مقالات ۲۹ خرداد ۱۴۰۱

در جستجوی چهره‌بافته‌های نخستین فضانورد جهان یوری گاگارین

در جست‌وجوی یوری

سال ۱۹۶۱م، یوری گاگارین، نخستین فضانورد جهان، پس از بازگشت از فضا به بلغارستان رفت و با استقبال مردم روبرو شد و هدایایی ارزشمند دریافت کرد. از جمله چند فرش دستباف که چهره‌اش بر آنها بافته شده بود.

سال ۱۹۶۱م، یوری گاگارین، نخستین فضانورد جهان، یک ماه پس از بازگشت از فضا به بلغارستان رفت. در این زمان بسیاری از کشورها از او دعوت می‌کردند که در دانشگاه‌ها و مراکز علمی درباره تجربه خود سخن بگوید. او در بلغارستان، در شهرهای پاناگوریشته و پلوددیف با استقبال مردم روبرو شد و هدایایی ارزشمند دریافت کرد. از جمله چند فرش دستباف که چهره‌اش بر آنها بافته شده بود.

در دهه ۱۹۶۰م، دو شرکت فرش‌بافی در شهر پاناگوریشته بلغارستان فعالیت می‌کردند. یکی از آنها، شرکتی تعاونی به نام «Persiyski Kilim» یا همان «فرش یا گلیم ایرانی» بود. ازاین‌پس از عبارت «فرش ایرانی» برای نام این شرکت استفاده می‌شود. این شرکت برای پیشکش به مهمانان و شخصیت‌های برجسته‌ای که به بلغارستان می‌آمدند فرش‌هایی با اندازه  ۲×۳ متر می‌بافت  و فعالیت‌های تجاری محدود دیگری هم داشت. واسیلکا پتکووا بایرووا از کارمندان این شرکت می‌گوید: «مدیر  شرکت ما را گرد آورد و گفت بیایید برای یوری یک فرش ببافیم. ما پشم داشتیم، طرح داشتیم، کارگر ماهر هم داشتیم پس دست‌به‌کار شدیم. اما زمان کمی داشتیم. فقط یک ماه! باید به‌سرعت دست‌به‌کار می‌شدیم. آن سال مردم از سراسر بلغارستان آمدند که این فرش را ببینند. بسیار زیبا شده بود».

نمایی از کارگاه «فرش ایرانی» در شهر پاناگوریشته بلغارستان که اکنون متروک شده است

نمایی از کارگاه «فرش ایرانی» در شهر پاناگوریشته بلغارستان که اکنون متروک شده است


اهالی شهر با فرشی که به مناسبت ورود یوری گاگارین بافته شده است عکس می‌گیرند، 1961م از سه فرشی که به این مناسبت بافته شده است فقط همین عکس بجا مانده است

اهالی شهر با فرشی که به مناسبت ورود یوری گاگارین بافته شده است عکس می‌گیرند، ۱۹۶۱م
از سه فرشی که به این مناسبت بافته شده است فقط همین عکس بجا مانده است

امروز فقط یک عکس سیاه‌وسفید از این فرش تصویری بجا مانده است و از سرنوشت و محل نگهداری احتمالی آن داده‌ای در دست نیست. نقشه (طرح مدادی و رنگ و نقطه) این فرش را لوشکا نمیگنچوا کشیده است. در مرکز فرش، یوری گاگارین را با لباس نظامی می‌بینیم، با دستی که به نشانه درود بالا گرفته و در آغوش او دسته‌گلی از رزهای خوشبوی بلغاری است (مهم‌ترین کالای صادراتی بلغارستان گل رز و افشره آن است). یک سو دختری با لباس پیش‌گام ارتش ایستاده است و در دیگر سو، زنی خندان که پوشاک ملی بلغارستان را به تن دارد. در حاشیه فرش نیز نقشی واگیره‌ای شامل گل رز و برگ تکرار می‌شود. بافت این فرش کم‌وبیش یک ماه زمان برده است و به گفته واسیلکا پتکووا بایرووا، بهترین بافندگان شهر فشرده بر آن کار کرده‌اند. از جمله این بافندگان پاتسا استویانوا یاکیمووا بوده که نامش در اسناد شرکت «فرش ایرانی» آمده است.

چپ: پاتسا استویانوا یاکیمووای چهارساله به همراه مادرش در کارگاه بافت فرش؛ او از کودکی در کارگاه بافت فرش رشد کرده بود راست: پاتسا استویانوا یاکیمووای جوان به همراه بافندگان جوان کارگاه «فرش ایرانی»، دهه 1960م

چپ: پاتسا استویانوا یاکیمووای چهارساله به همراه مادرش در کارگاه بافت فرش؛ او از کودکی در کارگاه بافت فرش رشد کرده بود
راست: پاتسا استویانوا یاکیمووای جوان به همراه بافندگان جوان کارگاه «فرش ایرانی»، دهه ۱۹۶۰م

از دیگر بافندگان این کارگاه دایانا جورجیوآ بوده است. نوه او چنین می‌گوید: «مادربزرگم در آن زمان ۳۸ سال داشت. دستکم پانزده زن دیگر هم روی آن فرش شبانه‌روز کار می‌کردند؛ همه کارها دستی بود که برای چشم و دست بسیار خسته‌کننده است. آنان از صبح زود تا دیروقت به‌نوبت فرش می‌بافتند. پس از پایان بافت، مدیر شرکت به سبب حسن انجام کار و تحویل به‌موقع به همه بافندگان ساعت مچی هدیه داد. مادربزرگم می‌گفت این بزرگ‌ترین هدیه‌ای بود که در زندگی گرفته‌ام».

کارگاه شرکت «فرش ایرانی» پاناگیوریشته، 1960م

کارگاه شرکت «فرش ایرانی» پاناگیوریشته، ۱۹۶۰م

در اسناد اندکی که از شرکت «فرش ایرانی» به‌دست‌آمده این‌گونه ذکر شده که در این کارگاه دو فرش با چهره گاگارین بافته شده است. اما آیا فرش دوم نیز طرح و نقشی مشابه فرش اول داشته یا متفاوت از آن بوده است؟ کسی نمی‌داند. طرح و نقش آن فرش تاکنون چون رازی سربه‌مهر مانده است؛ زیرا در سال‌های ۱۹۹۲-۱۹۹۳ بیشتر بایگانی شرکت از بین رفت.

به هر روی اکنون از هیچ‌کدام از آن دو فرش آگاهی در دست نیست. جالب اینکه به گفته آگاهان افزون بر آن دو فرش که در کارگاه‌های غیرمتمرکز روستاهای اطراف پاناگوریشته بافته شده، فرش دیگری هم در پلوددیف بافته شده است. گفته می‌شود هر سه فرش به گاگارین اهدا شده است اما فرش دوم به دلایلی نامعلوم سر از واشنگتن درآورده که اکنون آن هم گم شده و محل فرش سوم هم که در  پلوددیف بافته شده بود مشخص نیست.

مدیر شرکت «فرش ایرانی» که در پلوددیف هم شعبه داشت، پس از آنکه فهمید گاگارین از این شهر هم دیدن می‌کند تصمیم گرفت فرشی هم در آنجا با چهره گاگارین برای هدیه به او ببافد. زمان برای بافت این فرش حتی از دو فرش که در پاناگوریشته بافته شده کمتر بوده است. چیزی حدود ۴۸ ساعت! ایوانکا کوانچوآ بافنده نوزده‌ساله اهل پلوددیف هم بین گروه بافندگان آن فرش بوده است. فرزند او می‌گوید: «مادرم به یاد نمی‌آورد که بافت فرش چقدر طول کشیده اما می‌گفت بافندگان در چهار شیفت چهارساعته پیوسته کار می‌کردند. فرش ما از فرش‌هایی که در پاناگیوریشته بافته می‌شد کوچک‌تر بود. مدیر شرکت تردست‌ترین بافندگان را استخدام کرده بود که با دقت و سرعت بهترین کار را انجام دهند».

چپ: ایوانکا کوچوا (چپ، جلو) در کارگاه فرش‌بافی «فرش ایرانی»، پلوودیف راست: ایوانکا کوچوا در کارگاه فرش‌بافی «فرش ایرانی» همراه همکارانش، پلوودیف

چپ: ایوانکا کوچوا (چپ، جلو) در کارگاه فرش‌بافی «فرش ایرانی»، پلوودیف
راست: ایوانکا کوچوا در کارگاه فرش‌بافی «فرش ایرانی» همراه همکارانش، پلوودیف

پلامن کوچف که مادرش از بافندگان این فرش بوده می‌گوید: «طراح فرشی که در پلوودیف بافته شد، ایوان کولاروف بود. اندازه فرش حدود ۸۰ در ۸۰ و با مرغوب‌ترین پشم و فقط در بیست و چهار ساعت بافته شده است! طرح آن ساده‌تر از فرش پاناگیوریشته بود. چهره گاگارین با لباس نظامی و بدون تزیینات در وسط فرش بافته شده بود. مادرم می‌گوید یوری بسیار تحت‌تأثیر این فرش قرار گرفت شاید بیشتر از آن دو فرش دیگر». شاید بافندگان و بازماندگان، درباره زمان بافت و میزان شگفتی گاگارین از دیدن فرش پلوودیف اغراق کنند.

گاگارین همه ویژگی‌های یک قهرمان ملی را داشت. او نماد پیشرفت سوسیالیسم تا فراتر از مرزهای کره زمین بود. بیشتر کشورهای سوسیالیستی از جمله بلغارستان، چکسلواکی، کوبا و… به او نشان قهرمان ملی یا افتخار داده‌اند. مرگ او در روز ۲۷ مارس ۱۹۶۸م هم حماسی بود. هواپیمای میگ-۱۵ یوری گاگارین و مربی پروازش طی یک پرواز تمرینی دچار سانحه شد و سقوط کرد و هر دو سرنشین آن کشته شدند. فرضیاتی دال بر خراب‌کاری عمدی هواپیما و قتل او به دست کا‌گ‌ب هم وجود دارد؛ زیرا گاگارین به سبب انتقاد از دولت شوروی تحت تعقیب قرار گرفته بود. به‌هرروی این فرضیه هیچ‌گاه اثبات نشد.

تشییع جنازه یوری گاگارین در میدان سرخ مسکو

تشییع جنازه یوری گاگارین در میدان سرخ مسکو

دوران اوج شرکت «فرش ایرانی» در بلغارستان در سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰م بوده است. پس از آن با تحولات سیاسی که به پایان کمونیسم در بلغارستان انجامید احتمالاً دوران این شرکت هم به پایان آمد. البته بافت فرش‌هایی با چهره یوری گاگارین مختص بلغارستان نبوده است. اهالی قفقاز و ترکمنستان، پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز فرش‌های بسیاری با چهره او بافته‌اند که در یادداشت «داستانی فراتر از زندگی» درباره آن‌ها نوشته‌ایم.

نویسنده: دسیسلاوا سمکووسکا
ترجمه: داود شادلو


کلمات کلیدی:

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *