون نفر در صنعت قالیبافی کشور کار می کنند که استان کرمان ۲۰۰ هزار نفر در این حوزه فعالیت دارند و این امر شرایطی را ایجاد می‌کند که بتوانیم اقتصادمان را از نفت جدا کنیم.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه خلق اثر هنری فرش دستباف، کمتر از استخراج و تولید نفت و زغال‌سنگ و سنگ آهن در کشور نیست گفت: کار دانشگاهی نیز در حوزه فرش در شهرستان راور آغاز شده و به شکل تخصصی نیز در این حوزه وارد شده ایم.

سرپرست شعبه نایین منصوب شد

به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران با حکم مجید محمدپناه مدیرعامل شرکت آقای صمد سربی زاده به عنوان سرپرست شعبه نائین منصوب شد. همچنین از جناب آقاي محسن دادوند برای فعالیتشان در این مدت و مدیریت شعبه نایین تشكر و قدرداني شد.

صمد سربی زاده از همکاران شرکت سهامی فرش ایران هستند که سال‌ها در شعبه نائین به عنوان بازررس فنی شعبه مشغول فعالیت بودند. در حکم آقای سربی زاده آمده است:

جناب آقاي صمد سربی زاده

با سلام

با توجه به پيشنهاد معاونت محترم توليد و با عنايت به تلاش و كوشش جنابعالي به موجب اين ابلاغ به عنوان سرپرست اداره فرش نائين منصوب مي گرديد تا برابر ضوابط و مقررات در راستاي اهداف عالي شركت نسبت به انجام امورات محوله اهتمام ورزيد. اميد است با استعانت ازخداوند متعال درانجام امور محوله موفق و پيروز باشيد. ضمنا طي صورت مجلسي نسبت به تحويل و تحول ابواب جمعي آن اداره با آقاي محسن دادوند اقدام و يك نسخه از آن را مركز ارسال نمائيد.

 

مجيد محمدپناه
مدير عامل

نوزدهمین جلسه حراج سال ۱۳۹۸

چگونه فرش را تا بزنیم و یا انبار کنیم؟

ضرورت نگهداری از فرش دستباف

فرش‌های دستباف به دلیل ارزش بالاتر، ترمیم سخت‌تر و بافت مشکل‌تر نیاز به مراقبت‌های بیشتری دارند. بافندگان احساس، هنر، مهارت و نبوغ خود را در تاروپود فرش‌های دستباف می‌بافند و به این فرش ها معنا و ظرافت می‌بخشند. همین هنری که در فرش‌های دستباف موج می‌زند، شما را وا می‌دارد که در مراقبت از آنها بیشتر بکوشید و درباره‌ی نحوه صحیح تا کردن فرش و مراقبت از آن آگاهی کامل را کسب نمایید. این صنایع‌دستی والا و ارزشمند که خانه‌ها را سرشار از انرژی، هنر و جذابیت می‌کند، نیاز به مراقبت و رسیدگی نیز دارد.
نحوه صحیح تا کردن فرش مانع از آسیب رساندن به تاروپود فرش می‌شود. جمع‌کردن و تا زدن فرش به شکلی اشتباه تاروپود فرش شما را خواهد شکست و دیگر هرگز به شکل اولیه در نخواهد آمد. شاید ویدیوهای زیادی از نحوه صحیح تا کردن فرش دیده باشید یا با افراد متخصص درباره انبار کردن فرش مشورت کرده باشید اما ما نکات جامعی را درباره‌ی نحوه صحیح تا کردن و انبار کردن فرش ارائه می‌دهیم که به کمک آن‌ها فرش‌های ارزشمند شما بدون کمترین آسیب برای مدت‌های طولانی نگهداری خواهد شد.

چرا و چگونه فرش را تا کنیم؟

فرش های دستباف را برای حمل در چمدان و … باید به شکلی صحیح تا کنیم تا فرش، به کمترین حجم ممکن درآید. در واقع تا زدن فرش راهکاری موقت است و معمولا برای حمل و نقل فرش پیشنهاد می‌شود که نیاز داریم حجم کمتری داشته باشد. لذا برای نگهداری طولاتی مدت تا زدن فرش پیشنهاد نمی‌شود.

  • ابتدا با دقت فرش را پشت‌ و رو کنید و کاملا صاف بر زمین پهن کنید به نحوی که پرز فرش روی زمین قرار بگیرد.
  • فرش را به‌صورت طولی از یکی از لبه‌های راست یا چپ به‌اندازه‌ی یک سوم تا بزنید.
  • لبه‌ی دیگر را نیز جوری تا کنید تا یک سوم پاپانی فرش بر قسمت تا خورده قرار گیرد و فرش به مستطیلی بلند و باریک تبدیل شود.
  • فرش را صاف کنید و با لمس توسط دستان، جهت خاب فرش را بیابید؛ سپس برخلاف خاب فرش یک سوم آن را از عرض تا بزنید.
  • از روی فرش کنار بروید؛ پشت قسمت تا خورده بر زانو بنشینید و یک سوم تا خورده را در دو مرحله تا بزنید و این کار را ادامه دهید تا فرش به مستطیلی کوچک و حجم دار تبدیل شود.
  • با طنابی محکم فرش تا خورده را خوب ببندید تا در طول مسیر باز نشود.

انبار کردن فرش برای مدتی طولانی

نحوه صحیح تا زدن فرش برای هدفی غیر از حمل‌ونقل می‌تواند کمی متفاوت باشد؛ در واقع نحوه تا زدن فرش برای اهداف مختلف و بسته به زمانی که به فرش نیاز ندارید، متفاوت است. فرش‌های دستباف بسیار ارزشمند هستند و ترمیم آنها در صورت آسیب دیدن کاری سخت و گاهی پر هزینه است. لذا ما به شما توصیه می‌کنیم اگر برای مدتی نیاز به فرش ندارید، به هیچ عنوان آن را تا شده برای زمانی طولانی در گوشه‌ای قرار ندهید بلکه آن را با دقت لوله کنید؛ لوله کردن فرش روش درست انبار کردن فرش در زمان طولانی است. در لوله کردن فرش مراقب باشید که لایه‌ها خیلی به هم فشرده نشوند و موارد زیر را در آن رعایت کنید:

  • بهتر است فرش رول شده را در کاور مخصوص فرش، سلفون یا پارچه‌ای تمیز بپیچید تا مانع از رسوخ گردوخاک به آن شود. البته بین همه‌ی این‌ها توصیه‌ی ما به شما پارچه است زیرا کاورهای پلاستیکی زودتر دچار عرق زدگی می‌شوند و فرش در رطوبت کپک می‌زند.
  • قرار دادن نفتالین لابه‌لای فرش را فراموش نکنید زیرا اگر حتی نحوه صحیح رول کردن فرش رعایت شود، عوامل دیگری ممکن است به فرش شما آسیب برسانند.
  • فرش را به حال خود رها نکنید؛ هر از چندی به سراغ فرش خود بروید، رول فرش را بازکنید تا هم فرشتان نفسی تازه کند و هم شما آن را خوب بررسی کنید تا خیالتان از مشکلات احتمالی راحت شود.

نکات دیگری در نگهداری فرش

علاوه بر نحوه تا زدن فرش، عوامل دیگری نیز در حفظ فرش شما از آسیب مهم و ضروری هستند. پس‌ازآنکه فرش دستباف خود را با نحوه صحیح لول کردید باید در مکانی مناسب قرار دهید که دمای آن برای انبار کردن فرش بیش‌ازحد نباشد؛ بالا بودن دمای محیط کیفیت فرش شما را پایین خواهد آورد. جایی که فرش را نگاه می‌دارید به هیچ وجه نباید نم و رطوبت داشته باشد زیرا رنگ و جلای فرشتان را از بین خواهد برد همچنین موریانه و بید که عاشق فضاهای نمناک هستند می‌توانند فرش دستباف شما را به کلی از بین ببرند. هرچند تابیدن نور خورشید در مکان نگهداری فرش حشرات را دور می‌کند اما تابش مستقیم آن به فرشتان می‌تواند آن را معیوب کند.

باورمندی به تبلیغات

حمید کارگر

در اهمیت و نقش بی بدیل «تبلیغات» برای معرفی و شناساندن کالا و خدمات به مشتریان و مخاطبان تردیدی نیست و امروزه این باوری عمومی است که برای عرضه‌ای موفق نمی‌توان تبلیغ را نادیده گرفت. هرچند که امروز و هنوز هم بسیاری از نهادها و سازمان‌ها –به ویژه در بخش دولتی- با وجود باور پیش گفته، در ورطه عمل لنگ می زنند و در چنبره مشکلات مالی و بودجه‌های ناچیز نمی‌توانند آن چنان که باید و شاید از تبلیغات بهره ببرند.

تبلیغات فرش دستباف هست؛ اما کم است!

فرش دستباف ایران هم به عنوان یکی از اقلام مهم صادرات غیرنفتی ایران که مایه ارتزاق بخشی از جامعه است و اشتغال­زایی و ارزآوری را همراه هم دارد، در سالیان گذشته کم و بیش از گونه­‌های متنوع تبلیغات برای شناساندن خویش بهره برده است و هرچند این تبلیغات ویژه و درخور توجه نبوده‌اند اما به هر روی چه در صداوسیمای داخلی، چه در شبکه­‌های ماهواره‌ای و چه بر صفحات کاغذین نشریات و یا در قالب نمایشگاه­‌های داخلی و برون­‌مرزی از این ابزارهای مرسوم تبلیغاتی، سودی کمینه جسته و بخت خود را اندکی آزموده است.

این کالای هنری با همه ارزش‌ها و ویژگی‌های خاص خود به عنوان نماد برجسته ایران، همچنان نیاز به آگاهی‌رسانی و تبلیغات دارد و برای ماندگاری و گسترش بازار -چه بازار داخلی و چه خارجی-، باید از همه ابزارهای تبلیغی بسته به میزان اثرگذاری آن‌ها بهره بگیرد. این هوشمندی و تیزبینی و باور به اهمیت تبلیغات در پیشینیان ما در حوزه فرش دستباف تا بدانجا بوده است که رقمی قابل توجه را برای تبلیغ این کالا منظور داشته اند.

هوشمندی مدیران شرکت سهامی فرش ایران در سال ۱۳۱۵

در مصوبه هیأت مدیره شرکت سهامی فرش ایران در ۱۳ تیرماه سال ۱۳۱۵ در ترسیم طرز مشی شرکت، بخشی به مقوله تبلیغات اختصاص یافته و چنین مصوب کرده اند که:

“برای توسعه فروش قالی ایران در خارجه و همچنین برای تبلیغات رجحان قالی ایرانی بر قالیهای سایر ممالک، شرکت معتقد بتبلیغات مرتب و زیادی است. برای اجراء اینمنظور شرکت لازم میداند که تا میزان نصف از منافع حاصله را تا مدت ده سال بمصرف تبلیغات برساند و در صورتیکه منافعی نباشد سالیانه در حدود یکصد هزار تومان صرف پروپاگاند خواهد نمود و مبلغ مزبور در سالهائیکه منافعی عاید شود از محل منافع مستهلک خواهد نمود.”

درس‌هایی از این یادگارِ کوتاه و گویا و ارزشمند

باورمندی به اهمیت تبلیغات در این سطور که نزدیک به هشتاد سال از نگارش آن می‌گذرد مشهود است. آشنایی به لزوم گستردگی و تکرار در پیام‌های تبلیغاتی در این سطور آشکار است آن چنان که بر «تبلیغات مرتب و زیاد» تأکید می کند. هیأت مدیره شرکت آگاه بوده‌اند که تبلیغ، فرایندی یک بعدی نیست و نه تنها باید کالای خود را معرفی کنی که رجحان و برتری آن بر دیگران را نیز باید در نظر آوری.

مهمتر آنکه در گام نخست برای مدت ۱۰ سال نیمی از منافع شرکت را به تبلیغات اختصاص می‌دهند و بالاتر آنکه حتی چنان تدبیر می‌کنند که اگر سودی هم نصیب شرکت نشد، هر سال حدود یکصد هزار تومان -که بی گمان در هشت دهه گذشته رقمی بسیار قابل توجه بوده است- به این امر اختصاص یابد.

دست مریزاد بر ایشان که شاید اگر چنین دوراندیشی ها و درایت هایی در پیشینیان شرکت سهامی فرش ایران نبود، فرش دستباف ایرانی امروز گردن فراز نمی‌داشت.


تبلیغات فرش دستباف به روایت تاریخ

تصویر بخشی از مصوبه هیأت مدیره شرکت سهامی فرش ایران در ۱۳ تیرماه سال ۱۳۱۵

دومین جایزه کارآفرینی و بورس تحصیلی استاد غلامرضا ذوالانواری

به گزارش روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران به نقل از تارنما مجمع خیران نخبه پرور فارس فراخوان دومین جایزه کارآفرینی و بورس تحصیلی استاد غلامرضا ذوالانواری در حوزه فرش و صنایع دستی اعلام شد.

این رویداد با هدف تکریم و الگوسازی از نخبگان، شخصیت­‌های علمی و افراد صاحب نام و هم­چنین ایجاد روحیه تلاش و خودباوری در میان همگان برگزار می‌شود. مجمع خیران نخبه پرور استان فارس همه­ ساله جوایز و بورس تحصیلی را به ­نام افراد حقیقی و حقوقی خوش نام و دارای سابقه درخشان در زمینه‌های مختلف تعریف، اعلام و متناسب با رشته تخصصی آن­ها به مشمولینی که دارای فعالیت‌های خاص و اثرگذار باشند، اعطاء می‌کند. در این راستا مجمع خیران نخبه پرور فارس با همکاری شرکت فرش ذوالانواری اقدام به اعطای جایزه کارآفرینی و بورس تحصیلی استاد غلامرضا ذوالانواری، به پاس خدمات استاد ذوالانواری پدر گبه جهان، نموده است.
در این فراخوان مجمع خیران نخبه پرور فارس از شاغلان به تحصیل در استان فارس یا ساکنین و یا متولدین استان فارس ساکن در کشور، که مایل به شرکت در این جایزه هستند، دعوت به عمل آورده است.

جایزه و نحوه اعطای آن

این جایزه در سال ۱۳۹۸ به نو ارزش آفرین و کارآفرین برگزیده در زمینه فرش و صنایع دستی که بر مبنای مستندات و تشخیص هیأت داوران مجمع خیران نخبه پرور فارس حائز بیشترین امتیاز هستند، اعطا می‌شود. بدین منظور پس از وصول مستندات لازم از طریق سامانه www.shiraz-feca.ir براساس معیارهای تعیین شده، فرد یا افرادی که شرایط اولیه و حداقل امتیاز لازم را دارا باشند در مرحله اول برگزیده می‌شوند. آنگاه هیأت داوران منتخبین مذکور را مورد ارزیابی دقیق قرار داده و فرد برگزیده معرفی خواهد شد.
در صورت احراز کلیه شرایط به نفر اول هر یک از بخش‌های فرش و صنایع دستی، ۱- نشان برند علمی-معنوی منتخب برجسته کشوری، ۲- لوح و دیپلم افتخار، ۳- یک سکه تمام بهار آزادی اهدا خواهد شد.

بورس تحصیلی دانش آموزی و نحوه اعطای آن

بورس تحصیلی به دانش آموزان برتر استان فارس در رشته های فرش و صنایع دستی که توسط آموزشگاه محل تحصیل آنها معرفی خواهند شد، با نظر هیأت داوران، اعطا می گردد.

نحوه ی شرکت در فراخوان

واجدین شرایط می توانند رزومه خود را شامل مدارک و سوابق علمی، هنری و کارآفرینی در سامانه www.shiraz-feca.ir حداکثر تا ۲۹ اسفند سال ۱۳۹۸ ثبت و بارگذاری نمایند.


دومین جایزه استاد ذوالانواری

رزومه استاد غلامرضا ذوالانواری

استاد غلامرضا ذوالانواری پدر گبه جهان، بنیان گذار بزرگترین شرکت تولید و صادرات فرش دستباف ایران، یکی از پیشکسوتان صادرکننده استان فارس است. وی متولد ۱۳۱۲ در شیراز است و اکنون با گذر از ۸۳ سالگی همچنان استوار، دغدغه توسعه بازارهای صادراتی ایران، حضور گسترده­‌تر صادرکنندگان و کالای ایرانی را در بازارهای بین المللی دارد. وی در سال ۱۳۷۲ اولین مدال طلا را در آلمان به دلیل فروش بالا و مشتری پسند بودن تولیدات فرش ذوالانواری دریافت کرد. سال بعد از آن در اتریش تندیس فروش فوق العاده، پس از مدتی در آتلانتا جایزه نوآوری در تولید و پس از آن تندیسی در ژاپن به خاطر نوآوری در تولید گرفت.

استاد ذوالانواری آنچنان در بازار بین المللی فرش دستباف اعتبار کسب کرده بود که در فاصله کمتر از ۱۲ سال ۱۲ جایزه ملی و بین­‌المللی را از آن خود کرد.

در سال­های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۵ شرکت فرش ذوالانواری به عنوان صادرکننده نمونه ملی انتخاب شد و در سال ۱۳۸۲ برنده جایزه جشنواره قالی ایران شد. سال های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۴ صادرکننده نمونه استان فارس، سال های ۱۹۹۵ و ۲۰۰۰ میلادی بهترین تولیدکننده فرش های عشایری در نمایشگاه اتریش، سال های ۲۰۰۷، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ جوایز بهترین طراحی و خلاقیت، و سال های ۲۰۰۹، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۶ جایزه نوآوری و تولیدکننده نمونه فرش عشایری نمایشگاه دموتکس آلمان به این شرکت تعلق گرفت. در نمایشگاه ۲۰۱۳ دموتکس آلمان علاوه بر جایزه بهترین طراحی و نوآوری، وی را پدر گبه جهان نامیدند.

این مرد که ۶۸ سال پیش در حجره های بازار وکیل تجارت قالی و گلیم را می آموخت و تجربه می کرد، امروز در قلب اروپا از او به عنوان پدر گبه جهان یاد می‌کنند.