مقالات ۱۲ مرداد ۱۴۰۱

درباره فرش‌های عصر نوزایی اروپا بیشتر بدانیم

فرش‌های شرقی دوره رنسانس

فرش‌های شرقی در اروپای غربی به شیوه‌ها و زمینه‌های متفاوتی نسبت به جهان اسلام مورد استفاده قرار می‌گرفت و هیچ‌گاه زمینه فرهنگی اصلی آن به طور کامل درک نشد. اما به سه شکل قابل درک بود

فرش‌های شرقی در اروپای غربی به شیوه‌ها و زمینه‌های متفاوتی نسبت به جهان اسلام مورد استفاده قرار می‌گرفت و هیچ‌گاه زمینه فرهنگی اصلی آن به طور کامل درک نشد. می‌توان گفت درک فرش‌های شرقی در دوران رنسانس به سه صورت اصلی مشخص می‌شود:

فرش‌هایی که برای راهپیمایی در ونیز روی پنجره‌ها به نمایش گذاشته می‌شدند. ویتور کارپاچیو، ۱۵۰۷

فرش‌هایی که برای راهپیمایی در ونیز روی پنجره‌ها به نمایش گذاشته می‌شدند. ویتور کارپاچیو، ۱۵۰۷

۱. فرش‌های شرقی به دلیل کمیاب، گران‌بها و غریب بودنشان، به عنوان زمینه‌ای برای قدیسان و مناظر مذهبی به تصویر کشیده می‌شدند. بعدها، شمایل‌نگاری مذهبی توسط افراد قدرتمند سیاسی به منظور اثبات جایگاه و قدرتشان، تصاحب شد.

۲. فرش‌های شرقی به طور کلی به عنوان یک کالای کمیاب و شیئی تجملی و تزئینی تلقی می‌شدند. از اواسط قرن شانزدهم به بعد، زمینه شمایل‌شناسی گاهی به سمت ولخرجی یا غرور گسترش می‌‌یابد.

۳. زمانی که ارتباط بین جهان اسلام و اروپا به ماهیت خشونت‌آمیز نزدیک‌تر می‌شد؛ فرش‌های شرقی گاهی به عنوان نمادی از ابراز وجود مسیحیت مورد استفاده قرار می‌گرفت.

پیتر بوئل، در حدود ۱۶۵۸

پیتر بوئل، در حدود ۱۶۵۸

ما دقیقاً  نمی‌دانیم هنرمندان دوره رنسانس در مورد فرش‌های شرقی که به تصویر کشیدند، چگونه فکر می‌کردند. اما این را می‌دانیم که میدان ونیزی سن مارکو در مناسبت‌های خاص با فرش‌هایی که از پنجره‌های کاخ‌ها و خانه‌های اطراف آویزان شده بود، آراسته می‌شد. فرش‌ها به عنوان یک قاب تزئینی نقش داشتند و اتفاق مهمی را که در حال انجام بود، برجسته‌تر می‌کردند. هنرمندان اروپایی مانند نوشته‌های شبه کوفی نادرست در نقاشی‌های معاصر، چیزی را از فرهنگ دیگری وام گرفتند که اساساً آن را درک نمی‌کردند.

نوع بسیار متداول ژانر نقاشی عصر طلایی هلند و باروک فلاندری[۱]، نوعی نقاشی گروهی، از مردم در حال لذت بردن، معمولاً در حال نوشیدن، نشسته و اغلب در حال نواختن موسیقی را به تصویر می‌کشد. در این تصاویر، فرش‌های شرقی اغلب روی میز را می‌پوشانند و تزئین می‌کنند یا روی مبلمان پهن می‌شوند. به این ترتیب، آنها یا بر ثروت و آبروی تصویر شده تأکید می‌کنند، یا حس ولخرجی و اسراف را به برخی از صحنه‌ها اضافه می‌کنند.

پرتره سلطان مهمت دوم توسط جنتیله بلینی . موزه ویکتوریا و آلبرت ، لندن

پرتره سلطان مهمت دوم توسط جنتیله بلینی . موزه ویکتوریا و آلبرت ، لندن

تا قرن شانزدهم، فرش‌های شرقی اغلب در نقاشی‌های طبیعت بی‌جان به تصویر کشیده می‌شدند. اشیاء با ارزش و عجیب و غریب مختلف مانند کاسه چینی و حیواناتی از جمله طوطی که به تصویر کشیده شده‌اند، اغلب به معنای تمثیلی یا نماد “وانیتاس[۲]”- بیهودگی زندگی انسان است. کنایه از بیهودگی، با گنجاندن نمادهایی مانند: جمجمه انسان، یا کتیبه‌هایی که از کتاب مقدس نقل می‌کنند، آشکار میشود. در اوایل سال ۱۵۳۳، تابلوی سفیران هانس هولبین به طور برجسته یک طرح آنامورفیک[۳] را نشان می‌دهد. جمجمه انسان و اشیاء در نقاشی‌های طبیعت بی‌جان، صرف نظر از معنای تمثیلی آنها، اغلب بر روی میزهای مخملی گران‌بها، بشقاب‌های مرمری یا فرش‌های شرقی قرار می‌گیرند. به این ترتیب، با فرش‌های شرقی مانند سایر اشیاء یا چیز‌های گران‌بها رفتار می‌شود و تمرکز بر ارزش مادی و اثر تزئینی آن‌ها است.

جنتی بلینی: سنت مارکو در حال موعظه در اسکندریه، ۱۵۰۷

جنتی بلینی: سنت مارکو در حال موعظه در اسکندریه، ۱۵۰۷

در سپتامبر ۱۴۷۹، جنتیله بلینی، نقاش ونیزی، توسط مجلس سنای ونیز به عنوان سفیر فرهنگی به عنوان بخشی از توافق صلح بین ونیز و ترک‌ها به قسطنطنیه-پایتخت جدید سلطان محمد فاتح عثمانی- فرستاده شد. وازاری[۴]  نوشته است که بلینی “پرتره سلطان مهمت را به قدری خوب به تصویر کشیده است که معجزه محسوب می‌شود”. قدمت و تألیف این پرتره توسط بلینی زیر سوال رفته است، با این حال، بلینی اولین نقاش بزرگ رنسانس است که در واقع از دربار سلطان اسلامی بازدید کرد.

تأثیر رویارویی بلینی با جهان اسلام با نقوش شرقی که در چندین نقاشی او به چشم می‌خورد منعکس می‌شود. موعظه او در سال ۱۵۰۷ در اسکندریه، قدیس حامی ونیز را در حال موعظه برای مسلمانان نشان می‌دهد. معماری نشان‌داده‌شده در پس‌زمینه، مجموعه‌ای نامتجانس از ساختمان‌ها است که با معماری اسلامی معاصر مطابقت ندارد. محیط صحنه مانند خطبه سنت مارک توسط حیوانات عجیب و غریب از جمله شتر و زرافه و همچنین عناصر معماری مانند ابلیسک  مصر باستان در پس زمینه تزئین شده است. استفاده بلینی از این عناصر تزیینی شبیه به روشی است که فرش‌های شرقی در نقاشی‌های رنسانس قرن چهاردهم و پانزدهم به تصویر کشیده شده‌اند: آنها تصویری از چیزهای عجیب و غریب و با ارزش هستند، صحنه‌ای را برای یک شخص یا اقدام مهم آماده می‌کنند، اما هنوز اساساً آنها را نادیده می‌گیرند.

آمبروسیوس فرانکن : شام آخر، قرن شانزدهم، موزه سلطنتی هنرهای زیبا آنتورپ ، با فرش ممالیک مصری

آمبروسیوس فرانکن : شام آخر، قرن شانزدهم، موزه سلطنتی هنرهای زیبا آنتورپ ، با فرش ممالیک مصری

زمینه فرهنگی اصیل تصویر سال ۱۵۴۷ از پادشاه ادوارد ششم انگلستان که بر روی فرشی شرقی در مقابل تاج و تخت، روی همان فرش ایستاده است، با پژواک عمدی از ژست پرتره معروف پدرش هنری هشتم توسط هلبین، قدرت مدافع شاهی جوان را تأیید می‌کند.

از اینکه آمبروسیوس فرانکن تا چه اندازه از پیشینه فرهنگی فرش مملوک که به عنوان تزئینی برای شام آخر خود استفاده می‌کرد، اطلاع داشت، هیچ چیز مشخص نیست. قدمت این نقاشی فقط به قرن شانزدهم می‌رسد. با این حال، استفاده از مدالیون مرکزی یک فرش شرقی برای برجسته کردن هاله مسیح، یک مورد خاص را نشان می‌دهد: استفاده از این نقش می‌تواند از شباهت صرف این دو الگوی تصویری ناشی شده باشد، اما می‌توان آن را به این صورت نیز فهمید. ادعای برتری مسیحیان دوره رنسانس. اروپایی‌ها دلایلی برای ترس از جهان اسلام داشتند: در سال ۱۵۲۹ سلیمان اعظم وین را محاصره کرد و امپراتوری عثمانی تا اواخر قرن هفدهم یک تهدید دائمی برای اروپای غربی باقی ماند.

نقاشی دیواری کتابخانه پیکولومینی در گنبد سیهنا ، ۱۵۰۲-۱۵۰۹

نقاشی دیواری کتابخانه پیکولومینی در گنبد سیهنا ، ۱۵۰۲-۱۵۰۹

پینتوریکیو  در چرخه نقاشی‌های دیواری کتابخانه پیکولومینی در گنبد سیهنا در سال‌های ۱۵۰۲-۱۵۰۹، پاپ پیوس دوم را به تصویر می‌کشد که رژیم شاهزادگان در مانتوا را برای اعلام جنگ صلیبی جدید در سال ۱۴۵۹ فرا می‌خواند. در هشتمین نقاشی دیواری، میزی در جلوی تخت پاپ با فرش شرقی پوشانده شده است. فرض بر این بود که فرش ممکن است غنیمتی از سفرهای قبلی باشد.

فرش‌های گران‌بهای شرقی بخشی از به اصطلاح غنیمت ترکیه  از محاصره وین بود که در ۱۲ سپتامبر ۱۶۸۳ پایان یافت و صاحبان مسیحی جدید آنها با افتخار در مورد غارت خود گزارش دادند. فرش‌ها با کتیبه‌هایی وجود دارند که نشان دهنده مالک جدید و تاریخ به دست آوردن آن است. با این حال، اکثر فرش‌های شرقی همچنان به‌عنوان اشیایی با جذابیت بصری، بدون مفاهیم سیاسی، اما با نادیده گرفتن بافت فرهنگی اصلی خود، به تصویر کشیده می‌شدند. تلاش برای دستیابی به درک بهتر فرش‌ها در بافت فرهنگی اسلامی آنها به قرن بعد اختصاص داشت. در حالی که فرش‌های اسلامی در ابتدا برای زینت نقاشی‌های رنسانس خدمت می‌کردند، بعداً این نقاشی‌ها به درک بهتر فرش‌ها کمک کردند. پژوهش تاریخی هنر تطبیقی ​​روی فرش‌های شرقی در نقاشی رنسانس وجه دیگری می‌افزاید و منجر به درک بهتر تصویر بسیار چندوجهی و گاه دوسویه عثمانی‌ها در دوران رنسانس اروپای غربی می‌شود.

فائزه قادری
کارشناس ارشد فرش دستباف

[۱] نقاشی باروک فلاندری به هنر تولید شده در هلند جنوبی در زمان کنترل اسپانیایی‌ها در قرن‌های ۱۶ و ۱۷ اشاره دارد.
[۲] یک نقاشی طبیعت بی‌جان از یک ژانر هلندی قرن هفدهمی که حاوی نمادهای مرگ یا تغییر به عنوان یادآوری اجتناب ناپذیر بودن آنهاست.
[۳] هنر واریخت یا هنر آنامورفیک در اصل نوعی از نقاشی است که از یک زاویه شکلی درست دارد و از دیگر زوایا با نمایی دارای اعوجاج دیده می‌شود. آفریدن این آثار نیازمند درکی عمیق از شیوه کار آینه‌های گوناگون و قوانین بازتابش است.
[۴] نقاش، نویسنده، تاریخ‌نگار و معمار اهل ایتالیا بود. شهرت امروزینش بخاطر نوشتن زندگی‌نامه هنرمندان دوره رنسانس به نام زندگی برجسته‌ترین نقاشان، پیکرتراشان و معماران» به زبان ایتالیایی است که مبنای عقیدتی نگارش تاریخ هنر تلقی می‌شود.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *