مقالات ۲۲ فروردین ۱۴۰۱
فرشهای باروک در اروپا
چرا فرشهای شرقی از چشم اروپاییان افتاد؟
دستکم از سده چهاردهم میلادی به بعد (حتی پیش از آن)، اروپاییان بهویژه اشراف، همواره به فرشهای شرقی عشق میورزیدند اما این پیوند و دلبستگی در یک دوره زمانی تقریباً صدساله رو به سردی نهاد.
دستکم از سده چهاردهم میلادی به بعد (حتی پیش از آن)، اروپاییان بهویژه اشراف، همواره به فرشهای شرقی عشق میورزیدند و فرش یکی از اقلام مهم وارداتی به اروپا بود. اما این پیوند و دلبستگی در یک دوره زمانی تقریباً صدساله رو به سردی نهاد و فرشهای شرقی از چشم اروپاییان افتاد؛ واردات فرش به اروپا نیز در این دوره فروکش کرد. این دوره حدوداً مقارن است با آغاز دوران باروک؛ زمانی که اشراف اروپایی ترجیح دادند بهجای فرش شرقی، فرشهای بافته شده در خود اروپا را بخرند.
فرشهای اروپایی که بافت آنها حدوداً از ۱۶۴۴ میلادی آغاز شد، هیچ شباهتی به فرشهای ایرانی و ترکی -که نمونههای آن را در نقاشیهای دوره رنسانس میبینیم- نداشتند؛ بلکه طرح، نقش و رنگ آنها ملهم از معماری باروک بود و طراحان اروپایی میکوشیدند فرشهایی تولید کنند که مناسب دکوراسیون کاخهای دوره باروک باشد. از پیشگامان این جریان کارخانه فرشبافی ساوونری در فرانسه بود.
فرشهای اروپایی جدید تقلید و الهامی ساده از نقوش بهکاررفته در معماری باروک نبودند بلکه طراحان داخلی گامی بلند برداشتند و عیناً آذینهای دیواری و سقف را بر فرش پیاده کرده و بافتند؛ کاری بسیار دشوار برای اروپاییانی که سابقه و تجربه کمی در فرشبافی داشتند اما در نقاشی و طراحی تزیینات وابسته به معماری بسیار مهارت داشتند. این نکته را نیز از شرقیان آموخته بودند که برای کف مسجد یا کاخ، فرشی میبافتند که طرح و نقش آن مشابه زیر گنبد یا سقف آن بنا بود. بههرروی سبک باروک که کل اروپا را فراگرفت و پس از آن روکوکو، نمایانگر قدرت و شکوهی بود که اروپا مایل بود با آن شناخته شود و البته با پیشرفتهای نظامی و خیز بلند اقتصاد اروپا در آن دوره نیز همخوانی داشت.
در فرانسه دو کارخانه ساوونری و آبوسون و در انگلستان دو کارخانه اکسمینستر و ویلتون بسیار گسترش یافتند و فرشهای آنها بازارهای اروپایی را فراگرفت اما این تصور که مردم اروپا علاقه خود را به فرهنگ و مظاهر شرقی کاملاً از دست دادند درست نیست. در دوره باروک که دلبستگی به فرشهای شرقی فروکش کرده بود جریانی در سلیقه عمومی و هنری اروپا در حال پا گرفتن بود که امروز آن را تُرکگرایی (Turquerie) مینامیم. مراودات تجاری و فرهنگی اروپا با عثمانیان سبب شده بود که مردم اروپا با سبک زندگی و سلیقه زیباشناختی شرق بهویژه مردمان آناتولی آشنا و شیفته آن شوند. ترکگرایی مُد و اسلوبی بود که بر پایه تقلید از مظاهر هنر و فرهنگ تُرکی-عثمانی در اروپای غربی در قرون شانزدهم تا هجدهم بهویژه در فرانسه رواج یافت. این اسلوب تأثیری ژرف بر دکوراسیون، نقاشی و موسیقی غربی گذاشت چنان که در اروپای قرن هجدهم پوشیدن لباس ترکی، کشیدن تنباکوی ترکی با چپق ترکی رواج یافت و همراه داشتن ساعت تزئینشده به سبک ترکی نشانه تعلق به طبقه اجتماعی بالا بود.
چگونگی شکلگیری سبک و مد شرقی در اروپا بسیار شگفتانگیز است اما شگفتتر آن است که چرا این سبک، فرش را در بر نمیگرفت. شاید این نکته از عجیبترین پرسشهای تاریخ فرش و پاسخ به آن دشوار باشد. بااینهمه ترکگرایی، دکوراسیون، پوشاک، پارچه و طراحی و تزیین ظروف چینی را پوشش میداد و در اصطلاح امروز نشانهای از «شیک بودن» به شمار میرفت. اما اروپا چگونه دلبسته فرهنگ عثمانی شد؟
تا حدود ۱۶۵۰ میلادی امپراتوری عثمانی ترسناکترین همسایه اروپا بود که با رشدی شگفتانگیز بخش بزرگی از اروپای شرقی از جمله یونان و بخشی گسترده از شمال آفریقا را ضمیمه خاک خود کرده بود. اما اندکاندک عثمانیان و بهویژه پس از جنگ وین که عواقب ناخوشایندی برای آنان به بار آورد از پیشروی بیشتر در اروپا منصرف شدند. گرچه بخشی از اروپای شرقی دو سده دیگر نیز زیر نفوذ امپراتوری عثمانی ماند اما ترس از عثمانیان فروکش کرد و فرهنگ شرقی با همه راز و رمزهایش آرامآرام در اروپای غربی نفوذ کرد. اکنون اروپاییان با دشمنی روبرو بودند که دیگر از او نمیترسیدند پس به فرهنگ و هنر عثمانیان علاقهمند شدند. حتی عادت نوشیدن قهوه هم که از استانبول به ونیز رسیده بود در سراسر اروپا گسترش یافت.
ترکگرایی نیز مانند هر مد دیگری، ترکیبی از واقعیت و فانتزی بود. بهویژه آن که در این دوره هنوز مردم عادی اروپا به شرق سفر نکرده بودند و فقط تصوراتی خیالانگیز و غیرواقعی از آنجا در ذهن داشتند. کاربرد فرشهای شرقی گرچه در این دوره کم شده بود اما نقاشان اروپایی برای القای بهتر حس شرقی تصویر نجیبزادگان و اشراف را با لباس ترکی و بر فرشهای شرقی ترسیم میکردند. برای نمونه تصویر مقابل چهره لویس آگوستا ون دنمارکن، شاهزاده دانمارک و نروژ، اثر ینس یوئل را نشان میدهد که در کنار او فرشی صفوی (پولونیزی) بر میز گستره است.
همه این نمونهها گواه بر این نکته است که در این دوره اروپاییان میبایست اصلیترین نماد شرق را که فرش باشد، بیش از این ارج بنهند اما سلیقه اروپا در این موردِ بهخصوص راه دیگری در پیش گرفت. اگر اشراف در دوره رنسانس فرشهای شرقی خود را به نمایش میگذاشتند در دوره باروک نماد تمکن مالی، فرشهای فرانسوی و انگلیسی بود.
بهواقع ترکگرایی مدی شورانگیز اما گذرا بود که همه جوانب و سلیقه زیباشناختی اروپاییان را در برنمیگرفت. گرچه هنوز هم میتوان برخی نشانههای آن را در فرهنگ اروپایی دید.
از ۱۷۵۰ میلادی به بعد دوباره اروپاییان به فرشهای شرقی روی خوش نشان دادند که از علل آن تولید گران و قیمت تمامشده بالای فرش در فرانسه و انگلستان بود؛ ازاینرو واردات این فرشها به اروپا به شکل چشمگیری افزایش یافت. همچنین لشکرکشی ناپلئون در ۱۷۹۸ میلادی به مصر نیز متغیر دیگری در این زمینه بود و سبب شد که پای مردم عادی اروپا نیز به مشرقزمین باز شود. اکنون دوره خیالپردازی درباره شرق به پایان رسیده و دوران تازهای در هنر اروپا آغاز شده بود که غربیان را با واقعیت شرق روبرو میکرد؛ دوران اوریانتالیسم یا شرقگرایی.
گرداوری: دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز
کلمات کلیدی: اروپا باروک داود شادلو
منبع: روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران
1120 بازدید
شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
شرکت فرش ایران نماد هویت، اصالت، کیفیت و نوآوری در هنر-صنعت فرش دستباف ایران
آخرین خبرها
نمادهای اعتماد
اطلاعات تماس
نشانی: تهران، خیابان فردوسی، روبه روی خیابان نوفل لوشاتو، پلاک 357 (پارکینگ اختصاصی رایگان)
کد پستی: 1145615611
تلفن تماس: 02154637
پیامک: 100054637
ایمیل: info{@}IranCarpet.ir
ساعات بازدید: شنبه تا پنجشنبه 9:30 تا 20:30 – جمعهها 9:30 تا 18:00
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.