فرش مناطق ۲۴ شهریور ۱۴۰۲

قالی‌هایی که با طبیعت گره خورده‌اند

قالی قشقایی؛ نگین دستبافته‌های فارس

سرآمد همه فرشبافان عشایری ایران و بلکه جهان را، بافندگان ایل قشقایی باید دانست. این فرش قشقایی است که نام ایل قشقایی را در تاریخ تمدن و فرهنگ جهانی ثبت کرده است. خیال‌های آزاده رنگارنگی که بی‌مانند است.

سرآمد همه فرشبافان عشایری ایران و بلکه جهان را، بافندگان ایل قشقایی باید دانست. این فرش قشقایی است که نام ایل قشقایی را در تاریخ تمدن و فرهنگ جهانی ثبت کرده است. خیال‌های آزاده رنگارنگی که زنان چادرنشین این ایل بزرگ در پهنه دستبافت‌های خود رها کرده‌اند، بی‌مانند است.

فرش قشقایی

زندگی مردمان ایل قشقایی با کوچ و زندگی در طبیعت پیوند خورده است. در دشت‌های سرسبز منطقه فارس، مردانی با کلاهی سفید(لبه دار) که با سگ‌هایشان و گله‌های بزرگ گوسفند و بز، در امتداد جاده‌ها درحرکتند و زنان با لباس‌های رنگارنگ با الاغ و اسب به سمت کوچ جدید حرکت می‌کنند. چادرهایی که در آن زندگی می‌کنند اغلب از موی بز ساخته شده است. قشقایی‌ها از پشم گوسفندان خود برای تولید اشیاء روزمره استفاده می‌کنند مانند فرش‌هایی که برای کاربردهای مختلفی استفاده می‌شود و با نقوش مختلفی تزئین شده‌اند. تمام دنیای قشقایی را می‌توان در طرح‌های قالیچه‌هایشان مانند حیوان، گیاه، درخت و افرادی به شکل تلطیف شده، پیدا کرد. علاوه بر این الگوهای روزمره، نمونه‌هایی نیز وجود دارد که از نقاشی‌های دیواری و ستون‌های تخت‌جمشید الهام گرفته شده است.

تاریخچه فرش قشقایی

هنر بافندگی فارس بیشتر هنر و سنتی عشایری است تا روستایی، و وابستگی به ایلات و عشایر دارد که در یک منطقه وسیع پراکنده‌اند. بر خلاف تصور عوام، در شهر شیراز هیچ‌گونه فرش‌بافی وجود ندارد و از ایلات و عشایر بیش از همه ایلات خمسه و ایل قشقایی دست‌اندرکار فرش‌بافی هستند. ایل قشقایی یکی از بزرگترین ایلات ایران است که در همسایگی ایلات خمسه در استان فارس سکونت دارند. قشقایی‌ها حدود دویست تیره هستند که مهمترین طوایف بافنده آن عبارتند از:

۱-طایفه کشکولی (که شامل بولو یا بولی (معروف به چغال)، مهمترین طایفه ایل قشقایی و کمتر از یک دهم دستبافته‌های قشقایی از آن کشکولی‌هاست، ۲-شش بلوکی (که شامل هیبت‌لو، چرپانلو، کوهی، دوقوزلو و عرب)، بزرگترین طایفه قالیباف قشقایی که دو پنجم دستبافته‌های قشقایی از آن آن‌هاست، ۳-عمله، ۴-صفی خانی،۵- رحیم لو، ۶- طایفه­ی ایگدر، ۷- طایفه چگنی و۸- دره شوری.

نقش ترنج در قالی قشقایی

و اما بهترین مشخصه برای شناسایی قالی قشقایی، «نقش وسطِ» ترنج آن است (شبیه خزنده‌ای با چهاربازوی برگشته). شکل اصلی و اصیل‌ترین ترنج قالی قشقایی لوزی است و ترنج گرد و چهارگوش به ندرت دیده شده است (تصویر۱).

تصویر۱: نقش میانی ترنج قشقایی

قانون و قاعده رایج قرارگرفتن ترنج‌ها نیز مبتنی بر فرد بودن آن‌هاست که در فرش‌های کوچک یک‌ترنج و سه‌ترنج و در فرش‌های بزرگ پنج‌ترنج و هفت‌ترنج است(تصویر۲)،(استثناً دوترنج هم دیده شده است اما چهار و شش ترنج وجود ندارد).

تصویر۲: طرح ترنجی، بافت قشقایی

تصویر۲: طرح ترنجی، بافت قشقایی

ویژگی‌های نقش‌پردازی فرش قشقایی

نقش‌پردازی قالی‌های قشقایی را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد:

گروه اول: فرش‌هایی با مشخصه عدم قرینگی (نقش اشکالی)

پرهام(۱۳۶۴) قالی‌های قشقایی را به دو گروه طبقه‌بندی می‌کند و برای هر یک مشخصه‌هایی در نظر می‌گیرد. ویژگی اصلی که نقش اشکالی برمی‌شمرد عدم قرینگی در جزییات است، مگر در کلیات طرح که همان ترنج‌ها لچک‌ها و حاشیه اصلی می‌باشد. هم‌چنین هندسی و شکسته بودن نقش‌مایه‌ها و در نهایت ذهنی بودن این نقوش از دیگر ویژگی این گروه در نظر گرفته می‌شود(تصویر ۳).

تصویر ۳ : طرح اشکالی

گروه دوم از دسته‌بندی قالی‌های فارس به عنوان نقش‌های منظم و پیوسته یا منتظم شناخته می‌شود این دسته از نقوش که حاصل ارتباط بافندگان با هنرهای شهری و تمدن شهری است با مشخصاتی چون شیوه نگاره‌پردازی همسان و متعادل ظاهر می‌گردد. به عبارتی تفاوت نقوش منتظم با نقوش اشکالی در ارتباط و پیوستگی نگاره‌ها و نقش‌مایه و تبعیت آن‌ها از قانون است. گروه منتظم فرش قشقایی به شش دسته متمایز تقسیم می‌شود (به ترتیب قدمت): ۱- طرح ناظم ۲- طرح محرمات ۳- طرح ماهی-درهم ۴- طرح بته‌ای ۵- طرح گیاهی ۶-طرح افشان(تصویر ۴).

طرح ناظم

طرح محرمات

طرح ماهی‌درهم

طرح بته‌ای

گروه دوم: گبه‌های فارس

دهخدا از گبه با عنوان «فرشی با پرزهای بلند یاد می‌کند». تناولی از میان تعاریف فرهنگ‌نویسان تعریفی که دهخدا ارائه داده است را صحیح‌تر می‌پندارد و به این تعریف، مشخصات و صفات بیشتری همچون ساده‌گرایی و تقلیل، نقش هندسه اعداد و ویژگی‌های خاص رنگ‌بندی را نیز می‌افزاید و اذعان می‌دارد که گبه‌ها به نسبت از حداکثر میزان بداهه‌پردازی برخوردارند. چرا که هنرمند با برداشتی آزاد از تجربیات دیداری خود به بافت می‌پردازد.

گروه سوم: فرش‌های تصویری قشقایی

پرهام(۱۳۶۴) درگروه‌بندی خود از فرش‌های قشقایی به دسته‌ای از قالی‌ها با عنوان قالی «تصویری» یا «عکسی» اشاره دارد. احتمال داده می‌شود قشقایی‌ها اولین نمونه تجربه بافت قالی‌های عکسی را از روی طرح‌های یکی از نمادهای تخت‌جمشید برگرفته‌اند. نمونه‌های قالی تخت‌جمشید شامل گل‌های نرگس در حاشیه فرش‌ها و اشتراک تقریبی رنگ‌های مورد استفاده که همگی در دوره زمانی مختلف از روی یکدیگر بافته شده‌اند.

گروه چهارم: قالی‌های شیری فارس

پرهام(۱۳۶۴) نقش شیر را از جمله نقش‌های محبوب در میان گبه‌بافان فارس برمی‌شمرد و دلایل حضور این نقش را علاوه بر اهمیت باستانی نقش شیر در فرهنگ ایرانی و همچنین در باورهای دینی ایرانیان که نمادی از شجاعت و دلاوری حضرت علی می‌باشد، میداند.

ویژگی‌های فرش قشقایی

مواد و مصالح به کار رفته در فرش قشقایی منشأ طبیعی دارد، از موی گوسفند گرفته تا موی بز و موی اسب. همچنین رنگ‌ها نیز از طبیعت می‌آیند در واقع هر چیزی که عشایر بتوانند خودشان تولید کنند استفاده می‌شود.

داربافندگی مانند همه دارهای عشایری افقی است و بافندگان بر روی زمین می‌نشینند. تارو پود بیشتر قالی‌های قدیم فارس از پشم است اما در سال‌های اخیر کمیابی پشم دستریس و کاربرد روز افزون کلاف‌های کارخانه‌ای موجب شده که هم تار یا «چله» و هم پود یا «قرقاج» بیشتر از پنبه باشد. قالی‌های فارس بیشتر به دو شیوه «لول» و بافت «تخت» بافته می‌شود. شیوه گره‌زنی در این قالی‌ها همانطور که استاد سیروس پرهام معتقد است: برخلاف پندار فرش شناسانی که اسلوب بافندگی را در قالب «گره ترکی» و «گره فارسی» باب کرده‌اند. گره متقارن یا به اصطلاح غلط «ترکی» همانقدر در فارس متداول است که گره نامتقارن (به غلط فارسی). چنانچه گره نامتقارن بین ترکان قشقایی رایج‌تر از بافندگان فارسی زبان بوانات است. بنابراین گره مورد استفاده هم نامتقارن و هم متقارن است که شیوه نخست در ایل قشقایی و ایل باصری و روستاهای خنگشت ونی‌ریز مرسوم است و شیوه دوم یعنی متقارن، میان ایلات عرب و بهارلو و روستاهای بوانات و بلوردی رواج دارد.

نوارهای شطرنجی خاصی که در سروته بعضی قالی‌ها و گلیم‌ها به دو رنگ بافته می‌شود، در مرتبه اول رسم قشقایی‌ها و لرها است. این نقشمایه و نیز شیوه کاربرد آن در سروته فرش در جای دیگری از حوزه‌های بافندگی مشرق زمین متداول نیست و آن را باید مختص فرشبافی فارس دانست.

معمولاً نقش‌پردازی و طراحی فرش فارس به طریق «ذهنی‌بافی» که نوعی بازآفرینی طرح‌های سنتی است انجام می‌شود. رجشمار متفاوت است؛ برای نوع گبه ۱۵ الی ۲۰ و در فرش‌های نفیس بین ۴۰تا ۵۰ متغیر است. همچنین چله‌کشی به صورت ترکی انجام می‌شود.

از رنگ‌های گیاهی و سنتی این منطقه مهمترین رنگ خانواده قرمز است که انواع آن از روناس بدست می‌آید پس از قرمز رنگ آبی و سرمه‌ای بیش از هر رنگ دیگر مورد استفاده عشایر و روستاییان فارس قرار می‌گیرد. رنگ دوغی که مورد کاربرد و علاقه فراوان قشقایی‌هاست از خیساندن کلاف‌های رنگ گرفته از روناس در دوغ حاصل می‌شود. که هر چه ماندن پشم در این مایع بیشتر باشد رنگ قرمز روناسی روشن‌تر می‌شود و بیشتر به صورتی گرایش پیدا می‌کند.

ریحانه کثیری
کارشناس ارشد فرش دستباف


برای اطلاعات بیشتر درباره فرش‌های منطقه فارس می­توانید منابع زیر را مطالعه کنید:

پرهام، سیروس(۱۳۷۱). دستبافته های عشایری و روستایی فارس، جلد دوم، تهران، انتشارات امیرکبیر.

– پرهام، سیروس(۱۳۷۵).شاهکارهای فرشبافی فارس، تهران انتشارات سروش.

– فارسی، مریم(۱۳۹۵). مطالعه نسبت ذهنی‌بافی در فرش با بداهه‌پردازی با سایر هنرها (مطالعه موردی: قالی‌های ذهنی‌باف قشقایی).پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه هنر تهران.

– ژوله، تورج، (۱۳۸۱).“پژوهشی در فرش ایران”، انتشارات یساولی، تهران.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *