زیر پای دیکتاتور

متعلقات دیکتاتورها سرنوشتی شبیه خود آنان دارند. یا از بغض صاحبشان به دست براندازان نیست و نابود می‌شوند یا در بهترین حالت در زباله‌دان تاریخ فراموش می‌شوند. برای نمونه به پناهگاه هیتلر در برلین در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم فکر کنید؛ چه چیزی به ذهنتان می‌رسد؟ ساختمانی نظامی با چند صندلی و مبل، دیوارهای ضخیم و امکاناتی محدود. کارشناسان موزه هنگ گرین هاوارد (الکساندرا، هنگ شاهزاده ولز در یورکشایر) در ریچموند (یورکشایر شمالی) تکه فرشی از پناهگاه هیتلر در مخزن موزه یافته‌اند که داستانی بسیار متفاوت از پناهگاه دیکتاتور را روایت می‌کند.



برای مورخان نظامی شاید اهمیتی نداشته باشد که فرش پناهگاه هیتلر چه و چگونه بوده است اما برای فرش‌بازان دانستن این نکته خالی‌ازلطف نیست. سال ۱۹۸۵م کارشناسان و خدمه موزه، هنگام انبارگردانی، زمانی که قفسه‌ها و کابینت‌ها را جابه‌جا می‌کردند پاکتی یافتند که درون آن پاره‌فرشی از پناهگاه هیتلر بود. این ‌پاره‌فرش از فرشی که کف پناهگاه را می‌پوشاند بریده شده است. نقش آن گلی شش‌پر است به رنگ حنایی و برگ کنگره‌ای سرمه‌ای. زمینه صورتی روشن است و گرده‌ها همگی قهوه‌ای هستند.
لیندا پاول، مدیر موزه گرین هاوارد، می‌گوید: «دقیقاً نمی‌دانیم این پاره‌فرش چگونه سر از موزه ما درآورده است؛ اما احتمالاً سال ۱۹۴۵م که هنگ گرین هاوارد هم در آزادسازی برلین حضور داشته است، یکی از سربازان هنگ پس از خودکشی هیتلر وارد پناهگاه شده و با سرنیزه بخشی از فرش را بریده است. انگیزه آن سرباز چه بوده است؟ از سرنوشت خود فرش هم آگاهی نداریم و شاید سوخته یا خون هیتلر بر آن ریخته باشد. آنچه از آن فرش مانده اکنون همین پاره کوچک است».
اکنون در برلین پناهگاه هیتلر را بازسازی کرده‌اند و بازدید آن برای عموم آزاد است اما مبلمان و فرش اتاق را از جای دیگری آورده‌اند و نمونه اصلی نیست.
فرش‌های تصویری همچون رسانه‌ای پویا با مکان قرارگیری و شیوه به‌کارگیری خود موقعیت اجتماعی صاحب تصویر را در جامعه به نمایش می‌گذارند. این فرش‌ها که روزی در کاخ معمر قذافی به دیواری آویخته بودند اکنون پایین کشیده و پای‌مال انقلابیون شده‌اند.



گردآوری: دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز

اصیل‌ترین هنر ایرانیان در کتاب رکوردهای گینس

شاید کمتر ایرانی بداند که یکی از رکوردهای گینس فرش دستباف ایرانی است. فرشی که توسط هنرمندان و بافندگان بزرگترین و قدیمی‌ترین مجموعه‌ی تولید و بازرگانی فرش دستباف ایرانی -شرکت سهامی فرش ایران- طراحی، تولید، نصب و نگهداری می‌شود. در این یادداشت با بزرگترین فرش دستباف جهان که حاصل دست رنج هزاران هنرمند ایرانی است بیشتر آشنا می‌شویم.



رکورد گینس و فرش ایرانی

از سال ۱۹۹۵ میلادی (۱۳۷۴ خورشیدی) تا به حال هزاران رکورد در کتاب جهانی گینس ثبت شده که ایران و ایرانیان نیز سهم بسزایی را در این کتاب از آن خود کردند؛ از داغ ترین نقطه روی کره زمین در بیابان‌های ایران تا نام صدها هنرمند و ورزشکار برجسته میهن‌مان در فهرست رکوردهای این کتاب ثبت شده؛ اما در این میان رکوردی در کتاب گینس است که کمتر مورد توجه جهانیان قرار می‌گیرد، یعنی ثبت رکورد طراحی، بافت و نصب بزرگترین فرش دستباف جهان؛ فرشی که از طرح تا بافت و نصب و خدمات نگهداری آن همه در مجموعه بزرگ و پر افتخار شرکت سهامی فرش ایران به سرانجام رسیده است.

اما داستان بزرگترین فرش جهان از کجا آغاز شد؟

علاقه مردم امارات به مراکز خرید و کالاهای‌گران‌بها، شیخ زاید را بر آن داشت تا بزرگترین فرش دستباف جهان را به یکی از معتبرترین مراکز طراحی و تولید فرش در جهان یعنی شرکت سهامی فرش ایران بسپارد تا آن را در یکی از بزرگترین مساجد جهان، مسجد شیخ زاید بن سلطان آل نهیان بگستراند.

مسجد شیخ زاید نوزدهمین مسجد بزرگ جهان است که در شهر ابوظبی کشور امارات بنا شده. این بنای مجلل در ماه رمضان سال ۱۴۲۸ هجری قمری (۱۳۸۶ خورشیدی) همراه با بزرگترین فرش دستباف جهان افتتاح شد. مسجد شیخ زاید و فرش نفیس آن یکی از جاذبه‌‌های گردشگری امارات متحده عربی به‌شمار می‌آید که همواره چهره‌های مشهور دنیایِ سیاست، ورزش و هنر ‌از آن دیدن کردند و نظاره‌گر این فرش بی‌نظیر ایرانی بودند.



بزرگترین فرش جهان تا قبل از سال ۱۳۸۶

اما جالب است بدانید تا قبل از بافت فرش مسجد شیخ زاید، لقب بزرگترین فرش جهان مربوط به فرش مسجد اعظم سلطان قابوس در کشور عمان بود. که البته این فرش هم در مدت سه سال توسط شرکت سهامی فرش ایران طراحی، بافته و نهایتا در سال ۱۳۸۰ در این مسجد نصب شد.

این فرش با ابعاد ۶۰ در ۷۰ متر و مساحت ۵۶۳۰ متر مربع در شهر نیشابور با رجشمار ۴۰ و  با ۲۸ رنگ از مرغوب‌ترین مواد اولیه بافته شد که نمونه دیگری از شاهکار هنر دست استادکاران این مرز و بوم است.

این فرش که طراحی آن کاملا به صورت سنتی و رنگ و نقطه دستی انجام شده تمامی سطح شبستان اصلی مسجد سلطان قابوس را تحت پوشش در می آورد. در طراحی ترنج مرکزی این فرش از نقوش زیبای سقف گنبد مسجد معروف شیخ لطف‌اله در اصفهان الهام گرفته شده است. هریک از نقوش بیضی شکل این ترنج که با فاصله گرفتن از مرکز ترنج به تدریج بزرگتر می‌شود، گنبد مقعری را در نظر بیننده منعکس می‌نماید که دقیقا در زیر گنبد مسجد قرار گرفته و ترکیب هماهنگ و زیبایی را با معماری داخلی مسجد بوجود می‌آورد. زمینه فرش با هنرمندی بی‌نظیری با گل‌های شاه عباسی تزیین یافته و گردش بندها و اسلیمی‌ها نیز به ارزش هنری این طرح می‌افزاید. شاید شیخ زاید هم مسحور جلوه همین قالی با شکوه در مسجد سلطان قابوس شد و تصمیم گرفت فرشی بزرگتر از ان را به هنرمندان ایرانی شرکت سهامی فرش ایران سفارش دهد تا چشم و چراغ مسجد مجللش باشد.



دو میلیارد گره در بزرگترین فرش جهان

عرض بزرگترین فرش جهان ۱۳۳ متر، طول آن ۴۰ متر و قطر بخش محراب آن ۸ متر است که در مجموع مساحتش ۵۶۳۰ متر مربع است. این فرش در ۹ قطعه مجزا بافته شده است. تمام قطعات فرش پس از بافت به مسجد انتقال داده شدند و طی سه ماه در مسجد شیخ زاید با بهره‌گیری از مجرب‌ترین استادکاران ایرانی در نهایت دقت و مهارت به هم متصل و یکپارچه شدند. برای بافت این فرش ۱۲۰۰ بافنده ماهر نیشابوری به مدت ۱۸ ماه در دو نوبت کاری این فرش نفیس را به پایان رساندند.

رجشمار فرش ۴۰ گره در مقیاس ۶٫۵ سانتی متر و دارای ۲٫۱۲۰٫۰۰۰٫۰۰۰ گره نامتقارن است، پس از اتمام بافت، مراحل تکمیلی در مجموعه کارخانجات شرکت سهامی فرش ایران در شهر کرج انجام شد.

نقشه این فرش افشان شاه عباسی، طرحی با چهار ترنج کناری و یک ترنج مرکزی و محرابی با شمسه‌ای عظیم و مشعشع است. در زمینه فرش از رنگ سبز استفاده شده که بکارگیری آن بسیار هوشمندانه بود زیرا این رنگ نمادی از سرسبزی و طراوت است، همچنین رنگ مورد علاقه شیخ زاید بوده است و به دلایل مذهبی نیز یادآور گنبد مسجد خضرا در بین مسلمانان است. از سوی دیگر رنگ طلایی (بژ) حاشیه فرش یادآور صحراهای امارات است.

در این فرش خطوط و برجستگی‌هایی برای نظم دهی صفوف نمازگزاران به هنگام پرداخت آن تعبیه شده که نشانی دیگر از خلاقیت هنرمندان ایرانی است.



بدرقه باشکوه بزرگترین فرش جهان

پس از بافت، قطعات نه‌گانه برای بررسی نهایی و رونمایی از این شاهکار منحصر به‌فرد به تهران منتقل شد. روز  ۹ امرداد ۱۳۸۶ در مصلای تهران با حضور مسئولان کشوری و جمعی از هنرمندان فعال که در به ثمر رسیدن این اثر سِتُرگ نقش داشتند، بزرگترین فرش دستباف جهان در معرض دید عموم قرار گرفت تا بدرقه با شکوه ایران با این اثر منحصر‌به‌فرد ایرانی در تاریخ فرش‌بافی جهان باشد.

در این آیین همچنین از مدیران، طراحان و بافندگان منتخب که در پروژه طراحی تا تامین و بافت بزرگترین فرش دستباف جهان نقش داشتند تقدیر شد. گفتنی است برای پوشش خبری این رونماییِ افتخار آفرین رسانه‌های مختلف داخلی و خارجی این رویداد را پوشش دادند و همزمان مسابقه عکاسی از بزرگترین فرش دستباف جهان هم برگزار شد.



مقصد بزرگترین فرش جهان

سال ۲۰۰۷ میلادی (۱۳۸۶ خورشیدی) بزرگترین فرش جهان به وسیله یک فروند هواپیمای باری در دو مرحله به ابوظبی انتقال داده شد تا آخرین مراحل نصب در مسجد شیخ زاید انجام شود. این انتقال حتی در تاریخ ترابری هوایی ایران هم بی‌سابقه بود. انتقال ۳۵ تن فرش که گره گره کنارهم قرار گرفته بودند خود پروژه‌ای بزرگ بود.

برای نصب بزرگترین فرش دستباف جهان در مسجد شیخ زاید ۳۰ استادکار مرمت به مدت سه ماه قطعات فرش را دقیقا کنارهم متصل کردند. در نصب فرش‌ ستون‌ها دقیقا جانمایی شده و ترنج مرکزی با دقت بسیار قرینه چلچراغ بزرگ مسجد قرار گرفته است. مهندسی دقیق نصب فرش به شکلی است که به صورت کامل تمام سطح مسقف مسجد را پوشش دهد و لبه‌های فرش بدون فاصله‌ای از دیواره‌ها و ستون‌ها، کاملا زمین را بپوشاند. این نکته نشان از دقت و محاسبات دقیق نصب این فرش دارد.



فرش ایران؛ افتخار ایران؛ هنری جهانی

امروزه مسجد شیخ زاید بن سلطان آل نهیان یکی از جاذبه‌های گردشگری شهر ابوظبی در کشور امارات است که سالانه علاوه بر توریست‌های کشور امارات چهره‌های مختلف سیاسی، مذهبی، هنری و ورزشی هم از آن دیدن می‌کنند. اما بی‌شک زیبایی شاهکار فرش ایرانی، شکوه مسجد شیخ زاید را افزون کرده و چه نیکو هنری که جدای از هر سلیقه و نظری نام ایران را همواره با عزت و اقتدار در سراسر جهان پرآوازه کرده. شرکت سهامی فرش ایران به عنوان قدیمی‌ترین و بزرگترین شرکت فعال در عرصه تولید و بازرگانی فرش دستباف ایرانی این افتخار را داشته که خالق اولین و دومین فرش بزرگ‌پارچه جهان باشد و این مهم را با همکاری طیف گسترده‌ای از هنرمندان، مدیران، بافندگان و کارشناسان فرش ایران در کارنامه خود دارد.

جزئیاتی از بزرگترین فرش دستباف جهان


 عنوان فرش ابوظبی
مساحت ۵۶۳۰ متر مربع
رجشمار ۴۰ گره در ۶٫۵ سانتی متر
تراکم گره ۳۸۰۰۰۰ گره بر هر متر مربع
مواد اولیه ۷۲ درصد پشم و ۲۸ درصد پنبه
ارتفاع پرز ۱۰+-۱ میلیمتر
تعداد طیف های رنگی ۲۵ طیف
رنگ زمینه سبز
رنگ حاشیه طلایی
نقشه افشان شاه عباسی با ۵ ترنج
محل بافت ایران – نیشابور
نوع گره نامتقارن
وزن ۳۵ تن
سال تحویل و نصب ۱۳۸۶
مدت زمان بافت ۱۸ ماه
تعداد قطعات ۹ قطعه
مدت زمان نصب ۳ ماه

رکورد گینس بزرگترین فرش دستباف جهان

رکورد گینس بافت بزرگترین فرش دستباف جهان


گردآوری: دنیا فرح‌زاد
کارشناس فرش دستباف

ویکتوریا و آلبرت؛ موزه‌ای از بهترین فرش‌های ایرانی

افزون بر تصاویر و اسناد مرتبط با فرش، حدود دویست و پنجاه اثر از انواع فرش‌های دستباف ایران، در موزه ویکتوریا و آلبرت موجود است. از جمله مشهورترین آنها فرش باشکوه اردبیل و فرش‌های معروف سالتینگ، سانگوشکو، چلسی و قالی مقبره شاه عباس دوم است. در میان آثار این موزه با نام افراد مهمی در تاریخ ایران و بریتانیا مواجه هستیم. مهم‌ترین آنها ناصرالدین شاه قاجار و ویلیام موریس هستند. به این ترتیب موزه ویکتوریا و آلبرت گنجینه‌ای از بهترین فرش‌های دستباف ایران را در خود جای داده است.

منشا پیدایش موزه ویکتوریا و آلبرت

منشا پیدایش این موزه، نمایشگاه بزرگ سال ۱۸۵۱ است که از ماه مه تا اکتبر، لندنی‌ها را با منظره‌ای از صنعت و پیشرفت مواجه نمود. نمایشگاه بزرگ، اولین نمایشگاه بین‌المللی در نوع خود بود؛ نمایشی باشکوه از محصولات تولیدی، از موتورهای بخار گرفته تا بی شمار کالاهای عجیب و غریب از بریتانیا و امپراتوری آن و فراتر از آن بود. برای این نمایشگاه «کریستال پالاس» در هاید پارک برای قرار دادن آثار ساخته شد و ملکه ویکتوریا و پرنس آلبرت ریاست مراسم افتتاحیه را بر عهده داشتند. زمانی که نمایشگاه بسته شد، تخمین زده می‌شد که شش میلیون نفر – معادل یک سوم جمعیت بریتانیا – از جمله چارلز داروین و چارلز دیکنز از این نمایشگاه بازدید کرده‌اند.

قالی اردبیل شیخ صفی، موزهٔ ویکتوریا و آلبرت لندن

قالی اردبیل (شیخ صفی)، موزهٔ ویکتوریا و آلبرت لندن

از ساوت کنزینگتون[i] به ویکتوریا و آلبرت

نمایشگاه بزرگ سال ۱۸۵۱ موفق‌ترین رویدادی بود که تا به آن زمان برگزار شده بود و به یکی از نقاط عطف قرن نوزدهم تبدیل شد. پس از این نمایشگاه، خالق و قهرمان آن، شاهزاده آلبرت، نیاز به حفظ و بهبود استانداردهای صنعت بریتانیا برای رقابت در بازار بین المللی را دید. برای این منظور، او تاکید کرد که از سود نمایشگاه برای توسعه یک منطقه فرهنگی از موزه‌ها و کالج‌ها در ساوت کنزینگتون که به آموزش هنر و علم اختصاص دارد، استفاده شود. موزه اولین مؤسسه از این میان بود که با خرید منتخبی از اشیاء با استفاده از کمک مالی ۵۰۰۰ پوندی از خزانه‌داری در سال ۱۸۵۲ به کارگردانی هنری کول  افتتاح شد. این موزه با مأموریت آموزش طراحان، تولیدکنندگان و عموم مردم در زمینه هنر و طراحی،  برای بیش از ۴۰ سال به عنوان موزه ساوت کنزینگتون شناخته می شد. تا اینکه در سال ۱۸۹۹ ملکه ویکتوریا در مراسم افتتاح ساختمان جدید موزه که قرار بود آخرین مراسم عمومی او باشد، شرکت کرد. این مراسم به مناسبت گرامیداشت ملکه ویکتوریا و همسر فقیدش شاهزاده آلبرت(درگذشته به سال ۱۸۶۱ م)، نام آن‌ها را برای موزه به یادگار گذاشت و از این پس «موزه ویکتوریا و آلبرت» نامیده شد.

مجموعه‌های موزه، که در یکی از بهترین گروه‌های ساختمان‌های ویکتوریایی و مدرن بریتانیا قرار دارد، بیش از ۵۰۰۰ سال خلاقیت بشر را تقریباً در هر رسانه‌ای، در بر می‌گیرد. از جمله مجموعه بی‌نظیری از فرش‌های دستباف که نگین درخشان آن‌ها فرش اردبیل یا همان قالی شیخ صفی؛ قدیمی‌ترین، بزرگترین و زیباترین فرش تاریخ‌دار جهان است.

گردآوری در ساوت کنزینگتون، نمایش در ویکتوریا و آلبرت

موزه ساوت کنزینگتون مامورانی برای خرید “اشیاء هنری و تزیینی” داشت. از جمله سرلشکر رابرت مرداک اسمیت (۱۸۳۵ – ۱۹۰۰) رئیس شرکت پرشین تلگراف در تهران که سال ۱۸۷۳ به عنوان مامور موزه ساوت کنزینگتون مشغول خرید “اشیاء هنری و زینتی” برای آنها شد. او با شور و نشاط فرش‌های متمایز را به دست آورد که از مجموعه‌های خصوصی و مستقیماً از مساجد تهیه می‌شد و در رقابت مستقیم با دیگر مجموعه‌داران و مؤسسات اروپایی بود که در زمانی پیش از درک عمومی از ارزشمندی این آثار، به شکار چنین گنجینه‌هایی پیوستند و با پرداخت حداقل هزینه آثار را به دست آوردند. کلکسیون‌های فرش، از جمله ویلهلم بود از برلین – نویسنده کتاب‌های علمی در این زمینه، سعی کردند ارزشمندی آن‌ها را پنهان کنند تا بی سر و صدا مجموعه‌های خود را بهبود بخشند و قبل از افزایش محبوبیت آثار، خرید کنند.

فرش‌های اهدایی ناصرالدین شاه به موزه ساوت کنزینگتون

سال ۱۸۷۷ ناصرالدین شاه قاجار، اهدای منسوجات و فرش‌های معاصر را به موزه ساوت کنزینگتون تایید کرد. این اهدا که مستقیماً برای تبلیغ صنعت نساجی ایران به بریتانیا انجام شد، از طریق رابرت مرداک اسمیت و -امین الملک- وزیر وقت قاجار- سازماندهی شد و شامل ۱۴ فرش و ۶۰ نمونه پارچه مربوط به مشهد، کردستان، سنندج، ملایر و همدان بود.

گرایش مجموعه‌داران به فرش‌های شرقی

در اواخر قرن نوزدهم، گرایش به سبک «شرقی» موجب افزایش تقاضا برای فرش‌های صفوی شد. بافته‌های شرقی محبوبیت یافتند و مترادف با اثر هنری خلاق شدند. موزه ویکتوریا و آلبرت از سوی مطبوعات، به خاطر آینده نگری‌اش و قیمت‌های پایینی که برای بسیاری از آثار نمایشگاه هنر ایرانی در سال ۱۸۷۶ پرداخته بودند، ستایش شد. موزه ویکتوریا و آلبرت در سال ۱۸۸۴ م جمع آوری دستبافته‌های عشایری فارس را آغاز کرده بود. نخستین دست بافت عشایری ایرانی این موزه، قالیچه‌ای به نقش بته قبادخانی و بافت ایلات عرب فارس است. دو دهه آخر قرن نوزدهم، نمایشگاه قالی‌های مشرق زمین وین در سال ۱۸۹۱ و نمایشگاه لندن در سال ۱۸۹۲ برگزار شد و چندین کتاب عظیم به عکس‌های تمام رنگی فرش آراسته و به مناسبت این نمایشگاه منتشر شد.

کلمسکوت مانور، خلوتگاه ویلیام موریس

کلمسکوت مانور، خلوتگاه ویلیام موریس

فرش‌های ایرانی الهام بخش طراحان و  اشتیاق مجموعه‌داران

به طور کلی در سال های ۱۸۷۳-۱۸۹۳، فرش های قرن شانزدهم صفوی برای اولین بار در اروپا، به عنوان شاهکارهای مهم و نفیس کشف شدند. پیش از این، تمرکز مجموعه موزه ساوت کنزینگتون صرفاً بر روی بافندگی‌های قرن نوزدهم معاصر بود که به عنوان نمونه‌هایی از سبک‌های مختلف موجود جمع آوری شده بودند. با راهنمایی و مشاوره هنرمندان، طراحان و علاقه‌مندانی مانند: ویلیام موریس (۹۶-۱۸۳۴)، موزه به اهمیت فرش‌های صفوی پی برد و متوجه شد که زیبایی و فرم آنها را نمی‌توان به سادگی در کپی تکرار کرد. او که طراح، شاعر، صنعتگر و سوسیالیست بریتانیایی بود، درک عمیقی از چنین آثاری داشت و اولین اثر صفوی را که تا به حال دیده بود – یک فرش “گلدانی کرمان”، که در سال ۱۸۷۷ در پاریس خریداری کرد (و بعداً به موزه اهدا شد) در خانه خود در گلوسترشایر، کلمسکوت مانور به نمایش گذاشت و از آن به عنوان منبع الهام برای کار خود استفاده کرد.

توصیه ویلیام موریس برای فرش شیخ صفی

موریس طی سالیان متمادی با مشاوره دادن برای مجموعه‌ها، از موزه ساوت کنزینگتون (V&A) حمایت می‌کرد و در مورد خریدهای زیادی مشاوره داد، از جمله در سال ۱۸۹۳ برای خرید «فرش اردبیل» (همان شیخ صفی) که به عنوان قدیمی‌ترین فرش تاریخ دار جهان و یکی از بزرگ‌ترین، مرغوب‌ترین و باشکوه‌ترین فرش‌های ایران، شهرتی جهانی دارد، توصیه کرد. ویلیام موریس ویژگی‌های فکری فرش را ستود. او از دولت خواست تا مبلغی را که برای خرید قالی اردبیل در دسترس است از ۱۵۰۰ پوند به ۱۷۵۰ پوند افزایش دهد و خود به همراه سایر خیرین، کمک‌های نقدی کرد تا اطمینان حاصل شود که فرشی که از آن به عنوان “بهترین فرش شرقی که دیده‌ام” وصف شده، برای نمایش عمومی در انگلستان باشد.

فرش اردبیل از اهمیت تاریخی بالایی برخوردار است. زیرا همراه با جفت دیگرشii، توسط شاه طهماسب صفوی، برای زیارتگاه جدش شیخ صفی الدین در شهر اردبیل در شمال غرب ایران سفارش داده شده بود.  قدمت فرش دقیقاً به لطف کتیبه شاعرانه و  امضادارش مشخص است: «اثر بنده درگاه، مقصود کاشانی» سنه ۹۴۶ ه (۱۵۳۹ – ۱۵۴۰م). طرح ترنج مرکزی این قالی شبیه گنبد مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان است و با دو قندیل زیبا در ابعاد متفاوت احاطه شده است. این تفاوت یک نقص عمدی در طراحی است که منعکس کننده این اعتقاد است که کمال فقط از آن خداست.

کتیبه و قندیل‌های قالی اردبیل

فرش اردبیل نگین درخشان موزه ویکتوریا و آلبرت

فرش اردبیل نسبت به فرش‌های ایرانی دوره خود، طرحی بدیع بود. کپی‌های متعددی در اندازه‌های مختلف از قالیچه‌های کوچک گرفته تا فرش‌های بزرگ‌پارچه از این فرش بافته و زینت بخش مکان‌های مهمی از جمله اروپا شد. برای مثال: دفتر نخست وزیر بریتانیا در خیابان داونینگ و حتی در دفتر آدولف هیتلر در برلین هم «فرش اردبیل» وجود داشت.

موزه ویکتوریا و آلبرت، این فرش را برای چندین دهه به صورت آویزان به دیوار نمایش می‌داد تا اینکه در سال ۲۰۰۶، ویترین وسیعی را در مرکز اتاق ۴۲ گالری جمیل ایجاد کرد، تا بتوان فرش را همانطور که باید باشد- بر روی زمین دید. این ویترین به مدت چند دقیقه در ساعت روشن می شود تا رنگ‌های غنی خود را حفظ کند و دست کم تا پانصد سال دیگر چشم و چراغ موزه ویکتوریا و آلبرت باشد.

فائزه قادری
کارشناس‌ ارشد فرش دستباف


[i] Museum of Manufactures, South Kensington Museum

[ii] موجود در موزه هنر لس آنجلس

چهاردهمین المپیاد دانش آموزی فرش برگزار شد


چهاردهمین المپیاد دانش آموزی فرش با هدف ایجاد انگیزه در هنرجویان فرش دستباف و ارزیابی توان علمی و شناسایی دانش آموزان مستعد به میزبانی استان تهران از ۲۵ تا ۲۷ اردیبهشت‌ماه در مجتمع دانش آموزی امام خمینی لوسان برگزار شد.
این المپیاد در سطح دانش آموزی و با رقابت ۷۷ دانش آموز از ۲۳ هنرستان کار دانش سراسر کشور به سرانجام رسید. گفتنی است در گرایش بافت ۳۲ نفر، طراحی ۲۴ نفر و  رنگرزی ۱۶ نفر به رقابت پرداختند که نهایتاً با بررسی و داوری علمی و عملی آثار دانش‌آموزان در آیین پایانی این رویداد نفرات برگزیده معرفی و با حضور مسئولان از آن‌ها تقدیر شد.

برگزیدگان گرایش طراحی:
رتبه اول: کیمیا خدایاری از کرمانشاه
رتبه دوم: زهرا عسگری از کرمان
رتبه سوم: الهه تاج‌پور از خراسان رضوی

برگزیدگان گرایش رنگرزی:
رتبه اول: مهشید خورسند از خراسان رضوی
رتبه دوم: محدثه داعی زاده از تهران
رتبه سوم: آتنا طاهری از خراسان رضوی

برگزیدگان گرایش بافت:
رتبه اول: آرزو آرکیان از کرمان
رتبه دوم: زینت الطافی از مازندران
رتبه سوم: مریم رضوانی از خراسان رضوی


گفتنی است در این دوره المپیاد آقایان مجید اکبری، ابراهیم گودرزی و عبدالحسین قاسم‌نژاد از هنرمندان و کارشناسان قدیم و فعلی شرکت سهامی فرش ایران به عنوان داور در رشته‌های طراحی، بافت و رنگرزی حضور داشتند.


دلبری کاشان کف ساده در پنجمین حراج فرش

در آخرین حراج اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ چه گذشت

دوشنبه ۲۶ اردیبهشت‌ماه بین ساعت ۱۷ تا ۱۹ پنجمین جلسه حراج فرش دستباف در محل دفتر مرکزی شرکت سهامی فرش ایران برگزار شد. این جلسه در ۶۲ نوبت برگزار شد که فرش‌های عرضه شده در ۴۲ نوبت فروخته شدند. مجموع فرش‌های عرضه شده در این جلسه ۹۳ تخته به مساحت ۵۳۸ مترمربع بود که ۳۸۵ مترمربع آن شامل ۶۵ تخته انواعِ فرش دستباف به پیشنهادهایی بالاتر از قیمت پایه فروخته شدند. با این حال ۲۸ تخته فرش با مساحت ۱۵۳ مترمربع شانسی برای فروش نداشتند و به انبار حراج بازگشتند.

ترین‌های حراج پنجمِ سال ۱۴۰۱

عنوان کمترین قیمت پایه حراج پنجم به یک قالی همدان به مساحت ۷٫۳۵ مترمربع رسید که با مبلغ ۷۰۰ هزار تومان وارد سالن حراج شد و با بیش از دو برابر قیمت پایه به مبلغ یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فروخته شد. عنوان کمترین فرش فروخته شده این جلسه هم به چهار تخته فرش و گلیم رسید که در دومین نوبت حراج با قیمت پایه ۷۰۰ هزار تومان عرضه شد و با رشد ۴۳ درصدی نهایتا به مبلغ یک میلیون تومان فروخته شد.

بالاترین قیمت پایه حراج پنجم هم به یک قالیچه ایلام رسید. این قالیچه ایلام که جلسه چهارم هم در سالن حراج عرضه شده بود و مشتری‌ای نداشت این جلسه مجددا با قیمت ۵۰ میلیون تومان وارد سالن حراج شد و این بار با یک چوب بالاتر به قیمت ۵۲ میلیون تومان فروخته شد تا عنوان بالاترین قیمت فروخته شده حراج پنجم را هم از آن خود کند.

اتفاق خاص حراج دوشنبه ۲۶ اردیبهشت

در نوبت دهم حراج پنجم دو تخته قالی کاشان و شیراز وارد سالن حراج شدند. این دو تخته قالی که مجموعا مساحتی حدود ۱۳ مترمربع داشتند با قیمت پایه ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان اتفاق خاص این جلسه از حراج را رقم زدند و با رشدی ۵ برابری نهایتا به قیمت ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فروخته شدند.

به صورت کلی فرش‌های عرضه شده در ۱۰ نوبت از این جلسه به قیمت‌های دو برابر و بیش از دو برابر قیمت پایه فروخته شدند. نسبت رشد فرش‌های فروخته شده در این جلسه از حراج هم ۳۴ درصد رشد از قیمت پایه به صورت میانگین بود.


روزهای بیهوده یک باستان‌شناس

پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷م روسیه، حزب کمونیست و مقامات شوروی می‌کوشیدند برای علم و هنر چارچوب و اهدافی مطابق آرمان‌های انقلاب تعیین کنند و از دانشمندان و هنرمندان انتظار داشتند بر اساس اصول و شیوه‌نامه‌ای که از سوی دولت ابلاغ می‌شد «خروجی» تحویل دهند.

کار هنرمندان ساده‌تر بود زیرا می‌شد چون گورکی، رمان «مادر» را نوشت یا چون ایزاک برودسکی هنر را به نقاشی چهره از لنین و استالین خلاصه کرد؛ اما کار برای دانشمندان ساده نبود. زیرا تطبیق یافته‌ها و قوانین علمی و پایه‌ریزی آنها بر پایه اندیشه مارکسیستی بسیار دشوار می‌نمود. در این فضا هدف گسترش علم نبود؛ نتایجی مشخص سازگار با تفکر پیشوا، حزب و جهان‌بینی مارکسیستی وجود داشت که دانشمندان باید با پژوهش کاذب و بر پایه اصولی شبه‌علمی‌ آن نتایج را اثبات می‌کردند؛ در غیر این صورت یا حمایت نمی‌شدند یا طرد می‌شدند یا از گولاگ سر درمی‌آوردند. دانشمندان در شاخه‌های گوناگون ملزم به رعایت این شیوه جدید بودند؛ بنابراین، متخصصان قدیمی یا در اصلاح کمونیستی «متخصصان بی‌تعهد بورژوا» در همه‌جا تحت تعقیب قرار گرفتند. از جمله این دانشمندان باستان‌شناس، مردم نگار و کاشف پرآوازه قالی پازیریک، دکتر سرگئی ایوانویچ رودنکو بود.

سرگئی رودنکو

سرگئی رودنکو

رودنکو در ۱۸۸۵م در خارکف واقع در اوکراین امروزی زاده شد. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ریاضی و فیزیک در سن‌پترزبورگ به پایان رساند؛ سپس به پاریس رفت و در حوزه باستان‌شناسی و مردم‌شناسی به ادامه تحصیل پرداخت. خیلی زود ترقی کرد. او از پیروان مکتب مردم‌شناسی پل بروکا، مردم‌شناس فرانسوی بود. سپس به روسیه برگشت و سمت‌های گوناگونی را در آکادمی علوم، انجمن جغرافیا و بخش قوم‌نگاری موزه روسیه بر عهده گرفت. همچنین در مناطق وسیعی از حوضه رود ولگا، قزاقستان و شمال غربی و جنوب سیبری مشغول تحقیقات باستان‌شناسی، مردم‌شناسی و قوم‌شناسی شد. تپه‌های معروف پازیریک در آلتایی که کاوش‌ آن در سال ۱۹۲۹م آغاز شده بود، از جمله یافته‌های برجسته او در آن زمان هستند. اما دقیقاً در بزنگاهی که تاریخ فرش جهان می‌رفت که دگرگون شود همه چیز واژگون شد.

بدنامی رودنکو در همین سال‌ها آغاز شد. دقیقاً در ۱۹۲۸م، رودنکو به‌شدت از سوی دانشمندان مارکسیست که برخی به او حسادت هم می‌ورزیدند تحت تعقیب قرار گرفت. او را به عقاید ضدکمونیستی و تخصص بدون تعهد متهم کردند. او به‌عنوان نماد علم بورژوایی بدنام شده بود. در دانشگاه‌ها، موزه‌ها و مؤسسات آموزش عالی، مبارزه با دیدگاه‌های رودنکو در باستان‌شناسی و قوم‌نگاری کاملاً پذیرفته شده و رایج بود و هر که بیشتر می‌تاخت مقرب‌تر می‌شد. تا اینکه در ۵ اوت ۱۹۳۰م، نام دکتر رودنکو در فهرست به‌اصطلاح «پرونده مورخان» یا «پرونده دانشگاه» جای گرفت. دستگیرش کردند و از دانشگاه به‌اصطلاح پاک‌سازی شد. او ۱۲ سال را در زندان، اردوگاه‌ها و پادگان‌ بلومورکانال و سایر مکان‌های دورافتاده به تبعید گذراند. این رویدادها زندگی این پژوهشگر را اساساً تغییر دادند. باتوجه‌به اینکه او افزون بر باستان‌شناسی در زمینه ریاضی و فیزیک هم مدرک دانشگاهی داشت مدتی به‌ناچار و اجبار در مؤسسه آب‌شناسی شوروی به کار مشغول شد گرچه علاقه او جای دیگری بود.

سرانجام پس از ۱۲ سال از زندان و تبعید و کار اجباری آزاد شد و به لنین‌گراد بازگشت؛ اما باز هم نتوانست در زمینه باستان‌شناسی که علاقه اصلی او بود مجدد در دانشگاه مشغول به کار شود. دوباره به‌ناچار در مؤسسه دولتی آب‌شناسی آغاز به کار کرد و پس از چند ماه در ۱۹۴۲م بالاخره توانست با آغاز به کار در مؤسسه تاریخ فرهنگ مادی آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی، پژوهش‌های باستان‌شناسی خود را از سر بگیرد و چه ۱۲ سال بیهوده‌ای برای یک دانشمند! بااین‌همه شوروی در این دوره درگیر جنگ جهانی دوم بود و بودجه‌ای برای سرمایه‌گذاری بر باستان‌شناسی نداشت. کاوش‌ها متوقف شده بودند و رودنکو هنوز باید منتظر می‌ماند.

پس از پایان جنگ جهانی دوم، بالاخره رودنکو توانست فصلی تازه‌ از کاوش‌های ناتمام خود را که در ۱۹۲۹م به کشف تپه‌های پازیریک انجامیده اما جست‌وجوی آن کامل انجام نشده بود در کامچاتکا و آلتای ادامه دهد. در یکی از روزهای سال ۱۹۴۹م بود که قالی مشهور به پازیریک از زیر یخ‌های بازمانده از اعصار ناگهان رخ نمایاند. این قالی که در دره پازیریک (جنوب سیبری مرکزی و در ۷۹ کیلومتری مرز مغولستان) به دست رودنکو یافته شد، تاریخ فرش جهان را کاملاً دگرگون کرد. بله قالی پازیریک می‌توانست بسیار زودتر از اینها، همان سال ۱۹۲۸ یا ۱۹۳۰م که تپه‌ها کشف شده بودند یافته شود؛ اگر سیاست و جنگ زندگی یک دانشمند را هدر نمی‌دادند. بااین‌همه قالی شکوهمند پازیریک چند صباحی بیشتر زیر یخ‌ها ماند و این وقفه بیست‌ساله برای قالی دوهزارساله هخامنشی بسیار کوتاه گذشت؛ اما برای رودنکو که در ۱۹۶۹م درگذشت به‌اندازه یک‌عمر بود.

گردآوری: دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز

جَز، تاکسیدو و فرش‌های آرت‌دکو چینی

سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ روزهایی زیبا برای آمریکاییان بود. وحشت جنگ جهانی اول به پایان رسیده و هنوز دوره رکود اقتصادی آغاز نشده بود. موسیقی جَز در کافه‌ها و رستوران‌ها به گوش می‌رسید و ستارگان سینما لباس‌هایی غریب می‌پوشیدند که کم‌کم سلیقه مردم را نیز دگرگون کرد. گرچه امروز مد و ذائقه مردم آن روزگار را کلاسیک ارزیابی می‌کنیم اما آن پوشش برای آن دوره تازگی داشت. زنان لباس‌های ابریشمی بلند با یقه‌هایی از پوست خز می‌پوشیدند و مردان تاکسیدو. ناگهان در این دوره سلیقه آمریکایی‌ها در انتخاب طرح، نقش و رنگ زیرانداز خانه‌ها هم دگرگون شد. از هواداران فرش‌های ایرانی و ترکی کاسته شد و با شگفتی بسیار جای آنها را گروه خاصی از فرش‌های چینی گرفتند که در آمریکا به نام فرش‌های آرت‌دکو چینی مشهور شدند.

چرا فرش‌های چینی به این محبوبیت رسیدند؟ نخست این که طراحی این فرش‌های نوباف چینی بسیار با روح زمانه خود مطابقت داشتند. اما چند عامل سیاسی نیز در این زمینه مؤثر بود. جنگ جهانی اول سبب شد ارتباطات بازرگانی خاورمیانه و غرب مختل و خط صادرات فرش‌های باشکوه ایرانی و ترکی به آمریکا در یک دوره کاملاً بریده شود؛ دیگر اینکه مردم آمریکا در این دوره از معماری گرفته تا طراحی پارچه، مبلمان، پوشاک و البته فرش، خواستار فاصله گرفتن از گذشته بودند و هر چیزی را که برای آنان یادآور دوران جنگ و پیش از آن بود، طرد می‌کردند.

کارآفرینان آمریکایی شاغل در تیان‌جین چین به این شرایط به چشم فرصت نگاه کردند. تیان‌جین شهری بندری است در جنوب پکن که در گذشته مرکز اصلی تجارت پشم بود و تا ۱۹۰۰م هیچ پیشینه‌ای در قالی‌بافی نداشت. اما بازرگانان آمریکایی، این شهر را به یکی از بزرگ‌ترین مناطق قالی‌بافی چین تبدیل کردند. آنها نخست فرش‌هایی را با طرح‌های سنتی چین ‌بافتند و اندک‌اندک باتوجه‌به سلیقه بازار آمریکا و زیبایی‌شناسی غربی نقشه‌هایی طراحی کردند با طرح، نقش و رنگ متفاوت که کمتر سنت‌های چینی در آن دیده می‌شد و در واقع برداشتی گزینشی بود از تزیینات چینی؛ با این‌همه حال و هوای هنر چینی را منتقل می‌کرد. این فرش‌ها به نام آرت‌دکو شناخته ‌شدند.

آرت‌دکو (مخفف آرت دکوراتیو) جنبشی هنری در معماری، هنرهای تجسمی، طراحی جواهرات، مد و طراحی صنعتی بود که در فرانسه پیش از جنگ جهانی اول پا گرفت. از ویژگی‌های این سبک آمیزش طرح‌ها و نقوش زینتی قدیمی و جدید با ترکیب‌بندی و خوانشی نوگرایانه است. به‌کارگیری اشکال هندسی دقیق و جسورانه و رنگ‌های روشن، فرمی بود که هنرمندان این سبک برگزیده بودند. این جنبش هنری در چین رایج و معمول نبود اما آمریکایی‌های بندر تیان‌جین دستکم در طراحی فرش آن را رواج دادند؛ گرچه این فرش‌ها چندان در خود چین بازار مصرف نداشتند و بازار هدف آنها آمریکا بود.

والتر نیکولز، تولیدکننده فرش آرت‌دکو

از شناخته‌شده‌ترین تولیدکنندگانی که در تیان‌جین فرش‌های آرت‌دکو می‌بافتند، والتر نیکولز بود. گاهی فرش‌هایی را که در چین به سبک آرت‌دکو بافته شده‌اند به نام فرش‌های نیکولز هم می‌شناسند. البته امروز نمی‌دانیم نیکولز خود طراحی فرش‌ها را انجام می‌داده است یا طراحان چینی. ایده اولیه این سبک از کجا آمد هم هنوز مشخص نیست. الیزابت بوگن که درباره فرش‌های آرت‌دکو چینی و زندگی والتر نیکولز پژوهش کرده بر این باور است که طراحان این فرش‌ها چینی بود‌ه‌اند. بوگن چنین استدلال می‌کند که شاید فقط ایده نخستین از سوی نیکولز به طراحان چینی داده می‌شد زیرا در سنت هنرهای تزیینی چین آن‌قدر خطوط منحنی و نقوش گل‌دار وجود داشته است که طراحان نیازی به وام‌گیری از تزیینات طبیعت‌گرای آرت‌دکو فرانسوی نداشته باشند. به‌واقع طراحان چینی کوشیده‌اند روح آرت‌دکوی اروپایی را با نقوش تزیینی چینی بیامیزند.

الیزابت بوگن پژوهش گسترده و ژرفی درباره فرش‌های تیان‌جین انجام داده است که حاصل آن در مقاله‌ای با نام «What the Wool Trade Wrought» در سپتامبر ۲۰۰۱ در مجله هالی منتشر شده است. او جزئیات بیشتری را در این‌باره بررسی کرده است و چکیده آن این است که طراحان بومی چین و دانش‌آموختگان چینی که از دانشگاه‌های هنری اروپا فارغ‌التحصیل شده‌اند نقش برجسته‌تری در ابداع فرش‌های آرت‌دکو و زیبایی‌شناسی آن داشته‌اند و نقش تولیدکنندگان آمریکایی بیشتر سرمایه‌گذاری و تولید بوده است. بااین‌همه، نیکولز گرچه سبک آرت‌دکو چینی را ابداع نکرده است اما کارهای بسیاری را برای محبوبیت آن در آمریکا و پاسبانی از استانداردهای زیباشناسانه و فنی فرش‌های این سبک انجام داد.

به‌هر‌روی شاید خاستگاه فرش‌های آرت‌دکو چینی هیچگاه مشخص نشود اما گمانه‌زنی‌ها در اینکه چگونه نقوش شرقی با سبکی غربی تلفیق شدند و گروه خاصی از فرش‌ها را به وجود آوردند هنوز ادامه دارد. داستان فرش‌های تیان‌جین به ما یادآوری است که بزرگ‌ترین سنت در هنر، حتی در سنتی‌ترین هنرها، وام گرفتن آزادانه ایده‌ها حتی از آن سوی مرزها و سرزمین‌های دوردست است. کوشش برای دسته‌بندی هنر -به‌ویژه هنر معاصر- و اطلاق آن به یک سرزمین و منطقه چندان ساده نیست. نکته شگفت‌انگیز در هنر به‌عنوان یک تجربه انسانی این است که چگونه یک سبک محلی و منطقه‌ای می‌تواند با جنبش‌های فراگیر جهانی بیامیزد و به زبانی بین‌المللی برسد.

دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز

۶۶ تخته فرش در حراج چهارم فروخته شد

چهارمین جلسه حراج فرش دستباف کارکرده شرکت سهامی فرش ایران

چهارمین جلسه حراج فرش دستباف شرکت سهامی فرش ایران روز دوشنبه ۱۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ حوالی ساعت ۱۷ تا ۱۹ با عرضه ۸۴ تخته انواع فرش دستباف به مساحت ۳۳۴ مترمربع برگزار شد. در این جلسه ۶۶ تخته فرش به مساحت ۲۵۷ متر مربع فروخته شد؛ اما ۱۸ تخته فرش دیگر به مساحت ۷۷ مترمربع شانسی برای فروش نداشتند و به انبار حراج بازگشتند.

در جلسه چهارم حراجِ فرش دستباف یک جفت قالیچه اراک رکورد دار بیشترین رشد قیمت بود. این جفت قالیچه با قیمت پایه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان وارد سالن حراج شد که با رشدی بیش از ۳ برابر به قیمت ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان فروخته شد.

بالاترین قیمت پایه عرضه شده در حراج چهارم هم متعلق به یک قالیچه ایلام با مساحت ۲٫۸۴ مترمربع بود که با قیمت ۵۰ میلیون تومان در سالن حراج عرضه شد اما مشتری‌ای نداشت و به انبار حراج بازگشت. اما بالاترین قیمت فرش فروخته شده به یک قالی تبریز به مساحت ۶٫۴۱ مترمربع رسید که با قیمت پایه ۴۵ میلیون تومان عرضه شد و با ۷ درصد رشد از قیمت پایه به مبلغ ۴۸ میلیون تومان فروخته شد.

کمترین قیمت پایه چهارمین حراج قرن جدید هم مربوط به یک تابلوفرش بود. این تابلوفرش با قیمت پایه ۹۰۰ هزارتومان وارد سالن شد که با یک چوب بالاتر به قیمت یک میلیون تومان فروخته شد.

در ۷ نوبت از حراج چهارم، فرش‌های عرضه شده به قیمت‌هایی بیش از دو برابر قیمت پایه فروخته شدند و به صورت میانگین در این جلسه فرش‌های فروخته شده ۳۳ درصد رشد از قیمت پایه داشتند.


فردریک رابرت مارتین؛ مرد گمشده

سال ۱۹۱۰م که نمایشگاه بزرگ شاهکارهای هنر محمدی (پیش از آن که اصطلاح هنر اسلامی ابداع شود، اروپاییان از این اصطلاح برای هنر سرزمین‌های اسلامی استفاده می‌کردند) در مونیخ بر پا شد، فردریک رابرت مارتین شاید برجسته‌ترین مورخ هنر اسلامی در غرب بود. او کتاب بسیار تأثیرگذار «تاریخ فرش‌های شرقی پیش از ۱۸۰۰م» را نوشته بود؛ کتابی که اکنون بیش از یک سده از انتشار آن می‌گذرد و هنوز از برجسته‌ترین کتب مرجع در زمینه فرش‌های شرقی به شمار می‌رود.

فردریک رابرت مارتین

فردریک رابرت مارتین

پس از نمایشگاه شاهکارهای هنر محمدی طی یک دهه کم‌کم از درخشش مارتین کاسته شد. محبوبیت او فروکاست و تبدیل شد به «مردی گمشده». پرفسور فارنهایم در سال ۲۰۱۷م سخنرانی جامعی درباره این شخصیت کرده و هموست که اصطلاح «مرد گمشده» را برای مارتین به کار برده است. فارنهایم بر این نکته تاکید می‌کند که باتوجه‌به ویژگی‌های خاص مارتین، سقوط محبوبیت او شاید به همان اندازه قابل‌پیش‌بینی بود که صعود و شهرتش پیش‌بینی‌نشده بود.

 اما مارتین چگونه خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود؟

فردریک رابرت مارتین، دیپلمات، پژوهشگر، مجموعه‌دار و دلال آثار هنری، در ۸ ماه می ۱۸۶۸م در استکهلم سوئد زاده شد. در شانزده‌سالگی به دستیاری موزه قوم‌شناسی استکهلم در آمد و در بیست‌سالگی دستیار موزه باستان‌شناسی این شهر شد. بیست‌وچهار‌ساله بود که به هنر اسلامی روی آورد و سفرهای گسترده او برای گردآوری آثار هنری به روسیه، ایران، قفقاز، آسیای میانه، مصر و ترکیه آغاز شد. اما سرنوشت او در آناتولی رقم خورد زمانی که در آستانه چهل‌سالگی قرار داشت.

سال ۱۹۰۵م، مارتین مترجم سفارت سوئد در قسطنطنیه، همچنین ملازم شاهزاده ویلهلم دوک سودرمانلاند در سفر به امپراتوری عثمانی بود. آنان به همراه رایزن آلمان یولیوس هاری لوید-هاردگ به قونیه رفته بودند که گذرشان به مسجد علاءالدین کی‌قباد سلجوقی افتاد؛ در این هنگام ناگهان توجه مارتین به فرش‌پاره‌هایی جلب می‌شود که در کنجی تاریک نزدیک به منبر مشهور مسجد بر زمین افتاده بودند. چند فرش را کنار می‌زند و در آن میان فرش‌هایی بازمانده از سده هفتم ه.ق را می‌یابد. فرش‌های سلجوقی بدین ترتیب کشف می‌شوند. در اهمیت تاریخی این فرش‌ها باید گفت کهن‌ترین فرش‌های نسبتاً سالم یافته شده پیش از کشف قالی پازیریک در ۱۹۴۹م بودند که بر پایه دیدگاه کارشناسان قدمت آنها به دوران سلجوقیان روم برمی‌گردد؛ گرچه نمازگزاران و متولیان مسجد علاءالدین احتمالاً از وجود این فرش‌ها آگاه بودند و بر آن نماز هم می‌گزاردند اما شاید ارزش تاریخی آنها را نمی‌دانستند. به هر روی تاریخ در این جا کمی مبهم است؛ برخی می‌گویند این فرش‌ها زیر فرش‌های دیگری پنهان بوده است یا حتی خود مارتین پیشتر آنها را یافته بوده اما اعلام خبر آن را به زمانی که شاهزاده ویلهلم از مسجد بازدید کرده موکول می‌کند. حتی تا سال‌ها گمان بر این بود که یابنده این فرش‌ها لوید-هاردگ است اما بعدها باتوجه‌به مستنداتی پی بردند که مارتین فرش‌ها را یافته است.

محمد فرید پاشا وزیر اعظم امپراتوری عثمانی، لوید را بر این کار می‌گمارد که از فرش‌ها عکس بردارد؛ سپس نقشه دستی فرش‌ها را نیز آماده و با آب‌رنگ رنگ‌آمیزی کند. دو سال از یافته شدن فرش‌ها می‌گذرد (۱۹۰۷م) که ناگهان فردریش زاره، خاورشناس و فرش‌شناس آلمانی، سه عکس از عکس‌هایی را که لوید برداشته بود، بدون مجوز در مقاله‌ای منتشر می‌کند. انتشار این عکس‌ها بی‌درنگ سروصدای بسیاری در جوامع علمی به پا می‌کند؛ به‌ویژه آنکه مارتین سرگرم نوشتن کتاب «تاریخ فرش‌های شرقی تا ۱۸۰۰م» بود و برجسته‌ترین بخش این کتاب به فرش‌های نویافته سلجوقی می‌پرداخت و انتشار این عکس‌ها بکر بودن موضوع کتاب را تحت‌تأثیر قرار می‌داد.

تاریخ فرش‌های شرقی پیش از 1800م، نوشته فردریک آر. مارتین

تاریخ فرش‌های شرقی پیش از ۱۸۰۰م، نوشته فردریک آر. مارتین

پرسش اینجاست که عکس‌ها چگونه به دست زاره رسیده بودند؟ شواهد نشان می‌دهد لوید بدون مجوز از امپراتوری عثمانی و مارتین، چند عکس را به موزه برلین فرستاده است. عکس‌ها به دست ویلهلم فون‌بده، مدیر موزه برلین می‌رسد و از طریق او به زاره و او نیز آن‌ها را در مقاله خود منتشر می‌کند. ازاین‌رو، گرچه یابنده فرش‌ها مارتین است اما نخستین‌بار زاره بود که در نوشته‌ای علمی درباره آن‌ها سخن گفت. مارتین در پاورقی  شماره ۲۴۷ کتاب «تاریخ فرش‌های شرقی تا ۱۸۰۰م» به این موضوع واکنشی تند و البته قابل درک نشان می‌دهد و به لوید و زاره می‌تازد و کار آنان را غیرحرفه‌ای می‌خواند. در ۱۹۰۹م و هم‌زمان با بازنشر کتاب «تاریخ فرش‌های شرقی تا ۱۸۰۰م» زاره در یادداشتی از کرده خود اظهار پشیمانی می‌کند و از مارتین پوزش می‌طلبد. گذشته از این سخنان، زاره نسبت به سن و قدمت این فرش‌ها، البته فقط از روی عکس، گمان‌هایی مطرح کرده بود بدون آنکه آن‌ها را از نزدیک دیده باشد؛ شگفت آنکه گمانه‌های او با آنچه مارتین به آن رسیده بود کاملاً هم‌سانی داشت. این نزدیکی آرا سبب شد مارتین و زاره علی‌رغم تیرگی روابطی که در گذشته داشتند در نمایشگاه شاهکارهای هنر محمدی در مونیخ با هم دیدار کنند. البته کسی نمی‌داند بین آنها چه گذشت.

احتمالاً بین لوید و مارتین دشمنی و چشم‌وهم‌چشمی وجود داشته است. با آغاز کاوش‌های مارتین در قونیه، مطالعات لوید متوقف و توقف کاوش‌ها سبب بروز مشکلات مالی نیز برای او می‌شود. اما کشف فرش‌ها ورق را به سود لوید برمی‌گرداند. او عکس‌هایی را که برداشته بود برای فون‌بده و زاره می‌فرستد به این امید که دری به‌سوی پیشنهادی تجاری و سودآور باز شود. فون‌بده ۱۵۰ لیر برای خرید فرش و دیگر آثار برای لوید می‌فرستد. خودش هم در ۱۹۰۷م به قسطنطنیه می‌رود ظاهراً به این سبب که با مقامات عثمانی درباره صادرات آثار باستانی رایزنی کند اما احتمالاً دلیل اصلی این سفر دیدار با لوید بوده است. به هر روی انتشار شتاب‌زده عکس‌ها در مقاله‌ای که زاره در همین سال می‌نویسد سبب می‌شود دولت عثمانی نسبت به آن‌ها حساس شود و مقامات مداخله کردند و خریدوفروش فرش‌های سلجوقی ممنوع شود. این فرش‌ها بعدها در ۱۹۱۱م به موزه استانبول منتقل و در سی‌ویک مارس ۱۹۳۰ به نمایش گذاشته شدند.

همه این رویدادها سبب شد که فون‌بده به‌عنوان شخصی که بیش از بیست سال از مارتین بزرگ‌تر بود و در محافل علمی باتجربه‌تر به شمار می‌رفت، در نقدی که بر کتاب «تاریخ فرش‌های شرقی تا ۱۸۰۰م» در اکتبر ۱۹۰۸م نوشته است به مارتین بتازد و او را به سرقت علمی و ادبی از آثار خودش محکوم کند. گرچه نقد فون‌بده نسبت به این کتاب کاملاً منفی نیست و ارزش مطالعات مارتین را نیز یادآور می‌شود اما سبب می‌شود مارتین نزد پژوهشگران هنر اسلامی تا حدی اعتبار خود را از دست بدهد. او در سال ۱۹۱۲م کتاب «نگارگری و نگارگران ایران، هند و ترکیه، از قرن ۸ تا ۱۸م» را نوشت و پیش از آن نیز چند کتاب برجسته درباره آثار هنر اسلامی نوشته بود اما مشهورترین کتاب او هنوز هم «تاریخ فرش‌های شرقی تا ۱۸۰۰م» است که بارها به آن ارجاع داده شده و گذر سالیان بر ارزشش افزوده است.

فرش سلجوقی، سده 13م، موزه هنرهای ترکی و اسلامی ترکیه

فرش سلجوقی، سده ۱۳م، موزه هنرهای ترکی و اسلامی ترکیه

مارتین از ۱۹۲۰م تا زمان مرگش به تعبیر فارنهایم ناگهان گم می‌شود. شاید کنج عزلت می‌گزیند؛ شاید بر پژوهشی تازه متمرکز می‌شود ؛ شاید افسرده بوده است؛ شاید… به‌هرروی او در یکی از روزهای ۱۹۳۳م در قاهره درگذشت و آخرین کتابی که از او منتشر شد «دیده، شنیده و شناخته شده: طرح‌هایی از ترکیه، روسیه، ایتالیا و سایر کشورها» در همین سال بود که چندان هم شناخته شده نیست. مجموعه‌ای از آثار هنری که مارتین از سراسر جهان گردآورده بود و بیش از ۹۰۰ اثر است، اکنون در دانشگاه کونسفکت (دانشگاه هنر، صنایع‌دستی و طراحی سوئد) نگهداری می‌شود.

گردآوری: دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز

آیین تجلیل از نام‌آوران و مشاهیر فرش ایران

نخستین بزرگداشت مشاهیر فرش ایران در تالار وحدت برگزار شد

آیین تجلیل از نام‌ آوران و مشاهیر فرش دستباف ایران با حضور معاون صنایع عمومی وزارت صمت و جمعی از دست اندرکاران فرش دستباف ایران روز یکشنبه ۱۸ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ بین ساعت ۱۰ تا ۱۲ در محل تالار وحدت تهران برگزار شد. در این رویداد از ۶ تن از مشاهیر، ۵ تن از نام آوران و ۱۰۰ تن از فعالان فرش دستباف تقدیر شد. گفتنی است در این رویداد از مجید محمدپناه مدیر عامل شرکت سهامی فرش ایران نیز تقدیر شد.



گفتنی است در سال ۱۳۹۸ نیز مرکز ملی فرش ایران با همراهی پژوهشگاه صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همایشی با عنوان «نخستین مراسم تجلیل از مفاخر فرش ایران » با چنین رویکردی برگزار کرد که در آن مراسم از مرحوم احمد دانشگر، استاد محسن محسنی و سرکار خانم مهندس شیرین صوراسرافیل تجلیل شد.