تاریخ شرکت ۲ آبان ۱۴۰۲
داستانی که از استانبول آغاز شد
زندگی شگفتانگیز سِسیل و کلارا ادواردز در ایران
آرتور سسیل ادواردز بااصالت انگلیسی، در ۱۸۸۱ در قسطنطنیه (استانبول) به دنیا آمد و در ۱۹۰۹ با کلارا کری کیس آمریکایی ازدواج کرد. آنان از ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۷، سالهای زیادی را در ایران گذراندند؛
گرچه از ۱۸۷۷م تاکنون کتابهایی بسیار درباره فرشهای شرقی نوشته شده است بااینهمه یکی از آنها برای ایرانیان به سبب ترجمه فارسی مهیندخت صبا از بقیه شناختهشدهتر است: «قالی ایران» نوشته سسیل ادواردز. این کتاب در سال ۱۹۵۳ منتشر شده و راهنمایی کموبیش جامع برای هنر-صنعت فرش ایرانی از آغاز تا میانه سده بیستم میلادی است؛ دورهای که طی آن فرشهای ایرانی با اقبال جوامع علمی و عمومی غربی روبرو شدند. از دلایل جذابیت این کتاب، زندگی و شخصیت سسیل ادواردز است.
آرتور سسیل ادواردز بااصالت انگلیسی، در ۱۸۸۱ در قسطنطنیه (استانبول) به دنیا آمد و در ۱۹۰۹ با کلارا کری کیس آمریکایی ازدواج کرد. آنان از ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۷، سالهای زیادی را در ایران گذراندند؛ ازاینرو کاملاً با جغرافیای فرش ایران آشنا بودند. سسیل به آن نسل سنتی از کارشناسان بریتانیایی تعلق دارد که در اواخر سده گذشته میلادی با آمیزهای از شانس و جسارت به دنبال ثروتاندوزی در شرق بودند.
داستان ادواردز از استانبول آغاز میشود. جایی که عمویش، جورج بیکر، باغبان رسمی سلطان عثمانی بود و عموی دیگرش جیمز بیکر، از بنیانگذاران شرکت تولیدکنندگان قالی شرقی یا OCM. در آن زمان، OCM از موفقترین شرکتهای بینالمللی تجارت قالی در جهان بود. این شرکت، هنگامی که در سال ۱۹۰۸ در اسمیرنا (ازمیر کنونی) با ادغام شش شرکت بزرگ تولید فرش آغاز به کار کرد، سرمایه اولیهاش به ۴۰۰۰۰۰ پوند میرسید؛ مبلغی هنگفت در آن دوره.
سسیل ادواردز جوان، از سوی عمویش به شرکت معرفی و به OCM پیوست و در ترکیه و ایران به خرید و تولید فرش پرداخت؛ سپس آنها را به بازار بریتانیا صادر میکرد. کمکم بیشتر بر ایران متمرکز شد. سرانجام در ۱۹۱۱ به همدان آمد. پسرش، آرتور در ۱۹۱۸ در همین شهر زاده شده است. او مسئولیت تولیدات OCM را در همدان بر عهده گرفت. در آن زمان در شمال غرب ایران، بیشتر فرشها با مقاصد صادراتی بافته میشدند.
ادواردز و همسرش کلارا علاوهبر فرش، شیفته فرهنگ و هنر ایرانی نیز شده بودند. آنان ۱۲ سال در ایران ماندند و به گشتوگذار در آن پرداختند و گزارشهایی از مشاهدات و مطالعاتشان ثبت کردند. برای نمونه ادواردز در بخشهایی از «قالی ایران» تحت عنوان «گفتوشنود» با نگاهی کموبیش مردمنگار داستانهایی خواندنی از زندگی مردم ایران در آن دوره گزارش کرده است. این روحیه ماجراجویی و داستانسرایی سبب شد که نخستین کتاب ادواردز که در سال ۱۹۲۸ منتشر شده است، مجموعهای داستان کوتاه با نام «کاروان ایرانی» باشد. او همه شخصیتهای عجیبوغریب داستانهای این مجموعه را از بزرگزادگان ایرانی تا افسران روسی و مبلغان مذهبی بریتانیایی، از افرادی الهام گرفته که پیرامونش بودهاند. گهگاهی نیز به شعری از حافظ ارجاع داده است.
گرچه حرفه ادواردز فرش بوده است، اما در «کاروان ایرانی» بهندرت به فرش میپردازد، جز زمانی که مکانی مجلل را توصیف میکند. برای نمونه در یکی از داستانها، یک راوی ناشناس به دیدار دوستی میرود که پیشتر وزیر دفاع بوده است: «میزبانم به خدمتکارانش دستور داده بود که ناهار را در خانه آماده کنند. او مرا بهموقع وارد اتاق اصلی کرد. کف زمین را با فرشی اصیل از کاشان آذینشده یافتم. بهترین فرشهای جهان در این شهر بافته میشوند. روی فرش پارچهای قلمکار پهن بود و روی آن کاسههای کوچک خورش و شیرینی قرار داشت. در مرکز این منظومه خوشرنگ و بو، بشقابی فلزی و بزرگ، چون خورشیدی جای گرفته بوده که از آن بخار برمیخاست…». جالب این که در اینجا، ادواردز از فرشهای کاشان بهعنوان بهترین فرشهای جهان یاد میکند و همین نظر را بارها در «قالی ایران» هم تکرار کرده است؛ تا آنجا که برخی فرششناسان بر او به سبب تمرکز بیش از حد بر فرش کاشان خرده گرفتهاند.
مشخص نیست که ادواردز دقیقاً چه زمانی تصمیم گرفت درباره فرش ایرانی کتابی بنویسد؛ اما آن هنگام که او و خانوادهاش در ۱۹۲۳ ایران را به مقصد لندن ترک کردند، کتاب او هنوز یک ربع قرن با انتشار فاصله داشت. ادواردز در لندن، مدیرعامل OCM شد و از اقدامات او در این سمت گسترش بازار شرکت تا ایالات متحده آمریکا است. او در سالهای منتهی به جنگ جهانی دوم، با مشارکت یکی از بزرگترین واردکنندگان فرش به بازار آمریکا به نام فریتز و لارو، فرشهای OCM را وارد تمام فروشگاههای زنجیرهای بزرگ آمریکا کرد. او با انتقال خط تولید فرشهای شرقی به هند و تولید ارزان برای خریداران طبقه متوسط، از پیشگامان فراگیری و جهانی شدن فرشهای دستباف شرقی بود.
بااینهمه ادواردز کوشید در کنار فعالیتهای تجاری، علایق فکری و پژوهشی خود را هم دنبال کند. سرانجام در سال ۱۹۴۸ سسیل و کلارا دوباره به ایران بازگشتند. هدف این بود که سسیل برای کتابش با عنوان «قالی ایران: بررسی صنعت قالیبافی ایران» پژوهشهایی انجام دهد. این کتاب پنج سال پس از آن، در ۱۹۵۳ منتشر شد. اما سسیل و کلارا دیگر جوان نبودند و وضعیت سلامتی ناپایداری پیدا کرده بودند که روزبهروز بدتر میشد. کلارا در سالهای پایانی عمرش گرفتار فراموشی شده بود و از ۱۹۵۱ تا پایان عمرش را در آسایشگاهی در نزدیکی برایتون در انزوا گذراند.
سسیل در ۱۹۵۳ درگذشت و پس از آن کلارا در ۱۹۵۵٫ گرچه «قالی ایران» با نام سسیل شناخته شده اما کلارا ادواردز نیز پابهپای او در همه سفرها و ماجراجوییها همراه بوده است. کتاب «قالی ایران» در آن دوره، بیشتر از حدی که ادواردزها امیدوار بودند، موفقیت به دست آورد؛ اما آن دو آنقدر زنده نماندند که موفقیت کتابشان را ببینند؛ گرچه در زمانهای شگفتانگیز، شگفتانگیز زندگی کردند.
گردآوری و ترجمه: دکتر داود شادلو
عضو هیئت علمی گروه فرش دانشگاه هنر شیراز
کلمات کلیدی: تاریخ شرکت داود شادلو
منبع: روابط عمومی شرکت فرش ایران
825 بازدید
شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
شرکت فرش ایران نماد هویت، اصالت، کیفیت و نوآوری در هنر-صنعت فرش دستباف ایران
آخرین خبرها
نمادهای اعتماد
اطلاعات تماس
نشانی: تهران، خیابان فردوسی، روبه روی خیابان نوفل لوشاتو، پلاک 357 (پارکینگ اختصاصی رایگان)
کد پستی: 1145615611
تلفن تماس: 02154637
پیامک: 100054637
ایمیل: info{@}IranCarpet.ir
ساعات بازدید: شنبه تا پنجشنبه 9:30 تا 20:30 – جمعهها 9:30 تا 18:00
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.