دانستنیهای فرش - کتاب و مجلات ۵ فروردین ۱۴۰۲
جهان شگفتانگیز خریداران و فروشندگان فرشهای شرقی
مشرقزمین
کارل چاپک داستان کوتاه «مشرقزمین» را در ۱۹۲۳، درباره شیوه خریدوفروش فرشهای شرقی در پراگ نوشته است. او در این داستان، راوی جهان شگفتانگیز خریداران و فروشندگان فرشهای شرقی است
نوشته: کارل چاپک
ترجمه: داود شادلو
کارل چاپک (۱۸۹۰-۱۹۳۸) نمایشنامهنویس و داستاننویس اهل چکسلواکی است. او داستان کوتاه «مشرقزمین» را در ۱۹۲۳، درباره شیوه خریدوفروش فرشهای شرقی در پراگ نوشته است. او در این داستان، راوی جهان شگفتانگیز خریداران و فروشندگان فرشهای شرقی و رقابتهایی است که مجموعهداران در اروپای سده نوزدهم میلادی با یکدیگر داشتهاند. گفتنی است نویسنده کوشیده با لحنی طنازانه داستان خود را روایت کند که بخشی از آن درست است و برخی دیگر ساختهوپرداخته ذهن نویسنده.
شاید اتفاقی قرعه به نام شما بیفتد و در بختآزمایی برنده شوید؛ یا ازدواج کنید؛ یا سادهتر آنکه روزی به ذهنتان خطور کند که چیزی زیبا در خانه کم دارید. پس تصمیم میگیرید فرشی ایرانی بخرید. اما از همان روز و در فرایند خرید فرشی شرقی، زندگی شما زیرورو میشود. اولازهمه، باید سیگاری شوید و خیلی زیاد هم سیگار بکشید زیرا دود کردن سیگار بخشی از فضای شرقی است. دوم اینکه باید همانند کسی به نظر برسید که انگار تاکنون جز بر بلندای فرشهای گرانبها، پا بر چیز دیگری نگذاشته است. باید تظاهر کنید که خبره این کار هستید پس هر فرش را برگردانید و پشتشان را هم بررسی کنید. حالا باید مجموعهای کامل از آیین خرید فرش را اجرا کنید؛ از پراندن اصطلاحات خاص فارسی گرفته تا چانهزنی پرشور به سبک ترکی؛ باید اشک فروشنده را در آورید تا آنجا که حتی حاضر باشد با ضرر و تقریباً مفت فرشش را به شما هدیه دهد.
در این آیین، شما سلسلهای از لحظات شگفتانگیز را تجربه خواهید کرد؛ دقیقاً جایی که گمان میکنید کار به پایان رسیده هنوز در آستانه مشرقزمین ایستادهاید؛ پس با خیالی راحت یک فرش قزاق با قیمت متوسط انتخاب کرده و رنگ و لعاب گلگون آن را کنار تختخواب خود تصور میکنید. از بسیاری جهات، نخستین فرشی که میخرید؛ مانند نخستین عشق شماست.
فردای آن روز یکی زنگ خانه شما را میزند؛ مردکی آدابدان و پر جنبوجوش است که مردی ساکت هم همراه اوست. بیدرنگ پس از آنکه در را پشت سرشان بستید میگوید: «سراغتان آمدیم؛ چون شما متخصص بیبدیل و کارکشته فرش ایرانی هستید». به همراهش اشاره میکند: «ایشان هم شریک تجاری من است که همین دیروز از قسطنطنیه رسیده. شریکم چند تخته فرش خبرهپسند با خودش آورده و من نخست پیش شما آوردمشان که فقط نگاه کنید و لذت ببرید». در را باز میکند و پرخروش فریاد میزند: «واسلاو! بیا اینجا» و پسرکی با کپهای بزرگ از فرش بر پشتش پیش میآید.
مرد قسطنطنیهای که حال و هوای ایرانی دارد ساکت ایستاده و مردک آدابدان با کمک واسلاو نخستین فرش را پهن میکند. «حالا این را ببینید! فرش خوبی است… اینطور نیست؟ برازنده شماست…» شما اشاره میکنید که ای… دقیقاً آنچه که دنبالش هستم نیست. مردک پیروزمندانه میخروشد: «بله! خودم هم فکرش را میکردم! شما واقعاً خبره هستید. اما من اینجا شیرازی دارم شایسته شماست. فقط یک خبره واقعی میتواند آن را درک کند!»
این شیراز وحشتناک گران به نظر میرسد. حالا مهمان پر جنب و جوشتان به زبانی که شاید فارسی یا ترکی باشد با مرد شرقی زمزمه میکند؛ سپس رو به شما با اشتیاق میگوید: «دوستم مایل است که این شیراز را بسیار منصفانه و تقریباً رایگان به شما هدیه دهد! فقط ۴۰۰۰۰ تا بپردازید!» شما باید با وسوسه خود بجنگید پس نه شیروان نه گنجه نه بخارا و نه حتی بلوچ را بهعنوان هدیه نمیپذیرید؛ حتی کرمان و سنه و انواع فرشهای محرابی را. سفت در برابر همه پیشنهادها میایستی تا اینکه مردک آدابدان مدعی میشود که واقعاً ذوق غریبی دارید و سختپسند هستید. اما هنوز فرشهای بیشتری در گمرک موجود است که ترخیص نشدهاند و اگر میتوانستی آنها را ببینی از خوشحالی گریه میکردی. سپس شریکش و واسلاو را به بیرون راهنمایی میکند و قول میدهد که بعداً برگردد.
تا اینجای کار خوب پیش رفته است؛ اما سه ساعت بعد مردی با کلاه استوانهای بلند زنگ خانه شما را میزند. کارت ویزیتش را نشان میدهد و خودش را موسیو فلانی معرفی میکند که صنعتگری است که هم اکنون با مشکلات مالی دستبهگریبان شده. میگوید به همین سبب ناچار است فرشهای مجموعه خصوصیاش را بفروشد. بلند صدا میزند: «واسلاو! بیا اینجا» و واسلاو با باری تازه بر دوش وارد میشود. مرد کلاه بلند محتاطانه از مشکلات خانوادگی و مالی که گرفتارش کرده است صحبت میکند و میگوید که باید به هر قیمتی، حتی زیر قیمت بازار، فرشهایش را بفروشد؛ اما فقط مایل است آنها را به یک فرششناس واقعی بفروشد که میداند فرش زیبا چه معنی دارد. برای نمونه، این همدان بااعتبار یا این موصل افسانهای را ببینید. شگفت آنکه هر تخته فرشی که در مجموعه اوست هنوز بارنامه و مهروموم گمرک را دارد.
به هر ترتیبی که شده از دست موسیو هم خلاص میشوید. روز بعد، مردی لاغر زنگ خانه را میزند و تأکید دارد که با شما خصوصی درباره چیزهایی که «فقط برای چهارچشم» [کسانی که خبرهاند و خوب میبینند] است سخن بگوید. ادامه میدهد: «چند فرش ایرانی دارد… چند تخته فرش موزهای… که تحت شرایط ویژهای آنها را به دست آورده است… صادقانه بگویم که آنها از سرای سلطانی شرقی به دستم رسیده… فقط خواهش میکند درباره آن با کسی صحبت نکنید. خلاصه اینکه این فرشها فقط برای افراد خبره درکپذیرند و به طرز حیرتانگیزی هم ارزان هستند». دوباره واسلاو با محمولهای فرش بر پشتش ظاهر میشود و این فرشها نیز همگی بارنامه، مهروموم گمرک و شماره اموال دارند.
اگر از این فرصت خرید استثنایی هم استفاده نکردید، هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد، زیرا فردا زوجی روس نزد شما میآیند. خانوادهای نجیب که مجبور شده است از شوروی [کمونیستی] فرار کنند و البته چند قالیچه ایرانی نادر را فقط توانستهاند با خود بردارند؛ اما ناگزیرند که آنها را بفروشند. واسلاو در راهرو منتظر است.
سپس شما یک فرش شامی پرتلألؤ [شاید منظور نویسنده فرشهای مملوکی باشد که به دمشقی هم مشهورند] را میبینید و چند فرش دیگر که به هیچکس جز شما نشان داده نشدهاند. پس از آن هم یک نوجوان بزهکار به سراغ شما میآید این بار بدون واسلاو و درباره فرشی ایرانی سخن میگوید که احتمالاً شما که خبره فرش هستید مایل باشید آن را بخرید. سپس شخصی که از بیوهای یونانی در وین وکالت دارد که فرشی ایرانی را برای تأمین مخارجش بفروشد؛ بله او هم زنگ خانه شما را میزند.
خلاصه اینکه اگر چشم و گوش خود را باز کنید، در کمی بیش از یک هفته یاد خواهید گرفت که چگونه بافت، مواد اولیه، سن، کیفیت رنگ و ظرافتهای طراحی یک فرش شرقی را ارزیابی کنید. دراینبین شما با کلاهبرداران خردهپا، عتیقهشناسان و کارآفرینان این حوزه دیدار خواهید کرد. شما با خرید فرشی شرقی به زیارت مشرقزمین میروید و شگفتیهای باستانی و مدرن آن را تجربه خواهید کرد که هرگز در هیچ جای دیگر با آن روبرو نخواهید شد. این سرمایهگذاری بهشدت سودمند است.
کلمات کلیدی: داود شادلو
منبع: روابط عمومی شرکت فرش ایران
1392 بازدید
شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
شرکت فرش ایران نماد هویت، اصالت، کیفیت و نوآوری در هنر-صنعت فرش دستباف ایران
آخرین خبرها
نمادهای اعتماد
اطلاعات تماس
نشانی: تهران، خیابان فردوسی، روبه روی خیابان نوفل لوشاتو، پلاک 357 (پارکینگ اختصاصی رایگان)
کد پستی: 1145615611
تلفن تماس: 02154637
پیامک: 100054637
ایمیل: info{@}IranCarpet.ir
ساعات بازدید: شنبه تا پنجشنبه 9:30 تا 20:30 – جمعهها 9:30 تا 18:00
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.