مقالات ۲۰ تیر ۱۴۰۱
چگونه فیلمهای قومنگار به پژوهشهای فرش دستباف کمک میکنند؟
۴۶ روز با بختیاریها
«عَلَف یا علف: نبرد یک قوم برای زندگی»، فیلمی صامت و سیاهسفید ساخته ۱۹۲۵م (۱۳۰۴ خورشیدی)، در ایالات متحده آمریکا است که به کوچ طایفه بابااحمدی از طوایف ایل بختیاری میپردازد.
گوناگونی فرشهای دستباف عشایر جنوب غربی ایران، توجه فرشدوستان بسیاری را از سراسر جهان به خود جلب کرده است. اما کمتر کسی میداند که زندگی این عشایر چه اندازه برای فیلمسازان غربی جذاب بوده است. پیشتر در یادداشت «فرشنوشتها» درباره فیلم «چشم قبیله»، ساخته دیوید اتنبرو (۱۹۷۶م) نوشته بودیم که اپیزود پنجم آن با نام «باغهای بافته شده» به زندگی و فرشهای عشایر قشقایی میپرداخت. اما حدود ۵۰ سال پیش از آن، فیلمی با موضوع کوچ بختیاریها ساخته شده است. امروز پس از گذشت نزدیک به یک سده که از ساخت آن میگذرد، این فیلم به مستند مردمنگار مهمی تبدیل شده است که بخشی از فرهنگ و البته فرشبافی بختیاریها را به تصویر میکشد.
«عَلَف یا علف: نبرد یک قوم برای زندگی»، فیلمی صامت و سیاهسفید ساخته ۱۹۲۵م (۱۳۰۴ خورشیدی)، در ایالات متحده آمریکا است که به کوچ طایفه بابااحمدی از طوایف ایل بختیاری میپردازد. سازندگان فیلم به مدت ۴۶ روز همراه با عشایر بختیاری از گذرگاههای دشوار و بلندیهای سختگذر میگذرند تا از سردسیر، در استان چهارمحالوبختیاری، برای دستیابی به چراگاه، به گرمسیر این طایفه، در استان خوزستان، منتقل شوند.
این فیلم به دست سه ماجراجوی غربی به نامهای مریان سی کوپر، ارنست بی. شودزاک و مارگریت هریسون ساخته شده است. آنان از آنقره (آنکارای امروز) سفر خود را آغاز میکنند؛ سپس از راههای کاروانی بین ترکیه و ایران به جنوب ایران وارد میشوند. همانطور که این سه نفر در ابتدا میگویند، آنان در جستجوی «مردمی فراموش شده» هستند که زندگی آنان سالهاست تغییری نکرده است و موضوع فیلم خود را در عشایر بختیاری مییابند.
حس حماسی فیلم از گستردگی این جابهجایی و کوچ بزرگ میآید. حیدرخان و فرزند ۹ سالهاش لطفعلی، به همراه ۵۰ هزار زن، مرد و کودک به همراه نیممیلیون بز، اسب، گوسفند و گاو از رودخانههای خروشان و کوههای پوشیده از برف میگذرند.
عبور افراد ایل و گذراندن گلهها از رودخانه کارون که شش روز به طول میانجامد، یکی از جذابترین صحنههای فیلم است. این فیلم بدون هیچ پژوهش مردمشناسانهای تهیه شده است. سخن معروفی درباره این فیلم وجود دارد که سازندگان آن حتی نمیدانستند، از کوچی فیلم میسازند که هرساله و بهصورت متناوب صورت میپذیرد.
یکی از صحنههای فراموشنشدنی فیلم، گذر از رودخانه کارون است که در اثر ذوب برفهای بهاری خروشانتر شده است. بختیاریها هیچ قایق برای عبور ندارند اما با زیرکی و فنی کهن، پوست بز را باد میکنند، آنها را زیر الوارهایی میبندند و برای حمل زنان، کودکان و جانوران ضعیف استفاده کنند. مردان بهصورت جداگانه پارو میزنند و این که آیا کسی میتواند در این آبهای خروشان شنا کند، به تخیل بیننده سپرده میشود.
امروزه دیگر نمیتوان چنین صحنهها و کوچهایی را در این اندازه دید. دولتها در سرتاسر جهان کوشیدهاند عشایر را یکجانشین کنند و دلیل آن پایاندادن به اختلافهایی است که بین عشایر مناطق گوناگون بر سر سرزمین وجود داشته. در واقع عشایر در گذشته همانطور که در فیلم علف میبینیم هزاران نفر تفنگدار، مرد و زن شکارچی و جنگی دارند که در موقعیتهای حساس میتوانند چون ارتشی کوچک باشند.
اما اگر گمان میکنید عشایر پس از یکجانشین شدن، بهسادگی شبیه دیگران میشوند، خیر اینگونه نیست. تجربه عشایر از یکجانشینی بسیار متفاوت است نسبت به کسانی که همیشه یکجانشین بودهاند و این نکته را میتوان در طرحها و نقوش و نمادهای اسرارآمیزی که عشایر در فرشهای دستباف خود به کار میبرند دید. هنوز امیدها، بیمها و آرزوهای عشایری را که سالهاست یکجانشین شدهاند میتوان لابهلای نقوش انواع دستبافتههای عشایری ایشان مانند قالی ها، گلیم ها، گبه ها، خورجین ها و… دید.
فیلم علف به سبب حس همدلیاش با مردم ایل و شخص حیدرخان و ناهمخوانیاش با سیاستهای رضاشاه که مسئلة خلعسلاح قبایل و عشایر را پیگیرانه دنبال میکرد، در آن سالها در ایران اجازۀ نمایش نگرفت و ۴۲ سال بعد، در سال ۱۳۴۶ خورشیدی در فیلمخانه ملی ایران به نمایش درآمد.
اما چه کسانی و چرا علف را ساختند؟ این داستان تقریباً بهاندازه خود فیلم جذاب است. کارگردانان مشترک این فیلم، مریان سی کوپر و ارنست بی. شودزاک، دو سرباز آمریکایی بودند که پس از جنگ جهانی اول در اروپا ماندند. درحالیکه اروپای مرکزی با شکست امپراتوری آلمان و اتریش-مجارستان و جنگ داخلی در روسیه در خلأ قدرت فرو رفته بود، آنها به مبارزه برای ایجاد کشور مستقل لهستان پرداختند. مریان سی کوپر، خلبان داوطلب در نیروی هوایی نوپای لهستان بود که مأموریتهای بسیاری را علیه نیروهای روسی انجام داده بود. اما هواپیمای او بر فراز اوکراین سرنگون و خودش به اسارت گرفته شد؛ اما هشت ماه پس از آن فرار کرد. دیگری، ارنست بی. شودزاک هم در جنگ لهستان نیروی امدادی بود. سومین عضو گروه، مارگریت هریسون است. او یک روزنامهنگار آمریکایی در آسوشیتدپرس بود که در روسیه و ژاپن نیز برای واشنگتن جاسوسی میکرد. او ده هفته در زندان بدنام لوبیانکا مسکو زندانی بود.
این سه نفر همگی در لهستان با هم آشنا شده بودند. در همین روزها بود که فیلم مردمنگار «نانوک شمالی» (۱۹۲۲م) ساخته رابرت فلاهرتی در آمریکا چه در گیشه چه نزد منتقدان کامیابی بسیاری به دست آورده بود. ازاینرو آنان تصمیم گرفتند از کوچ بختیاریها فیلم بسازند. ۴۶ روز زندگی با ایل بختیاری روزهای پرماجرایی را برای این گروه رقم زد. برخی از این رویدادها در فیلم آمده و برخی دیگر را نیز کوپر در کتابی که به همین نام نوشته آورده است؛ از جمله یخزدگی در زردکوه.
علف از نظر تجاری بسیار موفق بود و کوپر و شودزاک را از خلبانی و امدادگری وارد صنعت سینما کرد. این دو در ادامه مستندی در تایلند ساختند به نام «چانگ» (۱۹۲۷م)؛ سپس یکی از پرآوازهترین فیلمهای کلاسیک تاریخ هالیوود یعنی «کینگکونگ» را در ۱۹۳۳م ساختند. هریسون نیز چندین کتاب درباره روسیه و آسیا نوشت، سپس انجمن زنان جغرافیدان و بیمارستان کودکان بالتیمور را تأسیس کرد. به هر روی زندگی با بختیاریها برای کوپر، شودزاک و هریسون بختیاری آورد.
زندگی عشایر ایران همیشه برای فیلمسازان و پژوهشگران غربی جذاب بوده است. پس از «علف»، فیلم دیگری به نام «قوم باد» (۱۹۷۶م)، نیز به کارگردانی آنتونی هوارث و نویسندگی دیوید کاف درباره کوچ ایل بختیاری ساخته شد. راوی این فیلم جیمز میسون است. «قوم باد» نامزد بخش بهترین فیلم مستند آکادمی اسکار و همچنین گلدنگلوب شد.
در روزگار کنونی که فرشبافی در میان عشایر رواج گذشته را ندارد و در بسیاری از جغرافیای فرشباف جهان، بیشتر عشایر یکجانشین شدهاند، پژوهشهای مردمنگار و قومنگار بهویژه اگر در قالب تصویری باشند کمک بزرگی به پژوهشگران حوزه فرش دستباف میکند تا شیوه کار و سرچشمههای خلاقیت فرشهای عشایری را درک کنند. همچنین این فیلمها در زمینه تجارت فرش و گردشگری نیز نقشی مهم بازی میکنند.
دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز
در لینکهای زیر میتوانید فیلمهای «علف» و «قوم باد» را ببینید.
کلمات کلیدی: ایل بختیاری بختیاری داود شادلو
منبع: روابط عمومی شرکت سهامی فرش ایران
1362 بازدید
شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
شرکت فرش ایران نماد هویت، اصالت، کیفیت و نوآوری در هنر-صنعت فرش دستباف ایران
آخرین خبرها
نمادهای اعتماد
اطلاعات تماس
نشانی: تهران، خیابان فردوسی، روبه روی خیابان نوفل لوشاتو، پلاک 357 (پارکینگ اختصاصی رایگان)
کد پستی: 1145615611
تلفن تماس: 02154637
پیامک: 100054637
ایمیل: info{@}IranCarpet.ir
ساعات بازدید: شنبه تا پنجشنبه 9:30 تا 20:30 – جمعهها 9:30 تا 18:00
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.