تاریخ - مقالات ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
به مناسبت 8 ماه می؛ زادروز فردریک مارتین
فردریک رابرت مارتین؛ مرد گمشده
سال ۱۹۱۰م که نمایشگاه بزرگ شاهکارهای هنر محمدی در مونیخ بر پا شد، فردریک رابرت مارتین شاید برجستهترین مورخ هنر اسلامی در غرب بود. او کتاب بسیار تأثیرگذار «تاریخ فرشهای شرقی پیش از ۱۸۰۰م» را نوشته بود؛
سال ۱۹۱۰م که نمایشگاه بزرگ شاهکارهای هنر محمدی (پیش از آن که اصطلاح هنر اسلامی ابداع شود، اروپاییان از این اصطلاح برای هنر سرزمینهای اسلامی استفاده میکردند) در مونیخ بر پا شد، فردریک رابرت مارتین شاید برجستهترین مورخ هنر اسلامی در غرب بود. او کتاب بسیار تأثیرگذار «تاریخ فرشهای شرقی پیش از ۱۸۰۰م» را نوشته بود؛ کتابی که اکنون بیش از یک سده از انتشار آن میگذرد و هنوز از برجستهترین کتب مرجع در زمینه فرشهای شرقی به شمار میرود.
پس از نمایشگاه شاهکارهای هنر محمدی طی یک دهه کمکم از درخشش مارتین کاسته شد. محبوبیت او فروکاست و تبدیل شد به «مردی گمشده». پرفسور فارنهایم در سال ۲۰۱۷م سخنرانی جامعی درباره این شخصیت کرده و هموست که اصطلاح «مرد گمشده» را برای مارتین به کار برده است. فارنهایم بر این نکته تاکید میکند که باتوجهبه ویژگیهای خاص مارتین، سقوط محبوبیت او شاید به همان اندازه قابلپیشبینی بود که صعود و شهرتش پیشبینینشده بود.
اما مارتین چگونه خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود؟
فردریک رابرت مارتین، دیپلمات، پژوهشگر، مجموعهدار و دلال آثار هنری، در ۸ ماه می ۱۸۶۸م در استکهلم سوئد زاده شد. در شانزدهسالگی به دستیاری موزه قومشناسی استکهلم در آمد و در بیستسالگی دستیار موزه باستانشناسی این شهر شد. بیستوچهارساله بود که به هنر اسلامی روی آورد و سفرهای گسترده او برای گردآوری آثار هنری به روسیه، ایران، قفقاز، آسیای میانه، مصر و ترکیه آغاز شد. اما سرنوشت او در آناتولی رقم خورد زمانی که در آستانه چهلسالگی قرار داشت.
سال ۱۹۰۵م، مارتین مترجم سفارت سوئد در قسطنطنیه، همچنین ملازم شاهزاده ویلهلم دوک سودرمانلاند در سفر به امپراتوری عثمانی بود. آنان به همراه رایزن آلمان یولیوس هاری لوید-هاردگ به قونیه رفته بودند که گذرشان به مسجد علاءالدین کیقباد سلجوقی افتاد؛ در این هنگام ناگهان توجه مارتین به فرشپارههایی جلب میشود که در کنجی تاریک نزدیک به منبر مشهور مسجد بر زمین افتاده بودند. چند فرش را کنار میزند و در آن میان فرشهایی بازمانده از سده هفتم ه.ق را مییابد. فرشهای سلجوقی بدین ترتیب کشف میشوند. در اهمیت تاریخی این فرشها باید گفت کهنترین فرشهای نسبتاً سالم یافته شده پیش از کشف قالی پازیریک در ۱۹۴۹م بودند که بر پایه دیدگاه کارشناسان قدمت آنها به دوران سلجوقیان روم برمیگردد؛ گرچه نمازگزاران و متولیان مسجد علاءالدین احتمالاً از وجود این فرشها آگاه بودند و بر آن نماز هم میگزاردند اما شاید ارزش تاریخی آنها را نمیدانستند. به هر روی تاریخ در این جا کمی مبهم است؛ برخی میگویند این فرشها زیر فرشهای دیگری پنهان بوده است یا حتی خود مارتین پیشتر آنها را یافته بوده اما اعلام خبر آن را به زمانی که شاهزاده ویلهلم از مسجد بازدید کرده موکول میکند. حتی تا سالها گمان بر این بود که یابنده این فرشها لوید-هاردگ است اما بعدها باتوجهبه مستنداتی پی بردند که مارتین فرشها را یافته است.
محمد فرید پاشا وزیر اعظم امپراتوری عثمانی، لوید را بر این کار میگمارد که از فرشها عکس بردارد؛ سپس نقشه دستی فرشها را نیز آماده و با آبرنگ رنگآمیزی کند. دو سال از یافته شدن فرشها میگذرد (۱۹۰۷م) که ناگهان فردریش زاره، خاورشناس و فرششناس آلمانی، سه عکس از عکسهایی را که لوید برداشته بود، بدون مجوز در مقالهای منتشر میکند. انتشار این عکسها بیدرنگ سروصدای بسیاری در جوامع علمی به پا میکند؛ بهویژه آنکه مارتین سرگرم نوشتن کتاب «تاریخ فرشهای شرقی تا ۱۸۰۰م» بود و برجستهترین بخش این کتاب به فرشهای نویافته سلجوقی میپرداخت و انتشار این عکسها بکر بودن موضوع کتاب را تحتتأثیر قرار میداد.
پرسش اینجاست که عکسها چگونه به دست زاره رسیده بودند؟ شواهد نشان میدهد لوید بدون مجوز از امپراتوری عثمانی و مارتین، چند عکس را به موزه برلین فرستاده است. عکسها به دست ویلهلم فونبده، مدیر موزه برلین میرسد و از طریق او به زاره و او نیز آنها را در مقاله خود منتشر میکند. ازاینرو، گرچه یابنده فرشها مارتین است اما نخستینبار زاره بود که در نوشتهای علمی درباره آنها سخن گفت. مارتین در پاورقی شماره ۲۴۷ کتاب «تاریخ فرشهای شرقی تا ۱۸۰۰م» به این موضوع واکنشی تند و البته قابل درک نشان میدهد و به لوید و زاره میتازد و کار آنان را غیرحرفهای میخواند. در ۱۹۰۹م و همزمان با بازنشر کتاب «تاریخ فرشهای شرقی تا ۱۸۰۰م» زاره در یادداشتی از کرده خود اظهار پشیمانی میکند و از مارتین پوزش میطلبد. گذشته از این سخنان، زاره نسبت به سن و قدمت این فرشها، البته فقط از روی عکس، گمانهایی مطرح کرده بود بدون آنکه آنها را از نزدیک دیده باشد؛ شگفت آنکه گمانههای او با آنچه مارتین به آن رسیده بود کاملاً همسانی داشت. این نزدیکی آرا سبب شد مارتین و زاره علیرغم تیرگی روابطی که در گذشته داشتند در نمایشگاه شاهکارهای هنر محمدی در مونیخ با هم دیدار کنند. البته کسی نمیداند بین آنها چه گذشت.
احتمالاً بین لوید و مارتین دشمنی و چشموهمچشمی وجود داشته است. با آغاز کاوشهای مارتین در قونیه، مطالعات لوید متوقف و توقف کاوشها سبب بروز مشکلات مالی نیز برای او میشود. اما کشف فرشها ورق را به سود لوید برمیگرداند. او عکسهایی را که برداشته بود برای فونبده و زاره میفرستد به این امید که دری بهسوی پیشنهادی تجاری و سودآور باز شود. فونبده ۱۵۰ لیر برای خرید فرش و دیگر آثار برای لوید میفرستد. خودش هم در ۱۹۰۷م به قسطنطنیه میرود ظاهراً به این سبب که با مقامات عثمانی درباره صادرات آثار باستانی رایزنی کند اما احتمالاً دلیل اصلی این سفر دیدار با لوید بوده است. به هر روی انتشار شتابزده عکسها در مقالهای که زاره در همین سال مینویسد سبب میشود دولت عثمانی نسبت به آنها حساس شود و مقامات مداخله کردند و خریدوفروش فرشهای سلجوقی ممنوع شود. این فرشها بعدها در ۱۹۱۱م به موزه استانبول منتقل و در سیویک مارس ۱۹۳۰ به نمایش گذاشته شدند.
همه این رویدادها سبب شد که فونبده بهعنوان شخصی که بیش از بیست سال از مارتین بزرگتر بود و در محافل علمی باتجربهتر به شمار میرفت، در نقدی که بر کتاب «تاریخ فرشهای شرقی تا ۱۸۰۰م» در اکتبر ۱۹۰۸م نوشته است به مارتین بتازد و او را به سرقت علمی و ادبی از آثار خودش محکوم کند. گرچه نقد فونبده نسبت به این کتاب کاملاً منفی نیست و ارزش مطالعات مارتین را نیز یادآور میشود اما سبب میشود مارتین نزد پژوهشگران هنر اسلامی تا حدی اعتبار خود را از دست بدهد. او در سال ۱۹۱۲م کتاب «نگارگری و نگارگران ایران، هند و ترکیه، از قرن ۸ تا ۱۸م» را نوشت و پیش از آن نیز چند کتاب برجسته درباره آثار هنر اسلامی نوشته بود اما مشهورترین کتاب او هنوز هم «تاریخ فرشهای شرقی تا ۱۸۰۰م» است که بارها به آن ارجاع داده شده و گذر سالیان بر ارزشش افزوده است.
مارتین از ۱۹۲۰م تا زمان مرگش به تعبیر فارنهایم ناگهان گم میشود. شاید کنج عزلت میگزیند؛ شاید بر پژوهشی تازه متمرکز میشود ؛ شاید افسرده بوده است؛ شاید… بههرروی او در یکی از روزهای ۱۹۳۳م در قاهره درگذشت و آخرین کتابی که از او منتشر شد «دیده، شنیده و شناخته شده: طرحهایی از ترکیه، روسیه، ایتالیا و سایر کشورها» در همین سال بود که چندان هم شناخته شده نیست. مجموعهای از آثار هنری که مارتین از سراسر جهان گردآورده بود و بیش از ۹۰۰ اثر است، اکنون در دانشگاه کونسفکت (دانشگاه هنر، صنایعدستی و طراحی سوئد) نگهداری میشود.
گردآوری: دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز
کلمات کلیدی: داود شادلو کتاب
منبع: روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران
1141 بازدید
شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
شرکت فرش ایران نماد هویت، اصالت، کیفیت و نوآوری در هنر-صنعت فرش دستباف ایران
آخرین خبرها
نمادهای اعتماد
اطلاعات تماس
نشانی: تهران، خیابان فردوسی، روبه روی خیابان نوفل لوشاتو، پلاک 357 (پارکینگ اختصاصی رایگان)
کد پستی: 1145615611
تلفن تماس: 02154637
پیامک: 100054637
ایمیل: info{@}IranCarpet.ir
ساعات بازدید: شنبه تا پنجشنبه 9:30 تا 20:30 – جمعهها 9:30 تا 18:00
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.