قانون رنگ مبلمان و فرش چیست؟
/0 دیدگاه /در دانستنیهای فرش /توسط carpadminفرش عنصری کلیدی در طراحی داخلی است که در کنار عناصر دیگر، میتواند فضاهایی منسجم یا متفاوت ایجاد کند. فرشهای دستباف دارای تنوع بسیار زیادی از جمله در رنگ هستند. همچنین هر قطعه فرش، اغلب دارای رنگهای گوناگونی است که پالتی عالی برای رنگ دکوراسیون، در اختیارمان میگذارد. از سوی دیگر، فرش به نوعی معرف شماست، زیرا با قدرت نامحدودی که در انتخاب سبک، بافت، رنگ و طرح فرش دارید، (چه یک قطعه فرش نفیس و هنری به شمار برود و چه بیشتر جنبه کاربردی داشته باشد) فرش منتخب شما، نشان دهنده سبک و سلیقه شخصیتان برای داشتن فضایی دلخواه است. به همین دلایل پیشنهاد همیشگی ما این است که ابتدا فرش را انتخاب کنید. این در حالی است که برخی، نظرمتفاوتی دارند و ازآنجایی که برخلاف تنوع رنگی فرش دستباف، رنگ مبلمان اغلب به چند انتخاب، محدود میشود؛ تطبیق فرش با مبل را بسیار سادهتر میدانند و پیشنهاد میکنند که بهتر است اول مبل را انتخاب کنید. این راهنما به شما میگوید که چگونه به طور ماهرانه هر مبلمان را با فرش خانه خود هماهنگ کنید.
آیا فرش و مبل باید تیرهتر یا روشنتر از هم باشند؟
به طور کلی بسته به ترجیحات شخصی و طراحی شما، فرش میتواند روشنتر یا تیرهتر از مبل باشد. معمولاً مبل تیرهتر برای فرش روشنتر و مبل روشنتر برای فرش تیرهتر انتخاب میشود. اگر فرش روشنتری دارید، یک مبل تیرهتر میتواند کنتراست خیره کنندهای ایجاد کند و برعکس. اگر کاناپهای را انتخاب میکنید که با فرش همخوانی داشته باشد، میتوانید این دو را با یک فرش متضاد از هم جدا کنید در هر حال، گرچه هیچ قانون مشخصی در مورد اینکه آیا فرش باید تیرهتر یا روشنتراز مبلمان باشد وجود ندارد، اما با در نظر گرفتن مواردی، قطعاً نتیحه بهتری از انتخاب خود خواهید داشت.
آیا رنگ همه فرشهای خانه باید یکسان باشند؟
عموماً توصیه میشود که برای ایجاد یکپارچگی و هماهنگی، فرشهای خانه شما همرنگ باشد یا حداقل از رنگهای نامتناسب با یکدیگر استفاده نشود. البته، اگر این همان چیزی است که میخواهید، هیچ چیز مانع از انتخاب رنگهای مختلف برای اتاقهای گوناگون نمیشود، به خصوص اگر قصد دارید سالها در آن خانه بمانید. برخی از افراد دوست دارند برای اتاق کودکان فرشی با رنگهای روشن و سرگرمکننده، یا برای اتاق کار یا آفتابگیر یک فرش پرنشاط زرد انتخاب کنند. شاید بخواهید فرش روشنتری برای اتاق نشیمن خود و رنگ تیرهتری برای اتاق خواب خود داشته باشید. این هم اشکالی ندارد! شما برای تزئین خلاقانه خانه خود به گونهای که مناسب میدانید آزاد هستید!
چگونه رنگ فرش را انتخاب میکنید؟
انتخاب رنگ فرش ممکن است هیجانانگیز و در عین حال دلهرهآور به نظر برسد. فرشهای دستباف دوام زیادی دارند و اغلب چنان به دل صاحبانشان مینشینند که گاهی بعید است به فکرعوض کردنشان بیفتند، بنابراین در انتخاب رنگ آنها به مد روز توجه نکنید. رنگی را انتخاب کنید که به نظر میرسد، در هر زمان، همچنان آن را دوست خواهید داشت.
شاید مهمتر از همه، باید به نحوه استفاده از فرش خود فکر کنید. آیا برای استفاده در جایی که حیوانات خانگی یا کودکان هستند یا جایی که پاخور(رفت و آمد) بسیار کمی دارد مناسب است؟ وقتی تصمیم گرفتید که فرش شما چقدر باید دوام داشته باشد، میتوانید به طراحی و حس و حال اتاق فکر کنید و اینکه دوست دارید اتاقتان چگونه به نظر برسد.
اگر به اندازه کافی انعطاف پذیر باشید میتوانید چالش احتمالی انتخاب رنگ را با اتخاذ چند رویکرد به لذت تبدیل کنید
به حس و حال دکوراسیون خانهتان توجه کنید
پالت رنگی را که دوست دارید در اتاق نشیمن خود ببینید و احساسی که ممکن است ایجاد کند را در نظر بگیرید. اگر میخواهید محیطی گرم و دنج ایجاد کنید، از رنگهای خنثی و خاکی مانند: کرم و قهوهای استفاده کنید. اگر مایلید ظاهری دراماتیک ایجاد کنید، یک مبل رنگی پررنگ را به جای یک فرش روشنتر و رنگ خنثی انتخاب کنید. جز این، باید میزان استفادهای که مبل و فرش شما خواهند داشت را در نظر بگیرید. اگر حیوان خانگی یا کودک دارید، یک مبل و فرش تیرهتر ممکن است گزینه بهتری برای شما باشد.
انتخاب رنگهای مشابه
ست کردن مبلهای قهوهای تیره با فرش روشنتر، محیط گرم و دلپذیری ایجاد میکند. انتخاب رنگهای مشابه با یکدیگر راهی آسان اما موثر برای ایجاد فضاهایی از جمله نشیمن است.
کنتراست ایجاد کنید
همیشه لازم نیست همه چیز را مطابقت دهید. ایجاد کمی کنتراست میتواند شگفتی آفرین باشد.
فضایی بسیارهماهنگ ایجاد کنید
برای ایجاد فضایی تک رنگ از سایههای رنگ مورد علاقهتان بهره ببرید. تا مبلمان و فرش را با استفاده از رنگهای مختلف اما در یک خانواده رنگی هماهنگ کنید. این کار میتواند اتاق را زیباتر و جالبتر کند.
پخش رنگ با عناصر تزیینی برای ایجاد هماهنگی
طراحی دکوراسیون میتواند یک اتاق را متحول کند. بنابراین اگر نگران شباهت زیاد رنگی مبل و فرشتان هستید، میتوانید یک رنگ برجسته برای ایجاد کنتراست اضافه کنید. گاهی مبل یا فرش، فقط کمی تیرهتر از هم هستند، در اینصورت با استفاده از سایر عناصر مثلاً کوسنها و قابها، کمی رنگ به اتاق بپاشید، تا حال و هوای آن را تغییر دهید یا از رنگهای خنثی برای ایجاد فضایی خنثی استفاده کنید.
فرش را برجسته کنید نه ترکیب
اگر بخواهید فرش را به نقطه کانونی فضای خود تبدیل کنید، لازم است آن را برجسته کنید نه اینکه با محیط ترکیب کنید. به بیان سادهتر، میتوانید از مبل و پردهای که رنگی مشابه اصلیترین رنگ فرش دارد، استفاده کنید تا بر فرش روی زمین تاکید کنید.
همخوان کردن فرش و مبل
زیبایی اتاق شما تا حد زیادی به میزان هماهنگی بین فرش و مبلمان شما بستگی دارد. ظاهر اتاقی با یک مبل با رنگ روشنتر با فرش تیرهتر(یا برعکس) را میتوان با استفاده از کوسنها و رو مبلیهایی که با فرش همخوانی دارند، به هم نزدیک کرد.
رنگ خنثی
فرشهای دستباف ایرانی به رنگارنگی و دارا بودن رنگهای قرمز، سبز، نارنجی و آبی شناخته شدهاند. این ممکن است تلاش برای تطبیق فرشها با مبلمانی با همان رنگها را برای خیلی از افراد، به یک کار دشوار تبدیل کند.در اینصورت. رنگهای خنثی مانند سفید، سیاه، قهوهای، خاکستری، عاجی و غیره و الگوهای ملایم میتوانند گزینههای مطمئنی باشند. بنابراین میتوانید به سمت مبلمانی با رنگهای خنثی متمایل شوید. فرش یا مبل با رنگ خنثی، تقریباً با هر رنگی قابل ست کردن است! با خیال راحت هر جور که میخواهید اتاقتان را تزیین کنید
فائزه قادری
کارشناس ارشد فرش دستباف
درخشش یک جفت کناره اردبیل در حراج شانزدهم
/0 دیدگاه /در حراج /توسط carpadminآنچه در حراج شانزدهم گذشت
در شانزدهمین جلسه حراج فرش دستباف کارکرده مجموعا ۲۷۷ متر مربع انواع فرش دستباف عرضه شد. از این میان ۶۰ تخته فرش به مساحت ۱۷۸ متر مربع به پیشنهادهایی بالاتر از قیمت پایه فروخته شدند و ۲۶ تخته فرش به مساحت ۹۹ متر مربع فروخته نشدند و به انبار حراج بازگشتند.
به صورت میانگین فرشهای فروخته شده در حراج شانزدهم با ۳۳ درصد رشد از قیمت پایه بودند. همچنین در ۵ نوبت فرشهای عرضه شده به مبالغ بیش از دو برابر قیمت پایه فروخته شدند.
ترینهای حراج شانزدهم
عنوان بیشترین رشد از قیمت پایه به یک جفت کناره اردبیل رسید که با قیمت پایه ۸۰۰ هزار تومان به سالن حراج آمد و با رشدی بیش از ۳ برابر به قیمت ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان فروخته شد. این جفت کناره اردبیل حدودا ۳ متر مربع مساحت داشت و تا حدی مستهلک شده بود.
عنوان بالاترین قیمت فروخته شده حراج شانزدهم هم به یک تخته قالیچه تصویری کاشان رسید. در نوبت ۱۶ حراج شانزدهم یک قالیچه انتیک کاشان که ۲٫۸۵ متر مربع مساحت داشت با قیمت پایه ۱۸ میلیون تومان به سالن حراج امد و با رشد محسوسی نهایتا به قیمت ۲۸ میلیون تومان به بالاترین پیشنهاد فروخته شد تا از نظر قیمت فاتح حراج شانزدهم باشد.
برای دنبال کردن جلسات حراج فرش دستباف کارکرده به صورت زنده اینجا را ببینید
جعل هنری و هویتسازی کاذب در فرشهای دستباف
/0 دیدگاه /در مقالات /توسط carpadmin
عکس تزیینی است
دوستی تعریف میکرد که به فرشفروشی عمویم رفته بودم. در استکان کمرباریک، چای سیاه و غلیظ مینوشیدیم و گرماگرم صحبت بودیم که ناگهان عمو جان باقی چای را که ته استکان مانده بود روی فرش ترکمنی زیر پایش پاشید.
پرسیدم: «این چه کاری است؟!»
عمو گفت: «بیشتر خارجیها دنبال فرشهای کهنه و مستعمل هستند».
کاری که عمو جان انجام داد یکی از روشهای ابتدایی کهنهنما کردن فرش است و البته به این سادگی که گوینده تعریف کرده است هم نیست. بااینهمه این دست کارها که برای کهنهنما کردن فرشهای دستباف به کار میرود تاریخی دراز و کمتر پژوهش شده دارد. از چایشویی فرشهای دستباف با عصارههای گیاهی گرفته تا شستوشوی آنها با مواد شیمیایی حتی رنگآمیزی دستی گرهها برای ایجاد سایه که پیشتر در مطلب «سره و ناسره» درباره آنها نوشته بودیم، همه راهکارهایی است که مرمتکاران برای کهنه کردن فرشها استفاده میکنند که اگر با آگاهی و خواست مشتری باشد اشکالی ندارد اما اگر بدون آگاهی او انجام شود و مرمتکار بخواهد فرش را بهجای فرش عتیقه جا بزند جعل به شمار میرود.

عکس تزیینی است
از پرآوازهترین کسانی که فرشهای دستباف را به روشهای گوناگون کهنهنما میکرد، بافنده فرش و مرمتکار رومانیایی تئودور تودوک (۱۸۸۸-۱۹۸۳م) است. بنا بر گزارشها و نقلقولها، او از سنگهای کف رودخانه برای ساییدن و ذرتی کردن فرشهای دستباف ترانسیلوانیایی استفاده میکرد و در این کار چنان مهارتی پیدا کرده بود که برخی موزههای اروپایی فرشهای نوباف کهنهنما شده تودوک را بهاشتباه خریده و در مجموعه قالیهای قدیمی خود نگهداری میکردند. تودوک افزون بر فرشهای ترانسیلوانیا، نمونههایی از فرشهای آناتولی (لوتو، چینتامانی و…) و مصری (مملوک) را هم کهنه کرده بود.

این فرش با الهام از طرح و نقش فرشهای ایرانی در سال ۱۹۰۰م در ترکیه بافته و به دست تئودور تودوک کهنه شده است و هم اکنون در مجموعه نزمیال نگهداری میشود
تودوک بهراستی مرمتکاری چیرهدست بود. جعل فرشهای عتیقه با کیفیت بالا، هنر او بود؛ چنان که مجموعهداران، موزهداران (حتی موزههایی چون ویکتوریا و آلبرت و متروپولیتن)، فروشندگان فرش و حراجیهایی در سراسر جهان دستکم یکبار فریب او را خوردهاند. پژوهشگران و مجموعهدارانی چون جیمز بالارد، ام اس دیماند و اولریش شورمن، عاشق فرشهای تقلبی او شده بودند. فرشهای او گرچه در آغاز بهعنوان کلاهبرداری شمرده و رد شده بود اما اندکاندک همین فرشهای تقلبی به سبب مهارت بالایی که در ساخت آنها بهکاررفته بود بین مجموعهداران فرش ارزش پیدا کرد و در حراجهای جهانی تا دهها هزار دلار هم به فروش رسیدند.

استفانو یونسکو
استفانو یونسکو، پژوهشگر ترانسیلوانیایی، بیش از یک دهه بر فرشهای جعلی تودوک مطالعه کرده است. او مجموعههایی را در ترانسیلوانیا، بخارست، نیویورک، تورنتو و لندن برای شناسایی فرشهای کهنهنمای تودوک جستوجو و در سال ۲۰۱۲م نتیجه پژوهشهای خود را در کارگاهی تعاملی ارائه کرد. یونسکو در این کارگاه از شرکتکنندگان میخواست که حدس بزنند فرش واقعاً عتیقه است یا به دست تودوک کهنهنما شده است. در این کارگاه تعاملی شرکتکنندگان آموختند بر پایه چه شواهدی فرشهای عتیقه را از فرشهای جعلی بازشناسند.

فروشنده فرش در بازار قاهره، اثر چارلز رابرتسون، ۱۸۸۰م
از دیگر سو ماجراجویان و خاورشناسان غربی که به شرق آمده بودند نیز در سفرنامههای خود به برخی روشهای کهنه کردن فرشهای شرقی که در شرق دیده بودند اشاره کردهاند. برای نمونه یوستاس دو لوری، دیپلمات و خاورشناس فرانسوی، در مقالهای به سال ۱۹۱۰م به نام «بازارهای ایرانی» نوشته است: «در ایران فروشنده فرش زیرکی را دیدم که راهی برای کهنه جلوه دادن فرشهای دستباف نو یافته بود. او فرشها را در برابر دود آتشی که با گیاهان مخصوص برپا شده بود قرار میداد که بر اثر آن الیاف مستعمل و رنگهای فرش محو میشدند. تشخیص فرشی که به این روش کهنه شده با فرش عتیقه واقعی بسیار دشوار است. روش معمولی کهنه کردن فرش (که در بازارهای ایران بسیار رایج است) این است که آن را در خیابان پهن کنند تا هر رهگذر و جانوری بر آن پا بگذارد». البته دو لوری یک خاورشناس بود و مانند بیشتر خاورشناسان گاه برداشتهای نادرست و غریبی داشت از آنچه میدید. مانند چارلز رابرتسون، نقاش شرقگرای انگلیسی که فرشفروشی را در بازار قاهره تصویر کرده که فرش قفقازی میفروشد؛ درحالیکه میدانیم در آن بازه زمانی (۱۸۸۰م) فرشهای قفقاز به بازار قاهره راه نیافته بودند و احتمالاً کل نقاشی ساختهوپرداخته ذهن نقاش بوده است؛ بنابراین همیشه باید به آثار و گزارشهای خاورشناسان با دقت نگریست و آنها را قطعی ندانست.

این فرش با الهام از طرح و نقش فرشهای ایرانی در سال ۱۹۰۰م در ترکیه بافته و به دست تئودور تودوک کهنه شده است و هم اکنون در مجموعه نزمیال نگهداری میشود
به هر روی این پرسش همچنان مطرح است که چرا کهنه کردن مصنوعی فرشهای دستباف – با آگاهی یا بدون آگاهی خریدار- بخشی از تجارت فرش است؟ یکی از دلایل ممکن است این باشد که بسیاری از غربیها رنگ فرشهای نوباف شرقی را بسیار پررنگ و تندوتیز میدانند. اما فرشهای عتیقه که پا خوردهاند و رنگشان تا حدی ملایم شده است با سلیقه آنها هماهنگی بیشتری دارد؛ بنابراین کهنهنما کردن فرشهای نوبافته راهکاری برای شانس فروش بالاتر فرشها به شمار میرود.

این فرش با الهام از طرح و نقش فرشهای ایرانی در سال ۱۹۰۰م در ترکیه بافته و به دست تئودور تودوک کهنه شده است و هم اکنون در مجموعه نزمیال نگهداری میشود
پاسخ دیگر را میتوان در ارزشی دانست که در سالهای اخیر کالاهای دستساز و صنایعدستی در غرب یافتهاند. در جوامع مدرن امروز بسیاری از اشیا چون کهنه و قدیمی میشوند ارزش خود را نیز از دست میدهند. اما بشر امروزی گرچه بسیار پیشرفته شده اما دچار بحران هویت و اصالت است بنابراین هنوز اصالت را در آثار عتیقه میجوید و میکوشد با این اشیای کهن پیشینه خانوادگی خود را به رخ بکشد و خود را اصیل و ریشهدار بنمایاند.
دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز
کلید ترکیب فرشها در چیدمان خانه
/0 دیدگاه /در دانستنیهای فرش /توسط carpadminاغلب ما عاشق پلانهای باز برای خانههایمان هستیم، اما از آنجا که رنگ فرش پس از دیوارها، دومین رنگ بصری اتاق را به خود اختصاص میدهد، فقدان فضای مشخص کننده دیوارها، معمولا چیدمان مبلمان و دکوراسیون را کمی چالش برانگیز میکند. از سوی دیگر، با هزاران گزینه از نظر رنگ، بافت، مقیاس و سبک، فرش زیبای دستباف ایرانی برای هر فضایی وجود دارد، هرگز از مد نمیافتد و جزو داراییهایی است که برای یک عمر و چه بسا پس از خودمان نگه میداریم. حال اگر خانه ثابتی نداشته باشیم، تغییر مکان ممکن است برایمان چالش آفرین باشد، نگران نباشید زیرا فرش دستباف ایرانی، به طرز شگفت انگیزی در انواع خانهها کاربرد دارد. ما لیستی از نکات و ترفندها را آماده کردهایم تا به شما در ایجاد ترکیبات جذاب بصری فرش کمک کنیم.
کلید ترکیب فرشها: تعادل بین بافت، رنگ، طرح و مقیاس است
فرقی نمیکند که بخواهید با یک فرش دستباف ایرانی، اتاقی را شکوهمند کنید یا یک اتاق نشیمن مدرن شیک بسازید؛ وقتی نوبت به ترکیب فرشهای دستباف با یکدیگر میرسد، نکات زیر را دنبال کنید:
از فرشهای همسان استفاده کنید
استفاده از دو فرش یکسان، سادهترین راه است. یک فرش از الیاف طبیعی با یک رنگ ثابت با پسزمینه اتاق ترکیب میشود و اجازه میدهد سایر قطعات موجود در فضا، کانون بصری باشند. برای اینکه اتاقها خسته کننده نباشند، نکته کلیدی ایجاد جذابیت بصری در اطراف فرش است. میتوانید در مبلمان خود، بافت، طرح و رنگ بیشتری را با هم ترکیب کنید.
ترکیب سبکهای مختلف با یکدیگر
انواع پوست، نمد، حصیر و قالیچههایی با الیاف طبیعی به خوبی با همه چیز ترکیب میشوند. هر کدام میتوانند در انواع سبکهای طراحی کار کنند و به خوبی با رنگهای روشن، رنگهای خنثی، الگوهای جسورانه و الگوهای ظریف ترکیب شوند. همهی این فرشها برای لایه بندی نیز عالی هستند. اگر از قبل فرشی دارید که برای اتاق کمی کوچک است، آن را روی یک فرش با الیاف طبیعی بپوشانید. یا اگر یک فرش زیبا را پسندیدهاید، اما بودجه خریدش را ندارید، آن را در سایز کوچکتر سفارش دهید و روی یک فرش ارزان قیمتتر با الیاف طبیعی پهن کنید.
فرشها را با بافتهای مختلف ترکیب کنید
ترکیب بافتها یک راه عالی برای افزودن جذابیت بصری به فضا است. میتوانید فرشهایی را انتخاب کنید که در یک قسمت دارای نقش برجسته باشد و در قسمت دیگر فرشی با پرز بلند. شما میتوانید از نمد، حصیر، قالی، گلیم، گبه و انواع دیگر دستبافتهها استفاده کنید. در هرصورت، پیوند دادن دو فرش بر اساس رنگ، باعث می شود که آنها بدون تکراری بودن احساس یکپارچگی کنند.
بازی با مقیاس فرشها
دو فرش طرحدار میتوانند به خوبی در کنار یکدیگر بنشینند – کلید موفقیتآمیز بودن این جفت، تغییر مقیاس الگو است. یک فرش را با طرح مقیاس بزرگ انتخاب کنید و برای فرش دیگر یک الگوی مقیاس کوچک انتخاب کنید. در این روش فرشها را میتوان به راحتی با یک رنگ مشترک به هم گره زد. مقیاسهای مختلفِ ترکیبی از الگوهای متعدد، مانع احساس طاقت فرسا بودن آنها میشود.
ترکیب فرشها در یک سبک
استفاده از دو فرش با سبک مشابه، روشی برای ارتباط آسان بین دو فرش است. در این چارچوب، میتوانید به راحتی رنگ و یا الگو را تغییر دهید و در عین حال ظاهر منسجم را حفظ کنید.
ما چندین قانون را به شما ارائه کردهایم، همیشه بیش از یک پاسخ درست وجود دارد. هر ترکیبی از فرشها تا زمانی که یک عنصر مشترک (میتواند رنگ یا سبک باشد) داشته باشند، به خوبی کار خواهد کرد. اگر به دنبال خرید فرش نو هستید از گالری فروشگاه و مشاوره کارشناسان شرکت سهامی فرش ایران بهره ببرید.
تنظیم و ترجمه: فائزه قادری
کارشناس ارشد فرش دستباف
آیا سرمایهگذاری روی فرشهای دستباف شرقی سودآور است؟
/0 دیدگاه /در دانستنیهای فرش /توسط carpadminبارها شنیدهایم که فرشهای شرقی ارزشمندند و سرمایهگذاری روی آنها سودآور است. نمونههایی نیز برای اثبات این شنیدهها وجود دارد. حراجهای مهم جهان، داستانهای بسیاری درباره فرشها و دستبافتههایی دارند که با قیمت پایه اندک وارد حراج شدند و با قیمت گزاف به فروش رفتند. مانند آن توبره ترکمنی که سالها با برچسب ۳۰۰ دلاری در گوشه یک عتیقهفروشی در نیواورلئان خاک میخورد؛ سپس به حراجی در بوستون راه یافت و به بیش از ۲۳۰۰۰ دلار فروخته شد. داستانهایی ازایندست چنان پرشمارند که مشتریان را وسوسه کنند اندوخته بازنشستگی یا سرمایه خود را بهپای زیبایی فرشهای دستباف شرقی بریزند. اما این چشمداشت تا چه اندازه واقعبینانه است؟ بگذارید در همین آغاز بگویم خرید فرش مانند برنده شدن بلیت لاتاری نیست اما بدبین نباشید. نیازی نیست سرمایهتان یکشبه ده برابر شود تا آن را یک سرمایهگذاری خوب بدانید. اگر سرمایه در زمانی معقول به میزانی قابلقبول افزایش یابد رضایتبخش است.
بیایید نگاهی به واقعیات بیندازیم. میخواهم از آن بادآوردهها که گهگاه شنیدهایم بگذرم، زیرا نادرند، و برای همه نیز پیش نمیآیند. یک فرد هراندازه هم که بختیار (و باهوش) باشد، مگر چند بار میتواند توبره ترکمنی را که ۳۰۰ دلار خریده است به ۲۳۰۰۰ دلار در حراجی بفروشد و از زیر مالیات ۱۶۰۰۰ دلاری این معامله هم دربرود؟
کمابیش ما برای خرید فرش دستباف، به فروشندگان مراجعه میکنیم. ایشان به ما در زمینه سرمایهگذاری و خرید مشورت میدهند. بیشتر این مشاوران، سختکوش، خبره و صادق هستند. اما از میان ایشان برخی هم هستند که طمع مشتری را به بازی میگیرند. مسئله این است که خریداران معمولاً خردهخرده میخرند و عمده میفروشند. قیمت منصفانه خردهفروشی معمولاً ۲ برابر قیمت آن در فروش عمده است. یعنی هرگاه فرد بخواهد فرشش را بفروشد، اگر که نتواند دلال یا خریداری خصوصی برای فرش پیدا کند، ناچار به عمدهفروشی خواهد بود. چه کسی بر سهامی سرمایه خواهد گذاشت که تا نصف بهای اولیه خطر کاهش داشته باشد؟ حتی در بازار پررونق سهام نیز قماری احمقانه خواهد بود. پس باید بدانید دقیقاً بر چه چیزی سرمایهگذاری کنید که بیشترین سود را داشته باشد و شناخت بازار فرش امری بیهوده نیست.
شما میتوانید به حراجیهای بزرگ رفته و رودرروی دلالان پیشنهاد دهید. همه کاری که باید بکنید این است که پیشنهادی بالاتر (معمولاً ۵% تا ۱۰%) بدهید از آنچه ایشان در عمدهفروشی، قیمت منصفانه میدانند تا بتوانید بیشتر قیمتهای پیشنهادی حراجهای کریستی و ساتبی را آنِ خود کنید. اما آیا به اندازه کافی مهارت دارید که بهگونهای برنامهریزیشده فرشهای دستباف سودده خریداری کنید؟
بیایید نگاهی به کارنامه چیرهدستترین ارزیابان جهان بیندازیم و ببینیم چگونه کار میکنند. هرساله در حراجهای بزرگ، سرپرستان بخش فرش، بیش از ۱۰۰۰ نمونه را ارزیابی میکنند و شمار اندکی فرش را برای شرکت در حراج برمیگزینند. برآوردهای ایشان معمولاً دامنهای از ۲۵% تا ۳۰% را در برمیگیرد. بدینگونه، ایشان برآورد میکنند که یک فرش، بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار فروخته خواهد شد و فرشی دیگر ۱۰۰۰۰ تا ۱۴۰۰۰. به نظرتان در روز حراج چه رخ میدهد؟ در یک حراج معمولی، نزدیک به ۳۰% کالاها اصلاً فروخته نمیشوند. بازار تمایل ندارد زیر بار قیمت پایه گذاشته شده بر بیشتر جنسها برود. قیمت پایه، به مردم گفته نمیشود اما حراجیها، پایهای را که از کفِ ارزیابی آنها بیشتر باشد، نمیپذیرند.
آیا تخمین ۳۰% نفروختهها به این معناست که آن ۷۰% کالای دیگر درست ارزیابی شدهاند و با همان قیمت فروش میروند؟ نه بههیچوجه. افزون بر ۳۰% نفروخته، حتی برخی کالاها پایینتر از قیمت ارزیابیشده فروخته میشوند. در مجموع، در هر حراج تنها نزدیک به ۵۰% کالاها، بر پایه قیمت ارزیابی شده، فروخته میشوند. زبردستترین و باتجربهترین ارزیابان جهان، در ۵۰% مواقع خطا میکنند. پس آیا من و شما میتوانیم بهتر از ایشان ارزیابی کنیم؟ گمان نکنم.
شخصی میگفت که میپنداشته، در یک حراجی بزرگ، افزونبر کارمزد تالار حراج، نهایت خطر زیان، بین ۵ تا ۱۰ درصد است؛ بنابراین خواهد توانست فرش را دوباره به همان تالار برده و به پیشنهادی پایینتر از زمان خرید، بفروشد. محض خنده، گمان کنید که بازار برای مدتی ثابت مانده است، از سویی شخصی هم هست که خواهان فرشی است که شما خریدهاید و هنوز هیچ فرش دیگری نظرش را جلب نکرده و پولش را نگه داشته که همان را بخرد. اگر اوضاع به اینگونه که برشمردیم پیش نرود، دیگر حتی در ظاهر هم توجیه عقلانی برای چنین فکری وجود نخواهد داشت. به یاد داشته باشید شما و پیشنهاددهنده رقیبتان، تنها کسانی هستید که بر آن فرش پیشنهاد قیمت میدهید، بنابراین تنها رقابت است که قیمت را به آن جا کشانده است. اگر شما در حراج نبودید، او امکان داشت بتواند با قیمت بسیار کمتری فرش را بخرد.
با این اوصاف یعنی که در خرید فرش، هیچ بختی برای سود کردن نیست؟ خیر چنین نیست. اما شرکت در حراجیها و خرید فرش به این امید که سود هنگفتی به دست آورید، برنامه خوبی برای بازنشستگی نیست. فرشهای خوب و درخور برای مجموعهداری در درازمدت مستعد افزایش بها هستند اما باید آگاه بود که پسند مجموعهداران نیز با گذر زمان تغییر خواهد کرد. در بیست سال گذشته، پسند خریداران بهشدت به سمت بافتههای عشایری و ساده رفته است اما هیچ پسند و سلیقهای پایدار نخواهد بود و با گذشت زمان میتواند بیهیچ هشداری دگرگون شود. رویدادهای ناگهانی نیز میتوانند به شکل چشمگیری اوضاع انواع خاصی از فرش را دگرگون کنند. برای نمونه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بهای فرشهای قفقازی نزول چشمگیری کرد.
با همه آنچه گفتیم، فرض کنیم شما همچنان بخواهید دست به سرمایهگذاری بزرگ بر فرش بزنید. از خطر آگاهید اما به هر رو میخواهید انجامش دهید. در جایگاه یک خریدار شما چه باید بکنید؟ گام نخست این است که فرش دستباف را بشناسید. بدون شناخت، سرمایهگذاری شما به شکست میانجامد. دیگر اینکه باید بکوشید مسیر پسند و مُد را پیشبینی کنید تا بازار دستتان بیاید. گرچه هر فرشی ارزش خودش را دارد، اما در بیست سال گذشته دستبافتههای بلوچ، دستبافتههای جنوب ایران و دستبافتههای کردی و ترکمنی توجه بسیاری از مجموعهداران را جلب کردهاند و من اگر بخواهم سرمایهگذاری کنم اینها گزینههای نخست من هستند. همچنین بر این باورم که بافتههای جنوب شرقی آسیا (کامبوج و لائوس) که هنوز برای مجموعهداران کشف نشده ماندهاند، زیبایی شگفتآوری دارند و از لحاظ فن بافت، بسیار ماهرانه هستند و برای مجموعهدارانی که جذبشان میشوند ارزش فرهنگی به همراه میآورند. این بافتهها از نظر ظرفیت افزایش قیمت، بهترین پیشنهادهای موجود در بازار هستند. بسیار بعید است که ارزان به بازار برسند و بهاحتمالقوی با عرضه کم و تقاضای بالا ارائه میشوند. بااینهمه از هر نوع، تنها یک بهترین هست و هر مجموعهداری میخواهد همان را به دست آورد. بافتههای معمولیتر، اگرچه ارزانترند، اما به همان میزان احتمال افزایش بهایشان کمتر است. مگر این که از قضاوت زیباییشناختی خود خاطرجمع باشید. بکوشید که یک یا چند دلال چیرهدست پیدا کنید تا به شما پیشنهادهای خوبی بدهند و همچنین حاضر باشند، خرید این بار شما را بعداً با بافتهای دیگر معاوضه کنند.
اما اندرز پایانی من که انجام آن بسیار ساده است. فرشهایی بخرید که به نظر شما یک قطعه هنری بهشمار میروند. چیزی که برایتان لذت به ارمغان بیاورد؛ درست مانند هر کار هنری دیگری که بدین منظور تولید شده است. شاید افزایش ارزش آنها بسیار باشد یا کم؛ یا اصلاً افزایشی نداشته باشند که به هیچ رو مهم نخواهد بود، چرا که اگر واقعاً بر شما اثر گذاشته باشد، هرگز حاضر نخواهید شد از آن جدا شوید. فرشها اگر هوش از سر شما نربایند، از سر دیگران هم نخواهند ربود.
نوشته: استیون پرایس
ترجمه: داود شادلو
فرانسه و فرش اوبوسون
/0 دیدگاه /در فرش مناطق, مقالات /توسط carpadminاوبوسون شهری در کنار رودخانه کروس در مرکز فرانسه است. این شهر از قرن پانزدهم به خاطر فرشها و تاپستریهایش شهرت داشته است. فرشهای آنتیک اوبوسون با تکنیک تاپستری از زیباترین و مجللترین کفپوشهای آنتیک هستند. تاریخ واقعی شروع تولید فرشهای تخت بافته شده اوبوسون در فرانسه مشخص نیست. با این حال، نمونههایی از فرشهای اوبوسون با طرحهای روکوکو منجر به این حدس شده است که شروع تولید این فرشها، احتمالاً در اواسط قرن ۱۸ بوده باشد، یعنی زمانی که ذائقه اروپاییها نسبت به فرشهای شرقی به نفع طراحی اروپایی تغییر کرد. ما میدانیم که لویی پانزدهم، لوئی شانزدهم و ناپلئون اول همگی فرشهای تخت بافته شده اوبوسون را سفارش داده بودند (دو مورد اخیر را بسیار بیشتر از اولی سفارش داده بودند).
فرشهای فرانسوی اوبوسون یادآورهنرهای تزئینی یونانی-رومی
فهرستی در سال ۱۷۸۶ شامل بیش از صد فرش اوبوسون در کاخ ورسای لیست شده است و تعداد زیادی فرش از همه کاخهای سلطنتی در سال ۱۷۸۹ را توصیف میکند. بسیاری از فرشهای این منطقه توسط اشراف برای کاخها و قلعههایشان سفارش داده میشدند. این واقعیت که قالیهای اوبوسون سادهتر تولید میشد، به آنها امکان میداد تا فرشهایی را برای فضاهای غیرمعمول بزرگ در زمان کمتری با حفظ کیفیت، ظرافت، جذابیت و زیباییشناختی که طبقه حاکم آن زمان خواستارش بود، ببافند. فرشهای اوبوسون با طرحهای بزرگ قابها و کارتوهای آویزان شده با گلدستهها، معماری تقریباً نئوکلاسیک و رنگآمیزی ملایمشان، یادآورهنرهای تزئینی یونانی-رومی است.
سبک اشرافی قالیهای اوبوسون
فرشهای اوبوسون، غنی از تاریخ و دارای جذابیتی جاودانه هستند. فرشهای عتیقه اوبوسون برای چندین دهه مورد توجه طراحان داخلی برجسته و همچنین مصرف کنندگان بوده است این فرشها اغلب برای اشراف و توسط آنها سفارش داده شدهاند زیرا میتوانست نه تنها به عنوان یک کفپوش تزئینی، بلکه به عنوان یک اثر هنری باشکوه و زیبا، مورد تحسین همه کسانی باشد که قدم به قصرها و کاخهایشان میگذارند. طبقه حاکم همیشه میخواست حس عظمت را منتقل کند، بنابراین به جای اینکه اتاق را با تعدادی تکههای کوچکتر تقسیم کنند، ترجیح دادند کل اتاق را پر کنند. به همین دلیل، فرشهای اوبوسون به ندرت در اندازههای کوچکتر و پراکنده یافت میشوند و فراوانی آنها در اندازههای بزرگتر، بیش از هر نوع دیگری است.
سبک اشرافی قالیهای اوبوسون شبیه به هیچیک از دیگر کشورها نیست. مانند موفقترین سیستمهای تولید فرش، کارخانههای بزرگ بافندگی فرانسه برای خدمت به رهبران و اشراف این کشور تأسیس شد. بر اساس روندهای سلطنتی، طراحان با زحمت فرشهای تاپستری با بافت مسطح ظریفی را طراحی کردند که با سبک معماری مجلل ورسای رقابت میکرد. طراحان ماهر در آبوسون با استفاده از برگهای آکانتوس و دستههای گل رز، فرشهای فرانسوی ظریفی ساختند که کاملاً مکمل سبک باروک آن زمان بود. رنگهای پاستلی عاشقانه، طرحهای معماری و سبک گلدار فرشهای اوبوسون هنوز مورد توجه طراحان و افراد مشهور دوران بعد قرار گرفته است. تحسین عمومی برای سبک نئوکلاسیک مجلل فرشهای اوبوسون توسط کوکو شانل، تونی برچ و کندی ادامه یافته است.
فرش اوبوسون، در دکوراسیون پست مدرن
در حالی که ایده کفپوش تزئینی بافته شده مترادف با فرشهای شرقی است، اما قرنها است که در اروپا و قاره آمریکا نیز تولید میشوند. مهمترین تولیدات از این نوع در اروپا، قالیهای اوبوسون و فرشهای پرزدار کارخانه ساوونری در قرن هجدهم است که تا دهه ۱۸۸۰ ذائقه اروپاییها را برای قالیهای شرقی تحت الشعاع قرار دادند بودند. با این حال، در قرن بیستم، شرایط یک بار دیگر برعکس شد و اگرچه همچنان بازار خاصی را حفظ میکردند، فرشهای آبوسون و ساونری و پسرعموهای انگلیسی آنها، اکسمینستر، در سایه فرشهای شرقی زندگی میکردند. به این ترتیب آبوسون به نماد اصلی دکوراسیون سنتی اروپایی تبدیل شد.
برای کسانی که هنوز از سبکهای دورهی لویی پانزدهم یا لویی شانزدهم، یا جانشینان نئوکلاسیک آنها، امپراتوری اول و دوم و انگلیسی لذت میبرند، هیچ چیز نمیتوانست اتاقی را مؤثرتر از آبوسون یا ساونری معنا دهد. در نتیجه، فرشهای آبوسون، ساونری و اکسمینستر تمایل دارند با سلیقه قدیمی و محافظهکار مرتبط باشند.
اما فرشهای واقعاً عالی، مانند همه آثار هنری بزرگ، از شرایطی که آنها را ایجاد کرده است، فراتر میروند. هرچند فرشهای شرقی محصول تفکر و سبک زندگی مردمان شرق است، اما از دیرباز به عنوان اجزای حیاتی در فضای داخلی اروپای غربی مورد توجه بودهاند و هر غربی که صاحب یک فرش شرقی است، فرشهای عتیقه خود را آزادانه با مبلمان غربی از هر نوع، دوره و سبک ترکیب میکند.
گرچه از روی عادت فرشهای اوبوسون و سایر فرشهای اروپایی را از برخی مفاهیم پنهان محافظهکاری نئوکلاسیک جداییناپذیر نمیدانیم، در واقع اوبوسونها به طرز چشمگیری با طیف وسیعی از کاربردهای مدرن یا معاصر سازگار هستند. از نقطه نظر رنگ به تنهایی، این کاملا واضح است. ابوسونها به سمت کرم غالب، استخوانی یا برنزه روشن، با رنگهای تیرهتر مانند قهوهای تیره و ارغوانی تمایل دارند.
بیشتر تأثیر آنها همان رویکرد تن به تن است که طراحان داخلی معاصر آن را گرامی میدارند. برخی از فرشهای اوبوسون دارای طرحهای تاریخی و تقریباً معماری با قالببندیهای بزرگ، قابها و کارتوهای باروک هستند. اما این ویژگیها همیشه با پالت خنثی و محدود و استفاده از فضاهای باز، ساکت و بدون تزئینات آرام میشوند.
شاید شکوفایی گرافیکی طومارها و انگورها در اوبوسون است که با استانداردهای امروزی قدیمی به نظر میرسد. یا شاید درجه طبیعت گرایی گل یا گیاهی که آنها استفاده میکنند برای یک نگاه مدرن متمرکز بر انتزاع هندسی، زیادی واقعی به نظر میرسد، اما معماری مدرن و طراحی داخلی امروزه به یک زیبایی شناسی پست مدرن دست یافته است که فراتر از این دستهبندیهای محدودکننده است. کلاسیکگرایی ساختارشکنی شده و دوباره مورد بررسی قرار گرفته است تا پتانسیلها و امکانات جدید را آشکار کند.
آثار یا عناصر کلاسیک را میتوان در فضای مدرن مجدداً به کار گرفت. فرشهای اوبوسون دیگر نیازی به مبلمان لوئیس شانزدهم یا امپراتوری به عنوان همراه ندارند. در عوض، کشف این که چگونه چنین فرشهایی میتوانند بهطور مؤثر طیفی از سبکهای مدرن و معاصر قرن بیستم را تکمیل کنند، هیجانانگیز است؛ بهویژه آنهایی که از عناصر طراحی منحنی خطی استفاده میکنند. نتایج جدید و شگفتانگیز هستند و بار دیگر نشان میدهند که اگر بتوان به سادگی بار نظرات و پیشتصورات همیشگی را رها کرد، امکانپذیر است.
فائزه قادری
کارشناس ارشد فرش دستباف
تبلیغات فرش دستباف در سده نوزدهم میلادی
/0 دیدگاه /در مقالات /توسط carpadminچگونه رمز و راز فرشهای دستباف شرقی را میتوان تنها در چند واژه خلاصه کرد؟ این نکته همیشه چه برای تولیدکنندگان و فروشندگان که از فرش امرارمعاش میکنند و چه برای خریداران که میخواهند فرشی را که خریدهاند برای دوستان و آشنایان خود وصف کنند، چالشبرانگیز بوده است؛ بنابراین، جالب است که بدانیم در روزهایی که رسانهها تا این اندازه گسترده نبودند و شیوههای بازاریابی هم مانند امروز سازوکار دقیقی پیدا نکرده بود، فروشندگان فرش دستباف چگونه فرشهای خود را معرفی و تبلیغ میکردند.
پوستر برجستهترین ابزار تبلیغات فرش دستباف در سده نوزدهم میلادی بود. برخی از این پوسترها چنان هوادار یافته بودند که در فروش فرشهای دستباف نقش بزرگی بازی کردند. امروز هم این پوسترها در بین مجموعهداران مقبولیت بسیاری دارند. برای نمونه اکنون نسخه اصلی پوستر فروشگاه A La Place Clichy حدود ۵۰۰۰ یورو به فروش میرسد.

این پوستر در ۱۸۹۱م برای یک فرشفروشی در پاریس به نام A La Place Clichy طراحی شده است. این آگهی، فروشگاه موردنظر را مهمترین واردکننده فرش دستباف شرقی در جهان معرفی کرده است
چه چیزی به این آگهی جذابیت میبخشد؟ عربی بیابانگرد که از راهی دور رسیده و شتری که بار آن فرشهای دستباف است. این پوستر خرید فرش را چون آغاز یک ماجراجویی معرفی کرده است. اما به پوستر که بیشتر دقت میکنیم درمییابیم احتمالاً طراح پوستر شناخت دقیقی از فرشهای شرقی نداشته است؛ زیرا نمونه فرشهایی که در پوستر دیده میشوند عموماً طرح و نقش قفقازی دارند و کمتر ارتباطی با آن شخصیت شرقیِ بیابانگردِ شترسوار پیدا میکنند.
آگهی فروشگاه A La Place Clichy، اثر اوژن ساموئل گراست (۱۸۴۵-۱۹۱۷م) نقاش سوئیسی پیرو مکتب هنر نو (آرت نوو) است. او پس از دانشآموختگی در رشته طراحی و معماری، در سال ۱۸۸۶م به مصر رفت و تحتتأثیر هنر شرقی و نقوش آن قرار گرفت. او عناصر و تزیینات مصری و شرقی بسیاری را در آثار خود به کار گرفت و با شناختی که از تصورات غربیان درباره شرق و شرقیان پیدا کرده بود، بهوضوح میدانست چگونه تصویرسازی کند و چه عناصری را در اثر خود بگنجاند که در اروپا جذابیت داشته باشد و مورد استقبال قرار گیرد. امروز گراست را بیشتر بهعنوان طراحی پارچه، مبلمان، تاپستری، سفال و جواهرات میشناسند.

این پوستر در ۱۸۹۹م برای یک فرشفروشی در پاریس به نام Trois Quartiers به دست رنه پیان طراحی شده است
آگهی دیگری که در سال ۱۸۹۹م برای فرشفروشی دیگری در پاریس طراحی شده، اثر رنه پیان (۱۸۷۵-۱۹۵۵م) نقاش و تصویرگر فرانسوی است. در این پوستر هم شباهتهایی با اثر گراست دیده میشود. شخصیت اصلی عربی بیابانگرد است و باز هم فرشهای دستباف قفقازی که با جغرافیای کشورهای عربی پیوندی ندارند در اثر به کار گرفته شده است. در دوردست نیز کاروانی از شتر میبینیم و نمایی از یک مسجد.
اما چرا طراحان اروپایی فرشهای قفقازی را با پسزمینه و چهرههای عربی معرفی میکنند؟ پاسخهای بسیاری به این پرسش میتوان داد اما اگر بخواهیم مشخصاً با تاکید بر موضوع فرش دستباف به این پرسش پاسخ دهیم، یک دلیل ممکن است این باشد که فرشهای قفقازی در آن زمان در بازار پاریس نسبتاً جدید بودند؛ بنابراین باید با تصاویر آشناتری معرفی میشدند. رالف کافل نویسنده کتاب «فرشهای جانمازی قفقاز» مینویسد: «گرچه فرشهای قفقازی در ربع سوم قرن نوزدهم در غرب شناخته شده بودند، اما همچنان تازگی داشتند». به هر روی در پایان سده نوزدهم میلادی فرشهای قفقازی چنان در فرانسه گسترش یافتند که استفاده از آنها در طراحی داخلی و چیدمان خانهها به مدی نوظهور تبدیل شد.

اندرونی یک خانه عربی، ۱۸۸۱م، آرتور ملویل
در همین بازه زمانی نقاشان شرقگرایی چون آرتور ملویل (۱۸۵۵-۱۹۰۴م) اسکاتلندی نیز از فرشهای قفقازی در آثار خود استفاده کردهاند
پوسترهای تبلیغاتی قالیفروشیهای اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی، مانند نقاشیهای شرقگرا، از آنِ جهان و زمانی هستند که مدتهاست از آن گذشته؛ اما این آثار همچنان بهعنوان برخی از موفقترین تبلیغات فرش در تمام دوران باقیماندهاند.
دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز
عملیات پرداخت فرش دستباف
/0 دیدگاه /در دانستنیهای فرش, ویدئو /توسط carpadminبعد از بافت، ابتدا براى يکسان کردن سطح فرش آن را پرداخت مىکنند. پرداخت فرش یکی از حساسترین مراحل بافندگی است. این بخش از عملیات تکمیلی فرش دستباف غالبا دو مرحله دارد. مرحله نخست که اصطلاحا به آن نازکی میگویند برای کم کردن ضخامت پرز فرش انجام میشود. در مرحله دوم که اصلاحا به آن موگیری گفته میشود سطح فرش کاملا یکنواخت میشود. مرحله موگیری غالبا پس از شست و شو فرش انجام میشود.
در برخی از مراکز قالیبافی عمل پرداخت را با ماشینهای برقی مخصوصی انجام میدهند ولی در روش سنتی با قیچی یا تیغهای ویژه این کار عمل پرداخت انجام میشود. چنانچه پرزهای قالی پس از بافت زیاد گرفته شود، در اصطلاح فنی به این حالت «تهخواب» یا «خوابکوتاه» میگویند.
سنگ زدن عمل دیگری است که هنگام پرداخت گهگاه بر روی فرش صورت میگیرد. با این کار فلسهای الیاف پشم کاملاً صیقلی میشوند و رنگهای اضافی الیاف از بین میروند و فرش حالت مخملی و ابریشمی مانند پیدا میکند. ارتفاع پرز فرش مانند سایر مشخصات ویژه آن مانند نوع گره، تعداد پود، طول ریشه و غیره از ضابطههای تشخیص محل بافت فرش است و بر حسب عادت و سنت و محل بافت میزان آن متغیر است.
یکی از انواع پرداخت پرز فرش دستباف، پرداخت برجسته است که با قیچیهای مخصوص (قیچی سرنخ) انجام میشود و این نوع پرداخت برجستگیهایی را در سطح فرش ایجاد میکند که معمولاً در مورد تابلوفرش کاربرد دارد و زیبایی خاصی به تابلوفرش از لحاظ بعد و طرح میدهد.
با حشرات قرمزدانه؛ از قالی گُل قرمزی تا راز رستگاری
/0 دیدگاه /در مقالات /توسط carpadminمواد رنگزای طبیعی به سه گروه عمده تقسیم میشوند:
گروه اول مواد رنگرزی هستند که از ریشه، برگ، گل و میوهی گیاهان بدست میآیند:
گیاهانی که ریشه آنها عامل رنگی است مانند روناس، زردچوبه
گیاهانی که ساقه آنها عامل رنگی است مانند اسپرک
گیاهانی که برگ آنها عامل رنگی است مانند مُو، توت و وسمه
گیاهانی که گل آنها عامل رنگی است مانندگندل، زعفران، گلرنگ و …
گیاهانی که میوه آنها عامل رنگی است مانند هلیله
گیاهانی که پوست آنها عامل رنگی است مانند پوست گردو، پوست انار، پوست پیاز و پوست بلوط
و برخی از گیاهان بیشتر قسمتها دارای عامل رنگی است مانند سماق
گروه دوم آن دسته از مواد رنگرزی طبیعی هستند که از حیوانات بدست میآیند مانند قرمز دانه و صدف حلزون دریایی از خانواده Muricidae (صدف حلزونیهای خاردار با نام Murex)
گروه سوم رنگدانهها یا پیگمنتها هستند که از مواد معدنی بدست میآیند مانند پیگمنت گِل اُخرا (خاک سرخ) و پیگمنت لاجورد. این گروه در رنگرزی الیاف مورد استفاده قرار نمیگیرند و بیشتر در عملیات رفو کاربرد دارند.
قرمزدانه را به جرأت میتوان مهمترین رنگزا با منشأ حیوانی دانست. ردپای این رنگزا را براساس یافتههای باستانشناسی در دره پازیریک و مشخصا قالی پازیریک میتوان پیدا کرد. حشراتی که قرمزدانه (Cochineal) دارند برخی روی ریشه، برگها، میوه درخت و گاهی روی کاکتوسها زندگی میکنند در مناطق مختلف جغرافیایی نوع خاصی از آنها را میتوان یافت. رنگ قرمزدانه همان گونه که از نام آن بر میآید از دیر باز برای تهیهی رنگهای طیف قرمز به کار میرفته است و امروزه از قرمزدانه علاوه بر رنگرزی الیاف، در صنعت غذا به عنوان رنگهای مجاز خوراکی و همچنین مواد آرایشی نیز استفاده میشود.
تاریخچه قرمزدانه
نخستین بار کورتز (Cortez) به این نکته پی برد که اقوام «ازتک» از آن استفاده میکنند. هنگامی که اسپانیاییها در سال ۱۵۱۸ وارد مکزیک شدند، بومیان را در حال رنگرزی با قرمزدانه دیدند. اسپانیاییها این ماده رنگی قرمز را با دانههای ریزگیاهی اشتباه میگرفتند در حالی که بدن خشک شده حشره Dactylopius coccus بود. اسپانیاییها رنگ را برای صادرات به نقاط مختلف اروپا به اسپانیا فرستادند. گواتمالا و مکزیک در ابتدا دو منبع اصلی این رنگ بودند، زیرا غذای حشرات، انجیر هندی Opuntia cochenillifera (گاهی اوقات nopal یا cactus opuntia نامیده میشود) در این کشورها و همچنین در جورجیا و کارولینای جنوبی رشد میکرد.
در سال ۱۵۲۵ این حشره در اروپا شناخته شد. هنگامیکه مکزیک یکی از مستعمرات اسپانیا به شمار میرفت تجارت قرمزدانه یکی از منابع مهم درآمد آن کشور بود و قانونی وضع شده بود که هر کسی ماده این حشره را از اسپانیا خارج میکرد محکوم به مرگ میشد. در اوایل قرن نوزدهم، حشره قرمزدانه به اروپا راه یافت. پرورش حشره قرمزدانه در اروپا پیشرفتی نکرد، ولی در سال ۱۸۱۰ نمونه زنده آن از کادیز (Cadiz) روی درخت انجیر هندی واقع در باغ کشاورزی اوروتاوا (Orotava) در جزیره قناری گذاشته شد. در اواسط قرن نوزدهم هنگامیکه تاکستانها توسط حشره فیلوکسرا (Phylloxra) از بین رفت تجارت قرمزدانه به داد آنها رسید و چنان پیشرفت کرد که موجب حیرت ساکنان بومی آنجا شد. چرخ سرنوشت بار دیگر چرخید، رنگهای آنیلینی کشف شد و قرمزدانه ارزش تجارتی خود را از دست داد و به جایی تنزل کرد که تنها نقش بی اهمیت تزیین شیرینیها را عهده دار شد.
قرمزدانه در ایران
این ماده رنگی، ابتدا از راه زمینی از هندوستان وارد خراسان و کرمان شد و مورد استقبال قرار گرفت. استفاده از این ماده رنگی در شرق ایران متداول شد و پس از آن نمونه مرغوبتر آن یعنی قرمزدانه مکزیک و جزایر قناری وارد ایران شد. لاک هندوستان و قرمزدانه در شهرهای غربی و شمال غربی مورد استفاده قرار نگرفت چون در این نواحی روناس بطور خودرو وجود داشت و برای رنگرزی پشم اغلب از روناس استفاده میکردند. رنگزای قرمزدانه در اقلیمهایی چون کرمان، یزد، اصفهان، کاشان، خراسان و به ندرت در اردبیل و تبریز رواج دارد.
در کرمان رنگی که از قرمزدانه بدست میآید را لاکی یا گٌلخواری میگویند. در اغلب قالیهای دوره صفوی مانند قالی چلسی موزه ویکتوریا آلبرت، قالی حیواندار موزه متروپلیتن، قالی برگ داسی کلارک کرمان، قالیهای عمواوغلی، قالیهای ارمنیباف، قالیهای ترکمن، از رنگزای قرمزدانه استفاده شده است. در روزگاران گذشته پرورش قرمزدانه در بلوچستان و همچنین در کنارههای خلیج فارس و دریای عمان مرسوم بوده است. با توجه به اینکه قرمزدانه در داخل کشور تولید نمیشود، به علت قیمت بالا استفاده از این مادۀ رنگی ارزشمند در کارگاه های رنگرزی سنتی نیز بسیار کم شده است.
بدست آوردن رنگزای قرمزدانه
هنگامیکه حشره بالغ شد، مادههای رنگزای حشره ماده که بدون بال است از برگهایی که به آن چسبیده بود جدا شده و در آب داغ کشته میشوند، سپس در آفتاب خشک میکنند یا در کیسهای قرار میدادند و در کوره خشک میکردند. به دلیل داشتن رنگ خاکستری_ نقرهای آن را silver cochineal یا jaspeada مینامند. در روش دوم که تیرهتر و خشکتر میشوند negra گویند.
رنگرزی با قرمزدانه
قرمزدانه به علت داشتن پایه شیمیایی آنتراکینونی که از نوع متقارن است دارای ثبات نوری نسبتا بالایی است. قرمزدانه را با «بی کربنات پتاسیم، زاج سفید، قلع کلرید، مس سولفات، نیکل نیترات، آهن سولفات، دی کرومات» دندانه میدهند؛ ازآنجا که مواد رنگزای موجود در قرمزدانه پلی ژنتیک هستند با استفاده از دندانههای مختلف میتوان طیف وسیعی از انواع صورتی، قرمز، نارنجی، سرخابی، شرابی، زرشکی، بنفش حتی سبز ، خاکستری و مشکی را از آن بدست آورد. Cochineal با زاج سفید رنگ قرمز و با کروم رنگ بنفش میدهد. Cochineal رنگ مناسبی برای پنبه نیست چون گروه عاملی جذب رنگ در الیاف سلولزی تعداد پایینی دارند. برخی از پشمهای رنگشده با Cochineal در هنگام شستن کمی آبیتر میشوند، هرچند که ثابت هستند و رنگ آنها نمیرود.
انواع قرمزدانه ها
قرمزدانه هندی
حشره قرمزدانه هندی در مناطق حارهای هندوستان و بر روی میوههای گوشتی و شیرین مینشیند. از بدن این حشره بیشتر لاک بدست میآید و در فرایند لاکگیری، مقداری رنگ قرمز پررنگ نیز بدست میآید که در ایران به رنگ لاکی معروف است. ریشۀ کلمۀ قرمز نیز از همین جاست. گونهای که در ایران و هندوستان وجود دارد با نام علمی«Coccus Lacca» است که بر روی درختان انجیر زندگی میکنند. تخصیص واژهی «Lacca» را که در لغت نامه هندی به معنی صدها هزار است، در اشاره به تعداد انبوه این حشره است که در روی این گیاه دیده میشود. این حشره بعد از آنکه پوست درخت انجیر هندی را سوراخ نمود و شیره آن را مکید مادهای که به صورت یک پوشش صمغی است از خود ترشح میکند که حشرات ماده در داخل این پوشش محصور میمانند. این صمغها حاوی ۲ تا ۱۰ درصد مادهی رنگی که ترکیبی از اسید کارمینیک است هستند.
این رنگ برای قرنها در هند شناخته شده بود تا اینکه سرانجام در سال ۱۷۹۶ به انگلستان صادر شد. چند سال بعد به ایالات متحده وارد شد، جایی که یک بازار خوب و آمادهای پیدا کرد تا پایان قرن ۱۹ بازار خوبی پیدا شد. محبوبیت آن به دلیل قیمت مناسب (نصف هزینه cochineal که جایگزین آن شد) و رنگهای تیره و رنگهای قرمز خیلی سبک بود. شیدهای رنگی قرمز، زرشکی و نارنجی رنگ شده با لاک lac به خوبی آنهایی که توسط cochineal تولید میشد، نبودند. بنابراین، cochineal درخشان اغلب با لاک باثبات ترکیب میشد تا یک رنگ جذاب و باثبات ایجاد کند، با این مزیت که بهطور قابل توجهی ارزانتر از cochineal به تنهایی میشود.
قرمزدانه ارمنی
(Porphyrophora hamelii) Armenian cochineal که به عنوان Ararat cochineal یا Ararat scale نیز شناخته میشود حشرهای بومی دشت آرارات و دره رود ارس (اراکس) در ارتفاعات ارمنستان است. این ماده قبلاً برای تولید ماده رنگزای کارمینی همنام crimson استفاده میشد که در ارمنستان بهعنوان وردان کارمیر vordan karmir و در ایران بهعنوان قرمزدانه شناخته میشود. حشره قرمزدانه ارمنی از خانوادهای متفاوت از حشره قرمزدانه قاره آمریکا است. بواسطه اینکه هر دوی این حشرات مواد رنگی قرمز رنگی تولید میکنند معمولاً به آنها cochineal نیز میگویند.
چرخه زندگی Porphyrophora hamelii بیشتر زیر زمینی است. پورههای تازه بیرون آمده از زمین در بهار بیرون میآیند و میخزند تا زمانی که ریشه برخی از گیاهان علفی را پیدا کنند که در خاک شور رشد میکنند، مانند Aeluropus littoralis و نی معمولی. پورهها در طول بهار و تابستان به تغذیه از این ریشهها ادامه میدهند و در این فرآیند کیستهای مروارید مانند محافظتی تشکیل میدهند. از اواسط سپتامبر تا اواسط اکتبر، حشرات بالغ بین ساعت ۵ صبح تا ۱۰ صبح از زمین بیرون میآیند تا جفتگیری کنند. نرهای بالغ تنها چند روز زندگی میکنند، اما مادههای بالغ میتوانند طولانیتر زندگی کنند و برای تخمگذاری در زمین فرو میروند.
قرمزدانه لهستانی
Polish cochineal (Porphyrophora polonica)، همچنین به عنوان فلسهای کارمین لهستانی شناخته میشود، حشرهای فلسدار است که قبلا برای تولید رنگ زرشکی به همین نام، که در عامیانه به عنوان “Saint John’s blood ” شناخته میشود، استفاده میشد.
لارو P. polonica روی ریشههای گیاهان مختلف زندگی میکنند به ویژه گیاهان چند ساله که در خاکهای شنی اروپای مرکزی و سایر بخشهای اوراسیا رشد میکنند. قبل از گسترش آنیلین، آلیزارین و سایر رنگهای مصنوعی، این حشره از اهمیت اقتصادی بالایی برخوردار بود، اگرچه پس از معرفی Mexican cochineal به اروپا در قرن شانزدهم، استفاده از آن روند کاهشی داشت.
قرمز دانه مکزیکی
یکی از انواع قرمزدانه که بر روی گونهای از گیاه کاکتوس زندگی میکند، با نام علمی«Coccus Cacti» شناخته میشود، به این جهت در نقاطی که این حشره را پرورش میدهند مزارع کاکتوس را نیز ایجاد میکنند. قرمزدانه مکزیکی یا Cochineal حشرهای است که از بدن آن مادهای رنگی به همین نام استخراج میشود. این حشره که از شیره گیاهان بهویژه برخی انواع کاکتوس بخصوص گونه «نوپالئاکوسنیلیو فرا» که بومی مناطق گرمسیری آمریکای جنوبی و مرکزی و کشور مکزیک هستند تغذیه میکند. بدن این حشره مادهای به نام اسید کارمینیک دارد که وسیله دفاعی آن در برابر دیگر حشرات است. قرمزدانهها را در زمان تخمریزی از روی گیاهان جمعآوری میکنند و با جوشاندن، آنها را میکشند و سپس خشک میکنند. حدود ۱۷ تا ۲۴ درصد اسید کارمینیک در وزن خشک حشره و تخمهای آن وجود دارد که با استخراج و امتزاج آن با املاح آلومینیوم و کلسیم رنگدانه سرخرنگ کارمین یا قرمزدانه بهدست میآید که در رنگهای خوراکی، رنگرزی و لوازم آرایشی کاربرد دارد. از نظر اهمیت Madder و cochineal مهمترین مواد رنگزای قرمز مورد استفاده در قرن ۱۸ و ۱۹ آمریکا بودند.
در کالیفرنیا D.opantiae روی کاکتوس معمولی در قسمت میوه خوردنی آن که در جنوب آمریکا بصورت خوراکی مصرف می شود رشد میکند.
کرمس Kermes
کرمس Kermes (دستهKermes) رنگ قرمز رنگی با منشأ بسیار قدیمی است که مانند cochineal از بدن خشک شده حشرات مربوط به Dactylopius coccus مولد cochineal گرفته شده است. رنگ آن با ثبات است، اما نه به روشنی cochineal. حشرات Kermes Vermilio (Kermes Berry) از نوع خاصی از بلوط (Quercus coccifera) تغذیه میکنند و در جنوب فرانسه، اسپانیا و در امتداد بخشهای دیگر سواحل مدیترانه پرورش مییابند.
قرمزدانه مدیترانهای
این نوع حشره بر روی نوعی درخت بلوط که در آب و هوای مدیترانه ای رشد میکند زیست دارد و گاهی تعداد آن به قدری زیاد میشود که شاخههای درخت در زیر تودههایی از این حشره پنهان میشود و شاید به همین دلیل بوده است که سالیان دراز عدهای تصور میکردند که قرمزدانه رنگی گیاهی است. واژه کرم تداعی کننده کرم خاکی است که به راحتی زیر پا له میشود، اما کرم coccus illicis (کرم زرشکی) در واقع بیشتر یک حشره است تا کرم. کرم نر بال دارد و در اطراف پرواز میکند ولی ماده نمیتواند پرواز کند. این حشره روی برگهای بلوط زندگی میکند. کرم قرمز scarlet یا زرشکی crimson از خانواده حشرات است که روی درختان بلوط زندگی میکند. طول عمر آن حدود ۴ تا ۱۴ هفته است. ماده در حدود چهار هفته آخر عمر خود آماده لقاح و تخمگذاری است.
کرم «کوکوس ایلیسیس» یک کرم بسیار خاص است. هنگامی که زمان تخم گذاری کوکوس ایلیسیس فرا میرسد او خود را به درخت یا شاخه میچسباند. آنقدر خود را میچسباند که نمیتواند خود را جدا کند. در حین انجام این کار، او یک سپر سخت برای محافظت از تخمهای کوچکی که زیر خود میگذارد، میسازد. هنگامیکه لاروها از تخم بیرون میآیند، آنها در زیر بدن او زندگی میکنند و خود را با مادر زنده خود تغذیه میکنند. وقتی کرمهای جوان پس از چند روز بتوانند از خود مراقبت کنند، مادر میمیرد. یک مایع قرمز مایل به قرمز در آن لحظه نشت میکند که نه تنها چوبی را که به آن چسبیدهاند، بلکه کرمهای جوان کوچک را نیز تا آخر عمر رنگ میدهد. سه روز پس از مرگ مادر، بدن او رنگ قرمز scarlet خود را از دست میدهد و به نوعی سفید پفکی تبدیل میشود مانند برفی که روی زمین میافتد.
در ادبیات درباره کوکوس ایلیسیس آمده است که در صبح روز چهارم پس از مرگ او، جسد بدن مرده کرم به ژلهای سفید برفی تبدیل میشود که منظرهای از پشم سفید نرم است که روی زمین میافتد. مرگ کرم تجلی قبل از مرگ عیسی مسیح بر روی صلیب کالواری است .تغییر شکل بعد از چند روز، بر مبنای بشارت اشعیا به امر رستگاری اشاره میکند:
خداوند میفرماید: «اگر توبه کنید اگرچه گناهان شما مانند scarlet (رنگ قرمز) باشد، مانند برف سفید خواهد شد. اگر چه آنها مانند crimson(کِرم زرشکی) باشند، مثل پشم خواهند شد.»
برف و پشم خالص، سفید و روشن هستند. سفید نشان دهنده پاکی و طهارت است. وقتی اشعیا میگوید که خداوند میتواند گناهان ما را از قرمز یا زرشکی به برفی یا پشمی تبدیل کند، بدان معناست که خداوند میتواند کاری را انجام دهد که انجام آن به تنهایی برای ما غیر ممکن است. چنان که پارچه ای قرمز رنگ شده قرمز میماند اما در صورت توبه خداوند میتواند ما را دوباره پاک و سفید کند.
شهین نعمتی دهکردی
کارشناس ارشد فرش دستباف
*مواد رنگزا به دو گروه رنگها و رنگدانهها یا پیگمنتها دستهبندی میشوند. پیگمنتها بصورت جامد هستند و فقط سطح اجسام را رنگی میکنند و در آب حل نمیشوند. از پیگمنتها میتوان برای رنگ کردن پارچه و نخ یا چاپ روی پارچه استفاده کرد.
* نوزاد حشرات با دگردیسی ناقص را پوره (نتفه) میگویند که از نظر ویژگیّهای ریختشناختی شباهت زیادی به حشره کامل دارد.
*کالواری(Calvary) نام تپهای است که رومیها در آن عیسی مسیح را به صلیب کشیدند.
شرکت فرش ایران نماد هویت، اصالت، کیفیت و نوآوری در هنر-صنعت فرش دستباف ایران
آخرین خبرها
نمادهای اعتماد
اطلاعات تماس
نشانی: تهران، خیابان فردوسی، روبه روی خیابان نوفل لوشاتو، پلاک 357 (پارکینگ اختصاصی)
کد پستی: 1145615611
تلفن تماس: 02154637
پیامک: 100054637
ایمیل: info{@}IranCarpet.ir
ساعات بازدید: هفت روز هفته 10تا20:30