رویدادها ۲۰ خرداد ۱۴۰۰

به بهانه روز جهانی صنایع دستی

اهدائی ۱۴۰۸ دستبافته از سوی استاد تناولی

هنر در فرهنگ ایرانشهر، مفهومی است گسترده و آثار بیشماری را بدان وابسته می‌دانند که سرچشمه آن، ذوق، سلیقه و نهاد آفرینش است. امروزه در شناسان آثار هنری، آنچه را که در میان مردم یک زادوبوم ایجاد می‌شود و در زندگی، و آداب و رسوم آنها کاربرد دارد، و سینه‌به‌سینه منتقل می‌شود را هنر مردمی Folk Art می‌نامند.

هنر در فرهنگ ایرانشهر، مفهومی است گسترده و آثار بیشماری را بدان وابسته می‌دانند که سرچشمه آن، ذوق، سلیقه و نهاد آفرینش است.امروزه در شناسان آثار هنری، آنچه را که در میان مردم یک زاد و بوم ایجاد می‌شود و در زندگی، و آداب و رسوم آنها کاربرد دارد، و سینه‌به‌سینه منتقل می‌شود را هنر مردمی Folk Art می‌نامند.

در تاریخ نگاری هنر، دست‌ساخته‌ها نادیده انگاشته شده‌اند و گاه دربین پژوهندگان روایتی گذرا از آنها بیان شده است. پنداشته می‌شود دگرگونی دیدگاه در مورد چنین آفریده‌هایی با راه‌اندازی مدرسه باوهاوس (۱۹۱۹ م.) روی داد.چراکه در دیدگاه بنیان‌گذارانِ باوهاوس یکپارچگی هنر و تعالی دست‌ساخته‌ها؛ مرزبندی میان جنبه‌های تزیینی و کاربردی در هنرها را مردود می‌شمرد.

در مقابل؛ اندیشه‌ورزان برای پرسش بنیادین «هنر چیست؟»، تا به امروز پاسخی چند بیان کرده‌اند و دسته‌بندی‌هایی بر آن انگاشته‌اند، اما همچنان دست‌ساخته‌ها در آن بین جایگاهی درخور نیافته‌اند. افزون بر این؛ رتبه و ارزش‌گذاری برروی دست‌ساخته‌ها در ایران نیز از بزنگاهی ناپیدا وجود داشته و برخی را بر دیگری برتر می‌پنداشته‌اند و می‌دانستند. دو دیگر، کاربردی بودن و گاه چند کاربرد داشتن در فرهنگ ایرانشهری ویژگی بنیانی، و از سوی دیگر زیبا و چشم‌نواز بودن نیز پسندیده بوده است، و این دو بر آن ارزش‌گذاری تاثیر داشته است.

در پس گفتار بالا آنکه؛ دستبافته‌ها در گستره ایرانشهر به یک معنا مهمترین آثاری هستند که در گروه «هنر مردمی» وابخشیده می‌شوند. از سوی دیگر آنها را می‌توان در دامنه «هنر کاربردی» applied arts نیز جای داد. چنانکه دانسته شده است دستبافته‌ها در کشور ما گوناگونی بسیار دارند با کاربردهایی چند، و این مهم در بین کوچندگان نمودی افزون داشته، چراکه بُنمایه این روش زندگی چنین رویکردی را خواهان است و آنچه را نیاز دارد خود تهیه و برآورده می‌سازد.

از میان دست‌ساخته‌های کشور آن دسته که چشم‌نواز بودند و جلوگر، و رقیب ماشینی نداشتند، خواهان یافتند و در گذر روزگار پابرجا ماندند. گاه به صورت یک سنت خانوادگی و گاه به صورت پیشه، سنت و پیشه‌ای که وجه زیبایی آن آشکار بود. تغییر رویکرد نسبت به دست‌ساخته‌ها به عنوان پیشه یکی از گزینه‌های سیاست‌گذاران در دهه‌های گذشته و پیش روی شد، که نتیجه این کارآفرینی کاسته شدن نهاد آفرینش، از بین رفتن نو نگاری، از یاد بردن ریشه‌ها و گرده‌برداری کورکورانه شد.

در این میان کوشش‌ها و کاوش‌های کّنشگران نوخواه که درپی بیان و فرانمایی نوین از بنمایه‌های سنتی بودند نادیده‌هایی از دست‌ساخته‌های ایران‌زمین را گردآوردند که روزگاری است از میان رفته‌اند. به دیگر معنا اینان پاس‌داران فرهنگ ایرانشهر هستند.
استاد پرویز تناولی هنرمند روزگار ما، در پی ۶۵ سال مجموعه‌ای از دستبافته‌های عشایری و روستایی را گردآورده است که هر یک نشان از سنتی دارد.

ایشان ۱۴۰۸ قطعه دست‌بافته را به وزارت میراث فرهنگی اهدا کرده‌اند، و در نظر داشتند موزه فرش ایران جایگاه آنها باشد که به دلیل کمبود مخازن نگهداری، بنا شده است در شهرشیراز و ساختمانی که برای این منظور بازسازی و مرمت شده است به صورت دائمی نمایش داده شوند.

گاه نخست این اهدا از سال ۱۳۹۸ آغاز شد و از این میان ۱۹۸ قطعه در سال ۱۳۹۹ در اختیار موزه فرش قرار داده شد، که با همراهی استاد تورج ژوله ۸۸ قطعه از مناطق مختلف کشور انتخاب در تاریخ دوم خرداد ماه سال جاری به نمایش در آمده‌اند. در میان آثار اهدایی افزون بر زیراندازها (گبه، قالی و گلیم)، دستبافته‌هایی با کاربردهای گوناگون وجود دارد، مانند سفره آرد، سفره نان، نمکدان، روکُرسی، چَنته، توبره، جُل و پوشش‌های چهارپایان، جای قلیان و تنباکو، جا قاشقی، خورجین و مفرش.

آنچه در این اهدا آشکار گشت؛ نخست جایگاه موزه فرش به عنوان مهمترین و ارجمندترین جایگاه برای نگهداری چنین مجموعه کم‌نظیر است که به پندار استاد پرویز تناولی «بهترین جای دنیا ست». دو آنکه محبت نسبت به میهن و سرزمین مادری، منش و کرداری است که ارزش‌های مادی برآن چیره نمی‌شود چنان‌که پرویز تناولی پیشنهاد کشور کویت برای خریداری این آثار را نپذیرفت.

یار آن حریف نیست که از در درآیدم عشق آن حدیث نیست که از دل برون شود
گفتنی است، شرکت سهامی فرش ایران نیز مجموعه‌ای از فرش‌های موزه‌ای را که در طی فعالیت خود گردآوری کرده بود در سال ۱۳۹۳ به موزه فرش ایران اهدا کرد.