مقالات ۳ خرداد ۱۴۰۱

فرش‌های تبلیغاتی شوروی

داس، چکش، دفتین

ماشین تبلیغاتی شوروی می‌دانست که در جغرافیای فرش‌خیز شرق و غرب دریای مازندران، فرش‌ چه جایگاهی دارد. فرش‌های بافته شده از ترکمنستان تا قفقاز از شناخته‌شده‌ترین نمادهای زندگی مردمان شوروی بود.

تصویر 1: فرش با چهره استالین، ترکمنستان، 1936م به استالین لقب «پدر خلق» داده بودند. مبلغان نظام کمونیستی استالین را چون خورشیدی می‌دانستند که همه کشورهای جهان را روشن می‌کند

تصویر ۱: فرش با چهره استالین، ترکمنستان، ۱۹۳۶م
به استالین لقب «پدر خلق» داده بودند. مبلغان نظام کمونیستی استالین را چون خورشیدی می‌دانستند که همه کشورهای جهان را روشن می‌کند

تصویر 2: بافندگان قفقاز تصویر استالین را بر فرش می‌بافند، 1932م

تصویر ۲: بافندگان قفقاز تصویر استالین را بر فرش می‌بافند، ۱۹۳۲م

ماشین تبلیغاتی شوروی می‌دانست که در جغرافیای فرش‌خیز شرق و غرب دریای مازندران، فرش‌ چه جایگاهی دارد. فرش‌های بافته شده از ترکمنستان تا قفقاز از شناخته‌شده‌ترین نمادهای زندگی مردمان شوروی بود. آرزوی هر خانواده خرید یک فرش اصیل شرقی بود. آنها این بوم‌های پشمی گران‌قیمت را به دیوارها می‌آویختند یا بر زمین می‌گستردند که هم آذین بود و هم گرمابخش خانه‌ها در زمستان‌های سرد سیبری. حکومت‌های تمامیت‌خواه از این شرایط بیشترین استفاده را می‌کنند و می‌کوشند ایده‌های خود را به هر شیوه‌ای بر مردم تحمیل کنند؛ بنابراین سردمداران شوروی تصمیم گرفتند فرش را چون رسانه و ابزاری تبلیغاتی به کار بگیرند. ازاین‌رو دستور دادند فرش‌هایی بافته شود با موضوعات انقلاب بلشویکی، سربلندی‌های حزب، صحنه‌هایی از پیشرفت صنایع شوروی و از همه برجسته‌تر چهره رهبران و شخصیت‌های برجسته کشور.

بافت فرش‌هایی با موضوعات انقلابی از ۱۹۲۰ تا ۱۹۷۰م رواج بسیار یافت که تقریباً مصرف داخلی داشت و برخی از آنها نیز به دیگر کشورهای کمونیستی صادر می‌شدند. درحالی‌که گروهی از تولیدکنندگان همچنان به خلق فرش‌های سنتی ادامه می‌دادند که در بازارهای داخلی و خارجی به فروش می‌رسید، از دیگر سو بافت فرش‌هایی با موضوعات انقلابی از ۱۹۲۰ تا ۱۹۷۰م رواج بسیار یافت که تقریباً مصرف داخلی داشت و برخی از آنها نیز به دیگر کشورهای کمونیستی صادر می‌شدند.

در ادامه چند نمونه از این فرش‌ها را که در نمایشگاهی در سال ۲۰۲۰ برگزار شد بررسی می‌کنیم.

تصویر 3: لنین و نریمانف، فرش پشمی، شوشا، 1920م

تصویر ۳: لنین و نریمانف، فرش پشمی، شوشا، ۱۹۲۰م

این فرش (تصویر ۳) که سال ۱۹۲۰ در قفقاز بافته شده است، دولتمرد، نویسنده و انقلابی برجسته شوروی، نریمان کربلایی نجف‌اوغلو (نریمانف) را در کنار لنین نشان می‌دهد. بافنده در میان گل‌های قالی نماد داس و چکش را هم‌شانه این دو بافته است. در کتیبه فرش نوشته شده: «جهان انقلابی رهبری لنین و شرق رهبری نریمانف». نریمانف در ۱۹۲۵ درگذشت و گور او در میدان سرخ مسکو است. تروتسکی درباره‌اش گفته است: «دومین تأسف بزرگ برای بلوک شرق، پس از مرگ لنین».

تصویر 4: نفت‌کار، فرش پشمی، قفقاز، 1969م

تصویر ۴: نفت‌کار، فرش پشمی، قفقاز، ۱۹۶۹م

حکومت‌های تمامیت‌خواه از این شرایط بیشترین استفاده را می‌کنند و می‌کوشند ایده‌های خود را به هر شیوه‌ای بر مردم تحمیل کنند؛ بنابراین سردمداران شوروی تصمیم گرفتند فرش را چون رسانه و ابزاری تبلیغاتی به کار بگیرند. در تصویر ۴ فرش مشهور به «نفت‌کار» را می‌بینید که با راهنمایی لطیف کریم‌اف، پژوهشگر فرش آذری بافته شده است. برای دولت شوروی، کارگران، قهرمانان و مقدسین واقعی بودند؛ بنابراین در مرکز تصویر، یک کارگر نمونه شرکت نفت را به همراه خانواده‌اش می‌بینیم که پرچم سرخ برافراشته است. پسرش پیش‌گام در دانش با کتابی که زیر بغل دارد، همسرش پنبه‌چین و دخترش احتمالاً مهندس است که کیف چرمی اداری در دست دارد و زنی مستقل به نظر می‌رسد. مناظری از پالایشگاه و صنعت نفت و گاز در پس‌زمینه بافته شده است. در قاب‌های حاشیه بزرگ فرش صحنه‌هایی از زندگی مردم شوروی را می‌بینیم که یادآور تصویرسازی‌های کتب مسیحی ارتدکس است با صحنه‌های زندگی قدیسین. مردم به پنبه‌چینی، ماهیگیری، ورزش و دیگر فعالیت‌ها مشغول‌اند و عملاً زندگی شادی را تحت حاکمیت رفقای خوب کمونیست می‌گذرانند. ترکیب‌بندی فرش و جزئیات آن قابل‌توجه است. در حاشیه باریک آن مایگان دوستکامی بافته شده است و جالب‌تر آنکه در حاشیه باریک دیگر نقش لوله نفت و شیرفلکه‌ بافته‌اند. این فرش تصویر وسیعی از هستی را در برابر ما می‌گشاید و تمام جنبه‌های قابل‌تصور زندگی روزمره زمان خود را آشکار می‌کند. برای نمونه بنگرید به تصویر ۵ که قابی از حاشیه بزرگ فرش نفت‌کار را نشان می‌دهد.

تصویر 5: زندگی روزمره خانواده‌ای مرفه زیر نظر نظام کمونیستی، تصویرسازی در فضای محدود یک محراب دوطرفه تمام‌وکمال انجام شده است و بافت نیز بسیار خوب است

تصویر ۵: زندگی روزمره خانواده‌ای مرفه زیر نظر نظام کمونیستی، تصویرسازی در فضای محدود یک محراب دوطرفه تمام‌وکمال انجام شده است و بافت نیز بسیار خوب است


تصویر 6: ما استاخانوفیت هستیم!، قفقاز، 1937م

تصویر ۶: ما استاخانوفیت هستیم!، قفقاز، ۱۹۳۷م

تصویر ۶، فرشی است بافته شده با الهام از جنبش استاخانوفیت‌ها. در سال ۱۹۲۸م، استالین اولین برنامه پنج ساله را برای توسعه اقتصاد ملی اجرا کرد. هدف اصلی توسعه بسیار سریع بود. در سال ۱۹۳۵م، یک معدنچی به نام الکسی استاخانوف تنها در یک شیفت کاری ۱۰۲ تن زغال‌سنگ استخراج کرد درحالی‌که هنجار ۷ تن بود. او در استخراج زغال‌سنگ روشی خاص را ابداع کرد که به نام وی استاخانوفیسم نامیده شد و پایه‌گذار جنبش استاخانوفیت بود. وی با به‌کارگیری گروهی از کارگران ماهر و متخصص و تقسیم صحیح کار میان آنان و با استفاده از وسایل فنی عادی و ابتدایی، توانست چندین برابر میزان معمول زغال‌سنگ استخراج کند. از آن لحظه، جنبش استاخانوفیت‌ها از صنعت زغال‌سنگ آغاز و به بقیه صنایع هم گسترش یافت. کارگران صنایع مختلف چندین برابر از هنجارها فراتر رفتند و استالین هم به آنان مدال اعطا کرد. جنبش استاخانوفیت‌ها در نهایت با مقاومت‌هایی از سوی کارگران و دولت مواجه شد چرا که افزایش بهره‌وری منجر به افزایش مطالبات کارگران شد درحالی‌که دولت توقع داشت کارگران با بهره‌وری بالا اما دستمزدهای گذشته کار کنند. در رمان مزرعه حیوانات، جورج اورول، شخصیت باکسر را از روی کارگران جنبش استاخانوفیسم نوشته است با شعار «من بیشتر کار خواهم کرد!».

تصویر 7: آزمایشگاه، 1969م

تصویر ۷: آزمایشگاه، ۱۹۶۹م

ماشین تبلیغاتی شوروی می‌دانست که در جغرافیای فرش‌خیز شرق و غرب دریای مازندران، فرش‌ چه جایگاهی دارد. فرش‌های بافته شده از ترکمنستان تا قفقاز از شناخته‌شده‌ترین نمادهای زندگی مردمان شوروی بود. فرش‌های دیگری هم با موضوع تبلیغ سوادآموزی و ورزش در ترکمنستان و قفقاز بافته شده است مانند فرش آزمایشگاه (تصویر ۷) و ورزش (تصویر ۸) که نشان می‌دهد یک شهروند شوروی باید نه‌تنها تحصیل‌کرده و کارگر خوبی باشد، بلکه بدنی سالم نیز داشته باشد (که طبق تبلیغات شوروی برای روحیه سالم لازم است)؛ بنابراین، ترویج ورزش و تربیت‌بدنی از اهداف اولیه نظام کمونیستی بود.

تصویر 8: ورزش، 1969م

تصویر ۸: ورزش، ۱۹۶۹م

فرش‌هایی که با دستور ماشین تبلیغاتی شوروی بافته شدند هم نمونه‌های سامان‌یافته شهری بودند مانند تصویر ۴ و هم فرش‌های عشایری و روستایی مانند تصویر ۶ . بر کار هنرمندان به دقت نظارت می‌شد زیرا این فرش‌های تصویری، بزرگ و سخت‌باف بودند و از نظر فنی نیز درآوردن و بافت چهره‌ها دشوار بود و اگر چهره‌ لنین، استالین کاریکاتورگونه در‌می‌آمد اجازه عرضه پیدا نمی‌کرد. تصاویر تبلیغاتی حاکمیت برای تحریک سیاسی مردم تحت ممیزی کامل قرار می‌گرفتند و فقط بافندگان حرفه‌ای بودند که به این کار جذب می‌شدند و دولت نیمی از هزینه کمیسیون را به هنرمندان می‌پرداخت. درحالی‌که هر شغل دیگری ممکن بود این سود را برای آنان نداشته باشد. در نتیجه نمونه‌های فراوانی از این فرش‌های تصویری در کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی از جمله ترکمنستان، ارمنستان، گرجستان و آذربایجان و… بافته شد.


گردآوری: دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز


کلمات کلیدی:

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *