مقالات ۱۳ مرداد ۱۴۰۱

قرمزی که تو هیچ مداد رنگی‌ای نیست

با حشرات قرمزدانه؛ از قالی گُل قرمزی تا راز رستگاری

مواد رنگزای طبیعی به سه گروه تقسیم می‌شوند: گروه اول از ریشه، برگ، گل و میوه‌ی گیاهان بدست می‌آیند. گروه دوم از حیوانات مانند قرمزدانه و گروه سوم از از مواد معدنی بدست می‌آیند.

مواد رنگزای طبیعی به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند:

گروه اول مواد رنگرزی هستند که از ریشه، برگ، گل و میوه­‌ی گیاهان بدست می‌آیند:

گیاهانی که ریشه آنها عامل رنگی است مانند روناس، زردچوبه
گیاهانی که ساقه آنها عامل رنگی است مانند اسپرک
گیاهانی که برگ آنها عامل رنگی است مانند مُو، توت و وسمه
گیاهانی که گل آنها عامل رنگی است مانندگندل، زعفران، گلرنگ و …
گیاهانی که میوه آنها عامل رنگی است مانند هلیله
گیاهانی که پوست آنها عامل رنگی است مانند پوست گردو، پوست انار، پوست پیاز و پوست بلوط
و برخی از گیاهان بیشتر قسمت‌ها دارای عامل رنگی است مانند سماق

گروه دوم آن دسته از مواد رنگرزی طبیعی هستند که از حیوانات بدست می‌آیند مانند قرمز دانه و صدف حلزون دریایی از خانواده Muricidae (صدف حلزونی‌های خاردار با نام Murex)

گروه سوم رنگدانه‌‌ها یا پیگمنت‌ها هستند که از مواد معدنی بدست می‌آیند مانند پیگمنت گِل اُخرا (خاک سرخ) و پیگمنت لاجورد. این گروه در رنگرزی الیاف مورد استفاده قرار ­نمی­‌گیرند و بیشتر در عملیات رفو کاربرد دارند.

قرمزدانه را به جرأت می‌­توان مهم‌ترین رنگزا با منشأ حیوانی دانست. ردپای این رنگزا را براساس یافته‌های باستان‌شناسی در دره پازیریک و مشخصا قالی پازیریک می­‌توان پیدا کرد. حشراتی که قرمزدانه (Cochineal) دارند برخی روی ریشه، برگ‌ها، میوه درخت و گاهی روی کاکتوس‌ها زندگی می­‌کنند در مناطق مختلف جغرافیایی نوع خاصی از آنها را می‌­توان یافت. رنگ قرمزدانه همان گونه که از نام آن بر می­‌آید از دیر باز برای تهیه­‌ی رنگ‌های طیف قرمز به کار می­‌رفته است و امروزه از قرمزدانه علاوه بر رنگرزی الیاف، در صنعت غذا به عنوان رنگ‌های مجاز خوراکی و همچنین مواد آرایشی نیز استفاده می‌شود.

تاریخچه قرمزدانه

نخستین بار کورتز (Cortez) به این نکته پی برد که اقوام «ازتک» از آن استفاده می­‌کنند. هنگامی که اسپانیایی‌ها در سال ۱۵۱۸ وارد مکزیک شدند، بومیان را در حال رنگرزی با قرمزدانه دیدند. اسپانیایی‌ها این ماده رنگی قرمز را با دانه‌های ریزگیاهی اشتباه می­‌گرفتند در حالی که بدن خشک شده حشره Dactylopius coccus بود. اسپانیایی‌ها رنگ را برای صادرات به نقاط مختلف اروپا به اسپانیا فرستادند. گواتمالا و مکزیک در ابتدا دو منبع اصلی این رنگ بودند، زیرا غذای حشرات، انجیر هندی Opuntia cochenillifera (گاهی اوقات nopal یا cactus opuntia  نامیده می‌­شود) در این کشورها و همچنین در جورجیا و کارولینای جنوبی رشد می‌­کرد.

در سال ۱۵۲۵ این حشره در اروپا شناخته شد. هنگامی­‌که مکزیک یکی از مستعمرات اسپانیا به شمار می‌رفت تجارت قرمزدانه یکی از منابع مهم درآمد آن کشور بود و قانونی وضع شده بود که هر کسی ماده این حشره را از اسپانیا خارج می­‌کرد محکوم به مرگ می‌شد. در اوایل قرن نوزدهم، حشره قرمزدانه به اروپا راه یافت. پرورش حشره قرمزدانه در اروپا پیشرفتی نکرد، ولی در سال ۱۸۱۰ نمونه زنده آن از کادیز (Cadiz) روی درخت انجیر هندی واقع در باغ کشاورزی اوروتاوا (Orotava) در جزیره قناری گذاشته شد. در اواسط قرن نوزدهم هنگامی‌­که تاکستان‌ها توسط حشره فیلوکسرا (Phylloxra) از بین رفت تجارت قرمزدانه به داد آنها رسید و چنان پیشرفت کرد که موجب حیرت ساکنان بومی آنجا شد. چرخ سرنوشت بار دیگر چرخید، رنگ‌های آنیلینی کشف شد و قرمزدانه ارزش تجارتی خود را از دست داد و به جایی تنزل کرد که تنها نقش بی اهمیت تزیین شیرینی‌ها را عهده دار شد.

قرمزدانه در ایران

این ماده رنگی، ابتدا از راه زمینی از هندوستان وارد خراسان و کرمان شد و مورد استقبال قرار گرفت. استفاده از این ماده رنگی در شرق ایران متداول شد و پس از آن  نمونه مرغوب‌تر آن یعنی قرمزدانه مکزیک و جزایر قناری وارد ایران شد. لاک هندوستان و قرمزدانه در شهرهای غربی و شمال غربی مورد استفاده قرار نگرفت چون در این نواحی روناس بطور خودرو وجود داشت و برای رنگرزی پشم اغلب از روناس استفاده می‌­کردند. رنگزای قرمزدانه در اقلیم‌هایی چون کرمان، یزد، اصفهان، کاشان، خراسان و به ندرت در اردبیل و تبریز رواج دارد.

در کرمان رنگی که از قرمزدانه بدست می‌آید را لاکی یا گٌل­خواری می­‌گویند. در اغلب قالی‌های دوره صفوی مانند قالی چلسی موزه ویکتوریا آلبرت، قالی حیوان‌دار موزه متروپلیتن، قالی برگ داسی کلارک کرمان، قالی‌های عمواوغلی، قالی‌های ارمنی‌باف، قالی‌های ترکمن، از رنگزای قرمزدانه استفاده شده است. در روزگاران گذشته پرورش قرمزدانه در بلوچستان و همچنین در کناره‌های خلیج فارس و دریای عمان مرسوم بوده است. با توجه به اینکه قرمزدانه در داخل کشور تولید نمی­‌شود، به علت قیمت بالا استفاده از این مادۀ رنگی ارزشمند در کارگاه های رنگرزی سنتی نیز بسیار کم شده است.

بدست آوردن رنگزای قرمزدانه

هنگامی‌که حشره بالغ شد، ماده‌های رنگزای حشره ماده که بدون بال است از برگ‌هایی که به آن چسبیده بود جدا شده و در آب داغ کشته می‌شوند، سپس در آفتاب خشک می­‌کنند یا در کیسه‌ای قرار می‌دادند و در کوره خشک می‌کردند. به دلیل داشتن رنگ خاکستری_ نقره‌ای آن را silver cochineal یا jaspeada می­‌نامند. در روش دوم که تیره‌‌تر و خشک‌تر می‌شوند  negra  گویند.

رنگرزی با قرمزدانه

قرمزدانه به علت داشتن پایه شیمیایی آنتراکینونی که از نوع متقارن است دارای ثبات نوری نسبتا بالایی است. قرمزدانه را با «بی کربنات پتاسیم، زاج سفید، قلع کلرید، مس سولفات، نیکل نیترات، آهن سولفات، دی کرومات» دندانه می‌دهند؛ ازآنجا که مواد رنگزای موجود در قرمزدانه پلی ژنتیک هستند با استفاده از دندانه‌های مختلف می‌توان طیف وسیعی از انواع صورتی، قرمز، نارنجی، سرخابی، شرابی، زرشکی، بنفش حتی سبز ، خاکستری و مشکی را از آن بدست آورد. Cochineal با زاج سفید رنگ قرمز و با کروم رنگ بنفش می‌­دهد. Cochineal رنگ مناسبی برای پنبه نیست چون گروه عاملی جذب رنگ در الیاف سلولزی تعداد پایینی دارند. برخی از پشم‌های رنگ‌شده با Cochineal در هنگام شستن کمی آبی‌تر می‌شوند، هرچند که ثابت هستند و رنگ آنها نمی­‌رود.

انواع قرمزدانه ها

قرمزدانه هندی

حشره قرمزدانه هندی در مناطق حاره‌ای هندوستان و بر روی میوه‌های گوشتی و شیرین می‌نشیند. از بدن این حشره بیشتر لاک بدست می­‌آید و در فرایند لاک‌گیری، مقداری رنگ قرمز پررنگ نیز بدست می‌­آید که در ایران به رنگ لاکی معروف است. ریشۀ کلمۀ قرمز نیز از همین جاست. گونه‌ای که در ایران و هندوستان وجود دارد با نام علمی«Coccus Lacca» است که بر روی درختان انجیر زندگی می­‌کنند. تخصیص واژه‌ی «Lacca» را که در لغت نامه هندی به معنی صدها هزار است، در اشاره به تعداد انبوه این حشره است که در روی این گیاه دیده می­‌شود. این حشره بعد از آنکه پوست درخت انجیر هندی را سوراخ نمود و شیره آن را مکید ماده‌ای که به صورت یک پوشش صمغی است از خود ترشح می‌کند که حشرات ماده در داخل این پوشش محصور می‌مانند. این صمغ‌ها حاوی ۲ تا ۱۰ درصد ماده‌ی رنگی که ترکیبی از اسید کارمینیک است هستند.

این رنگ برای قرن‌ها در هند شناخته شده بود تا اینکه سرانجام در سال ۱۷۹۶ به انگلستان صادر شد. چند سال بعد به ایالات متحده وارد شد، جایی که یک بازار خوب و آماده‌ای پیدا کرد تا پایان قرن ۱۹ بازار خوبی پیدا شد. محبوبیت آن به دلیل قیمت مناسب (نصف هزینه cochineal که جایگزین آن شد) و رنگ‌های تیره و رنگ‌های قرمز خیلی سبک بود. شیدهای رنگی قرمز، زرشکی و نارنجی رنگ شده با لاک lac به خوبی آنهایی که توسط cochineal تولید می­‌شد، نبودند. بنابراین، cochineal درخشان اغلب با لاک باثبات ترکیب می‌شد تا یک رنگ جذاب و باثبات ایجاد کند، با این مزیت که به‌طور قابل‌ توجهی ارزان‌تر از cochineal به تنهایی می­‌شود.

قرمزدانه ارمنی

 (Porphyrophora hamelii) Armenian cochineal که به عنوان Ararat cochineal یا Ararat scale نیز شناخته می‌­شود حشره‌ای بومی دشت آرارات و دره رود ارس (اراکس) در ارتفاعات ارمنستان است. این ماده قبلاً برای تولید ماده رنگزای کارمینی همنام crimson استفاده می‌شد که در ارمنستان به‌عنوان وردان کارمیر vordan karmir و در ایران به‌عنوان قرمزدانه شناخته می‌شود. حشره قرمزدانه ارمنی از خانواده‌ای متفاوت از حشره قرمزدانه قاره آمریکا است. بواسطه اینکه هر دوی این حشرات مواد رنگی قرمز رنگی تولید می­کنند معمولاً به آنها cochineal نیز می­‌گویند.

 چرخه زندگی Porphyrophora hamelii بیشتر زیر زمینی است. پوره‌های تازه بیرون آمده از زمین در بهار بیرون می‌­آیند و می­‌خزند تا زمانی که ریشه برخی از گیاهان علفی را پیدا کنند که در خاک شور رشد می­‌کنند، مانند Aeluropus littoralis  و نی معمولی. پوره‌ها در طول بهار و تابستان به تغذیه از این ریشه‌ها ادامه می‌­دهند و در این فرآیند کیست‌های مروارید مانند محافظتی تشکیل می­‌دهند. از اواسط سپتامبر تا اواسط اکتبر، حشرات بالغ بین ساعت ۵ صبح تا ۱۰ صبح از زمین بیرون می­‌آیند تا جفت‌گیری کنند. نرهای بالغ تنها چند روز زندگی می‌کنند، اما ماده‌های بالغ می‌توانند طولانی‌تر زندگی کنند و برای تخم‌گذاری در زمین فرو می‌روند.

قرمزدانه لهستانی

Polish cochineal (Porphyrophora polonica)، همچنین به عنوان فلس‌های کارمین لهستانی شناخته می­‌شود، حشره‌ای فلس‌دار است که قبلا برای تولید رنگ زرشکی به همین نام، که در عامیانه به عنوان “Saint John’s blood ” شناخته می­‌شود، استفاده می‌­شد.

لارو P. polonica روی ریشه‌های گیاهان مختلف زندگی می‌کنند به ‌ویژه گیاهان چند ساله که در خاک‌های شنی اروپای مرکزی و سایر بخش‌های اوراسیا رشد می‌کنند. قبل از گسترش آنیلین، آلیزارین و سایر رنگ‌های مصنوعی، این حشره از اهمیت اقتصادی بالایی برخوردار بود، اگرچه پس از معرفی Mexican cochineal  به اروپا در قرن شانزدهم، استفاده از آن روند کاهشی داشت.

 قرمز دانه مکزیکی

یکی از انواع قرمزدانه که بر روی گونه‌ای از گیاه کاکتوس زندگی می‌­کند، با نام علمی«Coccus Cacti» شناخته می­‌شود، به این جهت در نقاطی که این حشره را پرورش می­‌دهند مزارع کاکتوس را نیز ایجاد می­‌کنند. قرمزدانه مکزیکی یا Cochineal حشره‌ای است که از بدن آن ماده‌ای رنگی به همین نام استخراج می‌شود. این حشره که از شیره گیاهان به‌ویژه برخی انواع کاکتوس بخصوص گونه «نوپالئاکوسنیلیو فرا» که بومی مناطق گرمسیری آمریکای جنوبی و مرکزی و کشور مکزیک  هستند تغذیه می‌کند. بدن این حشره ماده‌ای به نام اسید کارمینیک دارد که وسیله دفاعی آن در برابر دیگر حشرات است. قرمزدانه‌ها را در زمان تخم‌ریزی از روی گیاهان جمع‌آوری می‌کنند و با جوشاندن، آن‌ها را می‌کشند و سپس خشک می‌کنند. حدود ۱۷ تا ۲۴ درصد اسید کارمینیک در وزن خشک حشره و تخم‌های آن وجود دارد که با استخراج و امتزاج آن با املاح آلومینیوم و کلسیم رنگدانه سرخرنگ کارمین یا قرمزدانه به‌دست می‌آید که در رنگ‌های خوراکی، رنگرزی و لوازم آرایشی کاربرد دارد. از نظر اهمیت Madder و cochineal مهمترین مواد رنگزای قرمز مورد استفاده در قرن ۱۸ و ۱۹ آمریکا بودند.

در کالیفرنیا D.opantiae روی کاکتوس معمولی در قسمت میوه خوردنی آن که در جنوب آمریکا بصورت خوراکی مصرف می شود رشد می‌کند.

کرمس Kermes

کرمس Kermes (دستهKermes) رنگ قرمز رنگی با منشأ بسیار قدیمی است که مانند cochineal از بدن خشک شده حشرات مربوط به Dactylopius coccus مولد cochineal گرفته شده است. رنگ آن با ثبات است، اما نه به روشنی cochineal. حشرات Kermes Vermilio (Kermes Berry) از نوع خاصی از بلوط (Quercus coccifera) تغذیه می‌کنند و در جنوب فرانسه، اسپانیا و در امتداد بخش‌های دیگر سواحل مدیترانه پرورش می­‌یابند.

قرمزدانه مدیترانه‌ای

 این نوع حشره بر روی نوعی درخت بلوط که در آب و هوای مدیترانه ای رشد می‌کند زیست دارد و گاهی تعداد آن به قدری زیاد می­‌شود که شاخه‌های درخت در زیر توده‌هایی از این حشره پنهان می‌شود و شاید به همین دلیل بوده است که سالیان دراز عده‌ای تصور می‌کردند که قرمزدانه رنگی گیاهی است. واژه کرم تداعی کننده کرم خاکی است که به راحتی زیر پا له می‌شود، اما کرم coccus illicis (کرم زرشکی) در واقع بیشتر یک حشره است تا کرم. کرم نر بال دارد و در اطراف پرواز می­‌کند ولی ماده نمی­‌تواند پرواز کند. این حشره روی برگ‌های بلوط زندگی می‌­کند. کرم قرمز scarlet یا زرشکی crimson از خانواده حشرات است که روی درختان بلوط زندگی می­‌کند. طول عمر آن حدود ۴ تا ۱۴ هفته است. ماده در حدود چهار هفته آخر عمر خود آماده لقاح و تخم‌گذاری است.

کرم «کوکوس ایلیسیس» یک کرم بسیار خاص است. هنگامی که زمان تخم گذاری کوکوس ایلیسیس فرا می‌­رسد او خود را به درخت یا شاخه می‌­چسباند. آنقدر خود را می‌چسباند که نمی­‌تواند خود را جدا کند. در حین انجام این کار، او یک سپر سخت برای محافظت از تخم‌های کوچکی که زیر خود می­‌گذارد، می­‌سازد. هنگامی‌­که لاروها از تخم بیرون می‌­آیند، آنها در زیر بدن او زندگی می­‌کنند و خود را با مادر زنده خود تغذیه می­‌کنند. وقتی کرم‌های جوان پس از چند روز بتوانند از خود مراقبت کنند، مادر می‌میرد. یک مایع قرمز مایل به قرمز در آن لحظه نشت می­‌کند که نه تنها چوبی را که به آن چسبیده‌اند، بلکه کرم‌های جوان کوچک را نیز تا آخر عمر رنگ می­‌دهد. سه روز پس از مرگ مادر، بدن او رنگ قرمز scarlet خود را از دست می­‌دهد و به نوعی سفید پفکی تبدیل می‌­شود مانند برفی که روی زمین می­‌افتد.

در ادبیات درباره کوکوس ایلیسیس آمده است که در صبح روز چهارم پس از مرگ او، جسد بدن مرده کرم به ژله‌ای سفید برفی تبدیل می‌شود که منظره‌ای از پشم سفید نرم است که روی زمین می‌افتد. مرگ کرم تجلی قبل از مرگ عیسی مسیح بر روی صلیب کالواری است .تغییر شکل بعد از چند روز، بر مبنای بشارت اشعیا به امر رستگاری اشاره می­‌کند:

خداوند می‌­فرماید: «اگر توبه کنید اگرچه گناهان شما مانند scarlet (رنگ قرمز) باشد، مانند برف سفید خواهد شد. اگر چه آنها مانند  crimson(کِرم زرشکی) باشند، مثل پشم خواهند شد.»

برف و پشم خالص، سفید و روشن هستند. سفید نشان دهنده پاکی و طهارت است. وقتی اشعیا می­‌گوید که خداوند می­‌تواند گناهان ما را از قرمز یا زرشکی به برفی یا پشمی تبدیل کند، بدان معناست که خداوند می‌­تواند کاری را انجام دهد که انجام آن به تنهایی برای ما غیر ممکن است. چنان که پارچه ای قرمز رنگ شده قرمز می­‌ماند اما در صورت توبه خداوند می­‌تواند ما را دوباره پاک و سفید کند.

شهین نعمتی دهکردی
کارشناس ارشد فرش دستباف


*مواد رنگزا به دو گروه رنگ‌‌ها و رنگدانه‌‌ها یا پیگمنت‌‌ها دسته‌بندی می‌شوند. پیگمنت‌ها بصورت جامد هستند و فقط سطح اجسام را رنگی می‌کنند و در آب حل نمی‌شوند. از پیگمنت‌ها می‌­توان برای رنگ کردن پارچه و نخ یا چاپ روی پارچه استفاده کرد.
* نوزاد حشرات با دگردیسی ناقص را پوره (نتفه) می‌گویند که از نظر ویژگی‌ّهای ریخت‌شناختی شباهت زیادی به حشره کامل دارد.
*کالواری(Calvary) نام تپه‌ای است که رومی‌ها در آن عیسی مسیح را به صلیب کشیدند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *