رؤیا، روان‌زخم و بافتن آینده

موزه پرگامون برلین از غنی‌ترین موزه‌های جهان است که هر سال بیش از یک میلیون نفر از آن دیدن می‌کنند. در این موزه آثاری از هنر یونان، مصر، میان‌رودان و ایران (آثار کاوش شده از منطقه تیسفون و ایوان خسرو)، همچنین مجموعه آثار هنر اسلامی و فرش‌هایی از ایران، ترکیه و قفقاز نگهداری می‌شود. اکنون قرار است موزه پرگامون، از ۲۳ اکتبر ۲۰۲۳، برای سه سال ونیم جهت نوسازی اساسی تعطیل شود. ازاین‌رو کارشناسان موزه برنامه‌هایی ریخته‌اند تا این تعطیلات طولانی جبران شود.

موزه پرگامون برلین از غنی‌ترین موزه‌های جهان است

از جمله این برنامه‌ها، برگزاری نمایشگاهی است با نام «رؤیا و روان‌زخم» (Dream and Trauma) که برخی از قدیمی‌ترین فرش‌ها و پاره‌فرش‌های موزه قیصر فردریش را به نمایش می‌گذارد که از دارایی‌های بنیان‌گذار آن، ویلهلم فون‌بده بوده است. نام نمایشگاه به بمباران برلین در سال ۱۹۴۵ و فرش‌هایی اشاره دارد که بر اثر آن آسیب دیدند یا نابود شدند.

چندتکه سوخته بجای مانده از فرشی صفوی که در بمباران برلین در ۱۹۴۵ نابود شد

ازبین‌رفتن فرش‌های برجسته ایرانی از دوره صفوی در آن سال خسارتی سنگین برای مجموعه قیصر فردریش بود. چند پاره‌فرش آسیب‌دیده از ایران (مانند دو فرش صفوی)، ترکیه (فرشی نسبتاً سالم از اوشاک) و قفقاز (فرش مشهور به اژدها) در نمایشگاه عرضه شده است.

سه سال پس از بمباران فوریه ۱۹۴۵ و نخستین اقدامات برای بازسازی موزه قیصر فردریش

برگزارکنندگان نمایشگاه، رایحه‌ای ترکیبی از بوی پشم سوخته، بمب‌‌های آتشین و مواد شیمیایی ساخته‌اند که بازدیدکنندگان تجربه‌ای ناخوشایند همراه با افسوس از بمباران‌شدن موزه و سوختن فرش‌ها به دست آورند.

موزه قیصر فردریش در سال ۱۰/۱۹۰۹ که فرش‌های نابودشده ایرانی در سمت راست و روبرو دیده می‌شود؛ همچنین فرش قفقازی مشهور به اژدها که اکنون پاره‌های آن در نمایشگاه عرضه شده است نیز سمت راست قابل مشاهده است

دیگر برنامه بخش هنر اسلامی موزه، رویدادی تعاملی است با نام «بافتن آینده» که استفان وبر و آنا بسلین (مدیر و کارشناس بخش هنر اسلامی موزه) کارگردانی آن را بر عهده دارند. در این رویداد فرش مشهور به اژدهای قفقاز بافته شده در سده هفده میلادی که در بمباران موزه کم‌وبیش تخریب شد، بازبافی شده است. البته فرش را به همان شکلی که سوخته بود (بخش‌های خالی را سفید بافته‌اند)، در هند در اندازه ۳ در ۶ مترمربع با پشم و ابریشم بازبافی و به ۱۰۰ تکه ۶۰ در ۳۰ سانتی‌متر تقسیم‌ کرده‌، سپس تکه‌ها را بریده‌ و هر برش را طی فراخوانی در اختیار ۱۰۰ داوطلب از سراسر جهان قرار داده‌اند.

بازبافی فرش اژدهای قفقازی در هند برای رویداد بافتن آینده

در شرح این رویداد آمده است: رنجی مشترک در شرایط دشوار نصف می‌شود. شادی نیز چنین است؛ اما برعکس؛ چون به اشتراک گذاشته شود، می‌توان آن را حداقل دوبرابر کرد. در بخش هنر اسلامی موزه نیز ضریب شادی اکنون دستکم ۱۰۰ تعیین شده است، اما میزان شادی و افرادی که پاره‌فرش‌ها به دستشان می‌رسد طی سه‌سال‌ونیم افزایش می‌یابند. از آنجا که موزه تا سال ۲۰۲۷ تعطیل خواهد بود، رویداد تعاملی «بافتن آینده» شکل گرفته است تا ارتباط دوست‌داران هنر با هم قطع نشود.

فرش مشهور به اژدهای قفقاز بافته شده در سده هفده میلادی که در بمباران موزه کم‌وبیش تخریب شد

شیوه انجام رویداد بدین‌گونه است که داوطلبان طی فراخوانی در روزی که موزه مشخص کرده بود گرد هم آمدند و شخصاً با قیچی از جایی که مشخص شده بود، تکه‌ای را که می‌خواستند از فرش بریدند. هر شخص می‌تواند پاره‌فرشی را که بریده است، ۴ تا ۶ ماه نزد خود نگه دارد سپس به شخص دیگری، هر کس که دوست داشته باشد در هر کجای جهان بفرستد. شرکت پست DHL مسئولیت انجام کلیه ارسال‌ها را با مطمئن‌ترین شرایط که آسیبی به پاره‌فرش‌ها نرسد بر عهده گرفته است. هر پاره فرش برچسبی دارد که امکان شناسایی و رهگیری آن را فراهم می‌کند.

سال ۲۰۲۷ همه قطعات پس از سفری بلند یا کوتاه دوباره در موزه پرگامون گرد هم آمده و کنار یکدیگر چیده می شوند. قرار است داستان هر کدام از قطعات در زمان بازگشایی موزه منتشر شود. هر کسی که قطعه ای به دستش می رسد می تواند آزادانه تجربه و داستان خودش را از آن پاره‌فرش بنویسد.

استفان وبر می‌گوید: «ما به تبادل نیاز داریم. تنها تبادلات فرامنطقه‌ای سبب پیشرفت فرهنگی می‌شود. مهاجرت ایده‌ها، اشیا و افراد در سرتاسر جهان پیشران توسعه ماست». او ادامه می‌دهد: «در بافتن آینده، شما بخشی از یک رویداد فراملی می‌شوید. شبکه‌ای که از داستان‌ها شکل می‌گیرد؛ جشنی که امروز برپا می‌شود و آینده را شکل می‌دهد!»

هنگامی که پاره‌فرش‌ها دوباره در سال ۲۰۲۷ کنار هم قرار می‌گیرند، می‌توانید منتظر یک سلام بزرگ نیز باشید. آیا همه قطعات به برلین بازمی‌گردند؟ آیا در سفری که داشته‌اند، نشانه‌ای از سایش در آنها به وجود آمده است؟ اگر بله چرا و کدام یک؟ هر پاره‌فرش چه داستانی برای ما دارد تا در رسانه‌های اجتماعی و فضای مجازی منتشر کنیم؟ آنان که هر پاره‌فرش را کوتاه یا بلند در اختیار داشته‌اند چه کسانی بوده‌اند؟

هدف این است که تاریخی برای یک ابژه و روایتی افسانه‌ای و چندصدایی را شکل دهیم که بیش از همه درباره یک چیز باشد: الهام بخشیدن به نبوغ انسانی و تأیید تبادل فرهنگی به‌عنوان اصلی که زندگی همه ما را پربارتر می‌کند…

شما اگر بودید کدام تکه از اژدهای قفقاز را برای خود می‌بُریدید؟

گرداوری: داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز

نخستین جشنواره نمایش فرش‌های عشایری ایران

نخستین جشنواره نمایش فرش‌های عشایری ایران

به همت موزه فرش ایران و با همکاری چند شرکت و مجموعه فعال در حوزه فرش دستباف از ۲۰ تا ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۲ نخستین جشنواره نمایش فرش‌های عشایری ایران برگزار می‌شود. در این رویداد شرکت فرش ایران با ارائه پنج اثر معاصر و قدیمی از دستبافته‌های عشایر ایران حضور دارد.

جشنواره دستبافته‌های عشایری ایران به مدت ده روز در معرض دید علاقمندان است.

افتتاحیه: شنبه بیستم آبان‌ماه ۱۴۰۲ – ساعت ۱۵:۰۰

مکان: تهران، خیابان دکتر فاطمی، تقاطع کارگر شمالی، موزه فرش ایران

و بازهم جادوی بلوچ حراج ۲۹ ام را گرفتار خود کرد

بیست و نهمین جلسه حراج فرش دستباف کارکرده در مجموع دو نیمه با ۶۶ نوبت برگزاری و عرضه ۱۰۲ تخته فرش دستباف به متراژ ۴۲۷ مترمربع برگزار شد. در مجموع ۵۵ نوبت ۸۷ تخته فرش با مساحت ۳۴۹ مترمربع  فروخته  شد و تعداد ۱۵ تخته فرش در ۱۱ نوبت و مساحت ۷۸ مترمربع پیشنهاد بالاتری از قیمت پایه را دریافت نکردند و به انبار حراج بازگشتند.

حراج فرش دستباف کارکرده هر هفته در روزهای دوشنبه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ برگزار می شود و حضور برای عموم آزاد است.

در این جلسه حراج فرش دستباف کارکرده تعداد ۱۰ تخته فرش با رشد قیمت دو برابری از قیت پایه به فروش رسیدند. در این جلسه حراج فرش دستباف عنوان بالاترین قیمت پایه عرضه شده به یک تخته فرش ۱۲ متری تبریز تعلق گرفت که با قیمت پایه ۲۱۰ میلیون تومان عرضه که پیشنهاد بالاتری را ثبت نکرد. اما یک تخته فرش ورامین با قیمت پایه ۱۳میلیون تومان عرضه و با قیمت نهایی ۱۸ میلیون تومان فروخته شد که عنوان بالاترین قیمت فرش فروخته شده حراج بیست و نهم را به خود اختصاص داد.

عنوان جادوی حراج ۲۹ ام نیز منتصب شد به یک تخته فرش بلوچ که با قیمت پایه ۷۰۰ هزار تومان در نوبت چهارم عرضه و با رشد قیمت ۳۴۳ درصدی از قیمت پایه ۳ میلیون ۱۰۰ هزار تومان فروخته شد و صدر نشینی این جلسه حراج فرش دستباف را به خود اختصاص داد.
در مجموع تمامی فرش‌های فروخته شده این جلسه به صورت میانگین با ۴۶ درصد رشد از قیمت پایه فروخته شدند.


قالیچه بلوچ مسحور کننده حراج بیست و هشتم

 

در این جلسه حراج فرش دستباف کارکرده از مجموع ۶۶ نوبت برگزاری و تعداد ۱۱۴ تخته فرش به متراژ ۲۷۰ متر مربع تنها ۱۵ تخته فرش در ۷ نوبت و در مجموع مساحت ۳۷ متر مربع شانسی برای فروش نداشتند و تعداد ۹۹ تخته فرش در ۵۹ نوبت برگزاری به مساحت ۲۳۴ متر مربع فروخته شدند.

در بیست و هشتمین جلسه حراج فرش دستباف کارکرده تعداد ۱۷ تخته فرش با رشد قیمت دو برابری از قیمت پایه فروخته شدند رکوردار بالاترین قیمت پایه عرضه شده در حراج بیست و هشتم متعلق به یک تخته فرش اصفهان است که با قیمت پایه ۱۱۰ میلیون تومان عرضه شد که متقاضی نداشت واما عنوان بالاترین قیمت پایه فروخته شده بازهم به یک تخته فرش اصفهان تعلق گرفت که با قیمت پایه ۵۵ میلیون تومان عرضه شد که با قیمت نهایی ۷۰ میلیون تومان به فروش رفت که رکورد بالاترین قیمت فروخته شده در حراج بیست و هشتم را هم به خود اختصاص داد به طور میانگین رشد قیمت تمامی فرش‌های فروخته شده در این جلسه حراج فرش دستباف به نسبت قیمت پایه ۵۸ درصد بوده است.

و اما صدر نشینی بیست و هشتمین هفته حراج فرش دستباف هم تعلق گرفت به یک تخته قالیچه بلوچ که با قیمت پایه ۱ میلیون ۸۰۰ هزارتومان عرضه شد وبا رشد قیمت ۳۲۲ درصدی از قیمت پایه با قیمت نهایی ۷ میلیون ۶۰۰ هزار تومان فروخته شد.


سیسیل ادواردز، کمپانی قالی شرق و فرش همدان

سیسیل ادواردز، تاجر انگلیسی که یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار نه تنها در شرکت او سی ام (ocm-کمپانی قالی شرق) بلکه در کل جهان فرش‌ شرقی بوده است. ادواردز به جای رفتن به آکسفورد برای کارآموزی به شعبه لندن بیکرها رفت و درمورد فروش فرش در بازار انگلیس آموزش دید. او را از قسطنطنیه به نیویورک فرستادند تا در بازار بسیار مهم امریکا آموزش ببیند. در بازگشت از سفر دشوار دریایی با «کلارا کیس» آمریکایی آشنا شد و با او  در مِینِ نیوانگلند ازدواج کرد و به قسطنطنیه برگشتند.

سیسیل ادواردز

در فوریه ۱۹۱۰ بیکر تصمیم ورود به بازار ایران را گرفت و از لندن نامه‌ای به پرسی سایکس سرکنسول بریتانیا در مشهد نوشت و متذکر شد که قصد همکاری و دایرکردن شعبه‌ای در ایران را دارند. سایکس هم از جورج بیکر خواست که کسی را به مشهد بفرستد و خودش بازار را بررسی کند. جورج بیکر برادرش جیم را همراه سیسیل و کلارا ادواردز که هجده ماه از ازدواجشان می‌گذشت از قسطنطنیه به ایران فرستاد.

اما کارکنان او. سی. ام. اولین اروپاییانی نبودند که در ایران صنعت فرش دایرکردند. شرکت منچستری زیگلر، در سال ۱۸۸۳ دفتری در سلطان‌آباد (اراک امروزی) باز کردند که سال‌ها کسب و کار پر رونقی داشت. تعدادی از شرکت‌های امریکایی نظیر کمپانی قالیچه شرقی وان. کاستلی و برادران نیز از آن‌ها پیروی کرده بودند.

سرگذشت شعبه همدان

سلسله قاجار از سال ۱۷۹۶ در ایران پادشاهی می‌کرد حکومت شاهان کاملا استبدادی بود. شاهان که درآمدی از مالیات نداشتند، متوسل به گرفتن وام از روس‌ها و انگلیس‌ها می‌شدند و آن‌ها در عوض، تقاضای امتیازات سیاسی می‌کردند. ایران بین امپراتوری در حال توسعه روسیه در شمال و امپراتوری بریتانیا در هند گرفتار شده بود هر دو حکومت روسیه و انگلیس می‌کوشیدند تا این تقسیم را ابزاری برای حفظ استقلال ایران نشان دهند اما مردم ایران قانع نمی‌شدند و احساس می‌کردند که به آن‌ها خیانت شده است.

منطقه روستایی در همدان

در چنین حال و هوایی بود که سیسیل و کلارا ادواردز راهی ایران شدند که بسیار با ترکیه بسامان فرق می‌کرد. بازار تهران ناامیدکننده بود در آنجا هیچ فرش مناسب چندانی برای فروش نبود. آن‌ها آنقدر درآنجا ماندند تا کمی با ایران آشنا شوند، سپس به سمت همدان راه افتادند.

پس از مدت کوتاهی ادواردز نامه‌ای به مادر زنش در امریکا نوشت:

کسب و کار ما در ایران به کندی شکل می‌گیرد. ما تقریبا سه ماه است که درهمدان هستیم و من در اینجا یک دفتر نمایندگی باز کرده‌ام که مطمئنا به یکی از مهمترین دفترهای ما در ایران تبدیل خواهد شد چون اینجا بازار فرش بزرگی دارد…»

همدان بر سر راه تهران به بغداد، بازار جا افتاده‌ای بود. این شهر همچنین در نزدیکی کرمانشاه، یعنی بازار اصلی پشم ایران قرار داشت که چوپانان کُرد گوسفندهایشان را در کوهستان‌های اطراف پرورش می‌دادند و هنوز هم بهترین و درخشان‌ترین پشم قالی در ایران را تولید می‌کند. همچنین همدان بزرگترین مرکز تجارت انگلیس در ایران بود و سالی هفتصد هزار پوند (به پول امروز تقریبا سی و پنج میلیون پوند) کالا وارد می‌کرد که اغلب پنبه منچستر بود. در آن زمان چهار شرکت اروپایی دیگر، در همدان در کار فرش بودند و همین طور شرکت‌های مهم ایرانی که برای بازار تبریز فرش می‌خریدند.

همدان انتخاب ادواردز به عنوان پایگاه او. سی. ام. یکی از دلپذیرترین شهرهای ایران بود. شهر بزرگ بازار داری با حدود ۷۰۰۰۰ نفر جمعیت در سال ۱۹۱۱ بود. اهمیت همدان در این بود که نخستین شهر پس از عبور رشته کوه‌های زاگرس در مسیر تجاری بغداد و کرمانشاه به داخل کشور بود. بازارهای این شهر حیاط‌های وسیعی بودند که آبنما و حیاط سایه‌گستری وسط آن‌ها بود. هر سرای بازار در کار معامله کالای خاص خود بود، قالی، پشم، ریس رنگ‌شده، ادویه، گوشت و سبزی، پالان دوزی، تجارت پارچه‌های پنبه‌ای و… کمی آن‌سوتر در هوای باز خُم‌های رنگرزی قرار داشتند و باز هم دورتر دباغان و پوست‌فروشان بودند که پوست گوسفندان را از سلاخ خانه‌ها می‌آوردند و در محلول شیمایی سولفوری می‌خیساندند تا پشم را از پوست جدا کنند.

بار زدن فرش‌ها در محل او. سی. ام. در همدان

در همدان گروه کوچکی از خارجی‌ها زندگی می‌کردند. بازرگانان نمایندگان صادرکنندگان انگلیسی پنبه بودند و تاجران فرش امریکایی مثل کمپانی قالیچه شرقی و ون گاس بیگ(van gassbeeck)  که هر دوی  این شرکت‌ها در او. سی. ام. ادغام شدند، این شرکت‌ها هر چه در بازار پیدا می‌کردند را می‌خریدند. از آنجایی که اصلا بافندگی شهری در همدان وجود نداشت ادواردز تصمیم گرفت که به طور آزمایشی پانزده دستگاه قالیبافی را در ساختمان اجاره‌ای بر پا کند و چون هیچ بافنده آزموده‌ای در همدان نبود مجبور بود کار را با پیرزن روستایی شروع کند که همه چیز را از صفر به کارآموزان بیاموزد. کسب و کار در همدان داشت آرام آرام شکل می‌گرفت.

سرای میرزا کاظم در همدان

تولیدات همدان بهتر از همیشه بود ادواردز از خوی در نزدیکی مرز ترکیه برای بالابردن کیفیت فرش‌های الوند ریس دستی می‌خرید که به گفته او مثل پشم مرینوس بود. صنعت روستایی نیز گام‌های بلندی بر می‌داشت شرکت او. سی. ام. صد دستگاه قالی داشت که تحت قرارداد در ناحیه جوکار قالی‌های بسیار خوبی می‌بافت.

خدمات ادواردز در همدان بعد از جنگ جهانی اول

بعد از جنگ جهانی اول، خشکسالی سال ۱۹۱۷ در همدان، همراه با غارت سپاهیان ترکی و روسی و احتکار گندم توسط بعضی از زمین‌دارها برای فروش به قیمت بالا به قحطی انجامید و به دنبال آن تیفوس، حصبه و وبا شایع شد. در اوایل می ۱۹۱۸ .وزارت امور خارجه مبلغی برای امداد فرستاد و ارتش از ادواردز خواست که کار تهیه مواد غذایی را بر عهده بگیرد. ادواردز از روستاهای دور گندم خرید و چهارده نانوایی را واداشت که برای بیست هزار نفر نان روزانه ارزان بپزد و روزانه تقریبا به ۱۴۰۰ بچه سوپ دهد. همچنین کاری که تلگرافی از بغداد به همدان بفرستند و اعلام کنند که محموله‌های بزرگی از گندم از بین‌النهرین فرستاده اند وقتی این خبر به گوش محتکران رسید فورا در انبارها را گشودند. هر چند که ادوارزد بخاطر این کار مورد سرزنش شرکت او.سی. ام. قرار گرفت چون طبق قرارداد او نباید این کار را می پذیرفت.

مامور خرید او سی ام در همدان در فراغت

ادواردز در تمام مدتی که در ایران بود، روی کتابی در مورد فرش ایرانی کار میکرد (به نام قالی ایران) و وقتی دفتر شرکت در سال ۱۹۲۵ آتش گرفت، تقریبا همه یادداشت‌هایش را تمام کرده بود که در آن آتش‌سوزی دست نوشته و لوازم شخصی‌اش از بین رفت. آن دفتر را دوباره ساختند و این بار نامش را «عمارت سوخته» نامیدند.

«عمارت سوخته» محل شرکت در همدان که پس از آتش‌سوزی بازسازی شد

در سال ۱۹۲۳ کلارا و سیسیل ادواردز همدان را به قصد لندن ترک گفتند و ادواردز در آنجا مدیر شعبه و بعدا رییس هیات مدیره شد.

چگونگی تشکیل شرکت سهامی فرش ایران

در سال ۱۹۲۵ احمد شاه جوان از سلطنت کناره گرفت و رضاخان پهلوی در کاخ او بر تخت نشست. تأثیر بحران اقتصادی و نتایج آن در ایران نیز احساس می‌شد. در سال ۱۹۳۵ سیسیل ادواردز مقاله‌ای در سالنامه فرش نوشت و نشان داد که چگونه قالیباف‌ها در آن زمان در رنج بودند.

«قیمت فرش پایین آمده، تولید کم شده و بیکاری در میان قالیباف‌ها شایع شده است. شرایط امریکا و اروپا در این سال‌ها تاثیر زیادی در صنعت فرش در ایران دارد. در ناحیه همدان که قبلا انبوهی از فرش‌های ارزان قیمت می‌بافتند. تولید شاید به کمتر از یک پنجم رسیده است. در سلطان آباد(اراک) امروزه عملا جز فرش ساروق چیزی نمی‌بافند و البته وضعیت کمی بهتر است. در کرمان بیکاری در میان قالیبافان بیداد می‌کند. در مشهد این صنعت متوقف شده است. تبریز شاید در این موقعیت از بخت بیشتری برخوردار باشد…»

برای مقابله با چنین وضعیتی بود که به فکر تشکیل شرکت سهامی فرش ایران(آی.سی.سی.) افتادند. کارکنان شرکت او. سی. ام. در مجموع معتقدند که این شرکت را رضاشاه در سال ۱۹۳۵ به زور ملی کرد. اما از سوابقی که جسته و گریخته وجود دارد، چیز دیگری بر می‌آید.

شرکت فرش ایران به تشویق دولت و با وام بانک صنعت و کشاورزی ایران تاسیس شد که ۵۱ درصد سهام را در اختیار داشت. باقی سهام شرکت در اختیار عموم قرار گرفت. اولین رئیس این شرکت، مرتضی قزوینی از مشاوران بانک بود که سال‌ها در احیای صنعت فرش کوشیده بود. او از طرف حسین‌علا، سفیر ایران در لندن، پشتیبانی می‌شد و علا را واردکنندگان لندنی متقاعد کرده بودند که صنعت فرش را تولید فرش‌های نامرغوب ضایع کرده است و باید آن را نجات داد. علا گزارش‌های مفصلی به تهران می‌فرستاد در آن‌ها متذکر می‌شد که برای کنترل کیفیت فرش‌های صادراتی باید سازمانی ایجاد کرد و به این ترتیب باعث ایجاد شرکت فرش ایران شد و بعضی از ساختمان‌های او.سی.ام. به اجاره شرکت فرش ایران درآمد.

ریحانه کثیری
کارشناس ارشد فرش دستباف


برای اطلاعات بیشتر می­توانید منبع زیر را مطالعه کنید:

_ وین آنتونی؛ آقاعباسی، یدالله، آقاعباسی، زهرا، (۱۳۹۷). سه شتران روانه به اسمیرنا: تاریخچه کمپانی قالی شرق. انتشارات فرهنگستان هنر.

چرا این قالی درباری سرخ‌‌رنگ صفوی «رؤیای مجموعه‌داران» است؟

لوئیز برودهرست، سرپرست بخش فرش و قالی حراج کریستیز می‌گوید: «فرش در سده نوزدهم، کالایی کمیاب و گران‌قیمت بود که تنها افراد بسیار ثروتمند امکان بهره‌مندی از آن را داشتند. این قالی سرخ‌رنگ صفوی که در حراجی کریستیز (اکتبر ۲۰۲۳) عرضه شده، بافت ایران در سده شانزدهم است و از حدود ۱۸۷۶ به مجموعه بارون ادموند جیمز دی روتشیلد (۱۸۴۵-۱۹۳۴) راه یافته است».

هتل دِ پونتِلبا

هتل دِ پونتِلبا

داستان این قالی از این خانه آغاز می‌شود: هتل دِ پونتِلبا؛ خانه‌ای باشکوه در خیابان دو فاوبورگ سنت اونوره پاریس، مشرف به خیابان شانزه‌لیزه که امروزه خانه سفیر ایالات متحده آمریکا در فرانسه است؛ اما در دوران امپراتوری دوم فرانسه از آن بانک‌دار مشهور، بارون ادموند جیمز دو روتشیلد و همسرش آدلاید (۱۸۵۳-۱۹۳۵) بود. عمارتی زرین با گنجینه‌هایی بی‌شمار.

از چپ بارون ادموند جیمز دو روتشیلد و همسرش آدلاید

در اتاق‌های بزرگ عمارت روتشیلد که به سلیقه او و همسرش چیده شده بودند، نقاشی‌های هلندی، ظروف چینی، فرشینه‌های فلاندری و مجموعه‌ای گران‌بها از فرش‌های شرقی وجود داشت. یکی از این فرش‌ها، قالی درباری سرخ‌رنگ صفوی است که در ۲۶ اکتبر در حراج کریستیز لندن عرضه می‌شود. به گفته لوئیز برودهرست: «این بازمانده استثنایی! این شاهکار! در کارگاه‌های امپراتوری صفوی در قزوین، بین سال‌های ۱۵۶۵ تا ۱۵۷۵، در زمان سلطنت شاه‌تهماسب اول (۱۵۱۴-۱۵۷۶) بافته شده است».

قالی درباری صفوی، احتمالاً قزوین، شمال ایران، حدود ۱۵۶۵-۱۵۷۵٫ ۱۶ فوت ۹ اینچ در ۷ فوت ۳ اینچ (۵۱۷ سانتی‌متر در ۲۲۵ سانتی‌متر). برآورد: ۲,۰۰۰,۰۰۰-۳,۰۰۰,۰۰۰ پوند

در میان چرخش شاخه‌های درهم‌تنیده انگور، نخل‌ها و گل‌آویزها، قرقاول‌هایی به تصویر کشیده شده است. جالب آن که هفده رنگ غنی این فرش، بیش از ۴۰۰ سال دوام آورده‌اند که نشان‌دهنده سطحی بسیار استثنایی از دانش فنی رنگرزی در دوره صفوی است.

شش اشراف‌زاده به کمک فقرا آمده‌اند، اثر پیتر ون آنرادت (۱۶۳۵-۱۶۳۵)، آمستردام، ۱۶۷۵٫ رنگ‌روغن روی بوم. ۲۳۷ × ۴۲۵ سانتی‌متر

گرچه قالی‌هایی ازاین‌دست، در اصل برای کاخ‌های صفوی بافته می‌شدند، اما به دربار و خانه‌های اشراف اروپا نیز راه یافتند و به کالاهایی ارزشمند تبدیل شدند. در سده هفدهم، نقاشی‌هایی از اشراف‌زادگان اروپایی به دست نقاشان هلندی و فلاندری کشیده شده است که در بیشتر آن‌ها فرش‌های ایرانی برای نشان دادن ثروت و جایگاه بالای اجتماعی اشراف دیده می‌شود.

جوزف دووین

گمان می‌رود که روتشیلد، این قالی را از دلال آثار هنری، سر جوزف دووین، حدود سال ۱۸۷۶ خریده باشد. دووین مسئول و مشاور خرید سرمایه‌داران و صاحبان صنایعی چون فریک، راکفلر، روتشیلد و وندربیلت بود. هنگامی که ادموند دو روتشیلد در سال ۱۹۳۴ درگذشت، بسیاری از گنجینه او (از جمله ۴۰۰۰۰ نقاشی از استادان قدیمی) به موزه لوور پاریس اهدا شد. اما هتل دِ پونتِلبا، بخشی از املاک روتشیلد باقی ماند؛ اگرچه در طول جنگ جهانی دوم به دست هرمان گورینگ به‌عنوان باشگاه افسران لوفت‌وافه مورداستفاده قرار گرفت.

روبرتو کالوی

این قالی نیز در دهه ۱۹۷۰ فروخته شد؛ حدود سه دهه پس از آن که هتل دِ پونتِلبا را نمایندگی دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا در پاریس خریداری کرد. از آن زمان، مالک آن نخست، روبرتو کالوی، سرمایه‌دار و فراماسون ایتالیایی، ملقب به «بانک‌دار خدا» بود که در سال ۱۹۸۲ به شکلی مرموز درگذشت.

گوردون پی گتی

سپس گوردون پی گتی، تاجر و آهنگ‌ساز آمریکایی آن را خرید. لوئیز برودهرست، فرش‌ها را رؤیای مجموعه‌داران توصیف می‌کند و می‌افزاید: «فرش‌ها مجموعه را زنده می‌کنند؛ آنها داستانی در پشت خود دارند که شاید دیگر آثار هنری نتوانند چنین چهره‌ای از خود نشان دهند».

متن: پایگاه اینترنتی حراج کریستیز
ترجمه: داوود شادلو

زندگی شگفت‌انگیز سِسیل و کلارا ادواردز در ایران

گرچه از ۱۸۷۷م تاکنون کتاب‌هایی بسیار درباره فرش‌های شرقی نوشته شده است بااین‌همه یکی از آن‌ها برای ایرانیان به سبب ترجمه فارسی مهین‌دخت صبا از بقیه شناخته‌شده‌تر است: «قالی ایران» نوشته سسیل ادواردز. این کتاب در سال ۱۹۵۳ منتشر شده و راهنمایی کم‌وبیش جامع برای هنر-صنعت فرش ایرانی از آغاز تا میانه سده بیستم میلادی است؛ دوره‌ای که طی آن فرش‌های ایرانی با اقبال جوامع علمی و عمومی غربی روبرو شدند. از دلایل جذابیت این کتاب، زندگی و شخصیت سسیل ادواردز است.

آرتور سسیل ادواردز بااصالت انگلیسی، در ۱۸۸۱ در قسطنطنیه (استانبول) به دنیا آمد و در ۱۹۰۹ با کلارا کری کیس آمریکایی ازدواج کرد. آنان از ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۷، سال‌های زیادی را در ایران گذراندند؛ ازاین‌رو کاملاً با جغرافیای فرش ایران آشنا بودند. سسیل به آن نسل سنتی از کارشناسان بریتانیایی تعلق دارد که در اواخر سده گذشته میلادی با آمیزه‌ای از شانس و جسارت به دنبال ثروت‌اندوزی در شرق بودند.

ادواردز (سمت چپ) به همراه همسرش کلارا و برایان هافنر در جاده طبس به فردوس. مأخذ: مجله هالی

داستان ادواردز از استانبول آغاز می‌شود. جایی که عمویش، جورج بیکر، باغبان رسمی سلطان عثمانی بود و عموی دیگرش جیمز بیکر، از بنیان‌گذاران شرکت تولیدکنندگان قالی شرقی یا OCM. در آن زمان، OCM از موفق‌ترین شرکت‌های بین‌المللی تجارت قالی در جهان بود. این شرکت، هنگامی که در سال ۱۹۰۸ در اسمیرنا (ازمیر کنونی) با ادغام شش شرکت بزرگ تولید فرش آغاز به کار کرد، سرمایه اولیه‌اش به ۴۰۰۰۰۰ پوند می‌رسید؛ مبلغی هنگفت در آن دوره.

نشان تجاری بافته شده بر قالی شرکت OCM

سسیل ادواردز جوان، از سوی عمویش به شرکت معرفی و به OCM پیوست و در ترکیه و ایران به خرید و تولید فرش پرداخت؛ سپس آنها را به بازار بریتانیا صادر می‌کرد. کم‌کم بیشتر بر ایران متمرکز شد. سرانجام در ۱۹۱۱ به همدان آمد. پسرش، آرتور در ۱۹۱۸ در همین شهر زاده شده است. او مسئولیت تولیدات OCM  را در همدان بر عهده گرفت. در آن زمان در شمال غرب ایران، بیشتر فرش‌ها با مقاصد صادراتی بافته می‌شدند.

کتاب کاروان ایرانی نوشته سسیل ادواردز

ادواردز و همسرش کلارا علاوه‌بر فرش، شیفته فرهنگ و هنر ایرانی نیز شده بودند. آنان ۱۲ سال در ایران ماندند و به گشت‌وگذار در آن پرداختند و گزارش‌هایی از مشاهدات و مطالعاتشان ثبت کردند. برای نمونه ادواردز در بخش‌هایی از «قالی ایران» تحت عنوان «گفت‌وشنود» با نگاهی کم‌وبیش مردم‌نگار داستان‌‌هایی خواندنی از زندگی مردم ایران در آن دوره گزارش کرده است. این روحیه ماجراجویی و داستان‌سرایی سبب شد که نخستین کتاب ادواردز که در سال ۱۹۲۸ منتشر شده است، مجموعه‌ای داستان کوتاه با نام «کاروان ایرانی» باشد. او همه شخصیت‌های عجیب‌وغریب داستان‌های این مجموعه را از بزرگ‌زادگان ایرانی تا افسران روسی و مبلغان مذهبی بریتانیایی، از افرادی الهام گرفته که پیرامونش بوده‌اند. گهگاهی نیز به شعری از حافظ ارجاع داده است.

صفحات داخلی کتاب کاروان ایرانی

گرچه حرفه ادواردز فرش بوده است، اما در «کاروان ایرانی» به‌ندرت به فرش می‌پردازد، جز زمانی که مکانی مجلل را توصیف می‌کند. برای نمونه در یکی از داستان‌ها، یک راوی ناشناس به دیدار دوستی می‌رود که پیش‌تر وزیر دفاع بوده است: «میزبانم به خدمتکارانش دستور داده بود که ناهار را در خانه آماده کنند. او مرا به‌موقع وارد اتاق اصلی کرد. کف زمین را با فرشی اصیل از کاشان آذین‌شده یافتم. بهترین فرش‌های جهان در این شهر بافته می‌شوند. روی فرش پارچه‌ای قلمکار پهن بود و روی آن کاسه‌های کوچک خورش و شیرینی قرار داشت. در مرکز این منظومه خوش‌رنگ و بو، بشقابی فلزی و بزرگ، چون خورشیدی جای گرفته بوده که از آن بخار برمی‌خاست…». جالب این که در اینجا، ادواردز از فرش‌های کاشان به‌عنوان بهترین فرش‌های جهان یاد می‌کند و همین نظر را بارها در «قالی ایران» هم تکرار کرده است؛ تا آنجا که برخی فرش‌شناسان بر او به سبب تمرکز بیش از حد بر فرش کاشان خرده گرفته‌اند.

نشان تجاری شرکت فریتز و لا رو

مشخص نیست که ادواردز دقیقاً چه زمانی تصمیم گرفت درباره فرش ایرانی کتابی بنویسد؛ اما آن هنگام که او و خانواده‌اش در ۱۹۲۳ ایران را به مقصد لندن ترک کردند، کتاب او هنوز یک ربع قرن با انتشار فاصله داشت. ادواردز در لندن، مدیرعامل OCM شد و از اقدامات او در این سمت گسترش بازار شرکت تا ایالات متحده آمریکا است. او در سال‌های منتهی به جنگ جهانی دوم، با مشارکت یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان فرش به بازار آمریکا به نام فریتز و لارو، فرش‌های OCM را وارد تمام فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ آمریکا کرد. او با انتقال خط تولید فرش‌های شرقی به هند و تولید ارزان برای خریداران طبقه متوسط، از پیش‌گامان فراگیری و جهانی ‌شدن فرش‌های دستباف شرقی بود.

بااین‌همه ادواردز کوشید در کنار فعالیت‌های تجاری، علایق فکری و پژوهشی خود را هم دنبال کند. سرانجام در سال ۱۹۴۸ سسیل و کلارا دوباره به ایران بازگشتند. هدف این بود که سسیل برای کتابش با عنوان «قالی ایران: بررسی صنعت قالی‌بافی ایران» پژوهش‌هایی انجام دهد. این کتاب پنج سال پس از آن، در ۱۹۵۳ منتشر شد. اما سسیل و کلارا دیگر جوان نبودند و وضعیت سلامتی ناپایداری پیدا کرده بودند که روزبه‌روز بدتر می‌شد. کلارا در سال‌های پایانی عمرش گرفتار فراموشی شده بود و از ۱۹۵۱ تا پایان عمرش را در آسایشگاهی در نزدیکی برایتون در انزوا گذراند.

سسیل در ۱۹۵۳ درگذشت و پس از آن کلارا در ۱۹۵۵٫ گرچه «قالی ایران» با نام سسیل شناخته شده اما کلارا ادواردز نیز پابه‌پای او در همه سفرها و ماجراجویی‌ها همراه بوده است. کتاب «قالی ایران» در آن دوره، بیشتر از حدی که ادواردزها امیدوار بودند، موفقیت به دست آورد؛ اما آن دو آن‌قدر زنده نماندند که موفقیت کتابشان را ببینند؛ گرچه در زمانه‌ای شگفت‌انگیز، شگفت‌انگیز زندگی کردند.

گردآوری و ترجمه: دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز

آرتور سیسیل ادواردز به روایت تورج ژوله

روایت گری در فرش (نشست اول)
آرتور سیسیل ادواردز بنیان گذار OCM بزرگترین امپراطوری فرش به روایت تورج ژوله

زمان: پنجشنبه، چهارم ابان ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۰
مکان: تهران، خیابان ولیعصر، نرسیده به میدان تجریش، مجتمع فروشگاهی شرکت فرش ایران


برآمدن خورشید از پشت شیر در حراج بیست و ششم


بیست و ششمین جلسه حراج فرش دستباف کارکرده در ۷۳ نوبت برگزارشد. در این جلسه ۸۴ تخته فرش دستباف به متراژ ۳۶۷ مترمربع عرضه که در ۵۷ نوبت ۶۱ تخته فرش با مساحت ۲۴۸ مترمربع  فروخته و تعداد ۲۳ تخته فرش در ۱۶ نوبت با مساحت ۱۱۹ مترمربع پیشنهاد بالاتری از قیمت پایه را دریافت نکردند و به انبار حراج بازگشتند.

حراج فرش دستباف کارکرده هر هفته در روزهای دوشنبه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ برگزار می شود و حضور برای عموم علاقمندان آزاد است.

در حراج بیست و ششم تعداد ۱۶ تخته فرش با رشد قیمت دو برابری از قیت پایه فروخته شدند. در این جلسه حراج عنوان بالاترین قیمت پایه عرضه شده به دو تخته فرش ۱۴ متری نایین تعلق گرفت که با قیمت پایه ۴۸ میلیون تومان عرضه شدند اما پیشنهاد بالاتری را ثبت نکردند و به انبار حراج بازگشتند. عنوان بالاترین قیمت پایه‌ی فروخته شده هم تعلق گرفت به یک تخته قالیچه تبریز که با قیمت پایه ۱۴ میلیون تومان عرضه شد و باقیمت نهایی ۲۱ میلیون تومان فروخته شد.

رکوردار حراج بیست و ششم  نیز منتصب شد به یک تخته پشتی شیراز با رنگ زمینه کرم و نقش مایه‌های شیر و خورشید و سرو که با قیمت پایه ۱ میلیون ۵۰۰ هزار تومان در نوبت پانزدهم عرضه شد و با رشد قیمت ۴۳۳ درصدی از قیمت پایه ۸ میلیون تومان فروخته شد تا صدرنشینی این جلسه حراج فرش دستباف را به خود اختصاص دهد. در مجموع فرش‌های فروخته شده این جلسه حراج به صورت میانگین با ۶۴ درصد رشد از قیمت پایه فروخته شدند.